تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 12:22 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

بزرگترین سایت تفریح و سرگرمی ایرانیان

 

به نام حضرت دوست ***که هرچه داریم از اوست    

  مولایم باکدامین واژه عظمت وجودت را وصف کنم ؟؟! تورا مولود کعبه بخوانم؟! چه بزرگ وباعظمت بودی ،که جایی از این عالم هستی برای پذیرایی ات سزاوراتر ازخانه کعبه نبود! چه خوش جایگاهی قدم براین دنیای پرزرق وبرق نهادی! مولایم تورا فاتح خیبر بنامم ؟؟ که درصحنه نبرد دلاوری چون تونبود؟؟ یا پدر یتیمان؟!!تورا شاه بنامم؟؟اخر کجا شاهی را میتوان یافت که نگین پادشاهی را به مسکینی عطا کند؟؟نمیدانم تورا چه بنامم؟!مولایی که وصیتش مدارا باقاتلش است؟!

 

چه روح بلندی!خدای من واژه ها تاب وتحمل وصفش راندارند!!!!

تو میوه قلب رسولی وجان زهرا؛تو پدر حسنینی وزینبین!چه خوش گفت پیامبر رحمت :(من کنت مولا فهذا علی مولا)درغدیربود!اری !!همان جا !تاریخ را ورق بزن...غدیر !!چه واژه غریبی !غدیر یادآور ولایت است وخط نبوت !غدیر آخر کار نبود!غدیر نقطه آغازین تکامل انسانی بود؛غدیر یادآور موهبت الهی بود..غدیر قصه انتظار است ،غدیر قصه امیدو وامیدواری است ...هرچند که با همه زیباییهایش یادآورناجوانمردی ناکسان است!!!  غدیر یادآور جدایی هاست ....اری ؛جدایی حق وباطل  ...غدیر درسینه اش رازها دارد ..اما حیف وصد حیف !غدیررا چه زود از یادبردند آن نااهلان ..اه ..اه..چه بگویم!

اری درغدیر بودن چه سهل است وبا غدیر ماندن چه دشوار! ...

مولایم تواین قدر باعظمت وبلند مرتبه ای که فهم مقامت در ذهن کوچکم نمیگنجد ..

به درستی که تورا نشناختند جزخداورسولش!

از غدیر دم زدم واز انتظار گفتم ...برای تو مینویسم ای امیر غدیر لحظه هایم ..

مولایم یا صاحب الزمان !تو از نسل بهترین مردمانی ..تو پسرعلی  وفاطمه ای..

توسیدوسرور مایی ...آقای من دراین روزگار که سراسر فریب ونیرگ است ؛دراین روزگار که فتنه های آخرالزمان از نطفه هاشان سربیرون آورده اند ،دراین روزگار که لحظه لحظه عمرم باگناه سپری میشود ...آری!! دراین لحظات سخت ودرد آور بی تو بودن ...مرا دریاب !

به راستی که با غدیربودن دشوار است ...باعلی بودن ...باتو بودن ..سخت است..دام های اطرافم روز به روز وساعت به ساعت(چه بگویم هرلحظه) مرا به سوی خود میکشند ومیترسم از لحظه سقوط !

اما درقلبم نقطه امید توایی!

میدانم که با ذره بینی از محبت،مراقبم هستی  ،باقلبی سراسررأفت وعطوفت،دستان پراز مهرو صفایت را به سمتم دراز کرده ای که مبادا به درون  چاه ظلمت وسیاهی سرازیر شوم....

مولایم!

غدیرآمد وباخود هزارنکته به همراه آورد ..تا برای من سرمشقی باشد تا تورا دریابم ..

ای گل نرگس ،تبریک کسی را بپذیر که توشه ای نداردجز گناه وسرشکستگی ..تبریک کسی را بپذیر که میخواهد توروباتمام ذرات وجودش دوست داشته باشد ...مولایم یاریم کن که ازغدیر درسها بگیرم...درس ولایت وتسلیم دربرابر حق ...درس با حق بودن وباعلی بودن ...درس انتظاروباتوبودن !

اللهم عجل فی فرجه مولانا صاحب الزمان علیه السلام

 

 







نظرات 0