تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 1:58 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

دلایل‌ عقلی‌ و نقلی‌، گواه‌ نیاز جامعة‌بشری‌ به‌ حكومتی‌ است‌ كه‌ امورش‌ را راه‌برد، كیانش‌ را حفظ‌ كند، آن‌ را از عوامل‌فساد و زوال‌ باز دارد، در جهت‌ مصالح‌ آن‌برنامه‌ریزی‌ كند، زورمند را از تجاوز به‌حقوق‌ ناتوان‌ نگه‌ دارد، ستمگران‌ را از آن‌دور كند، عدالت‌ را در آن‌ حاكم‌ و راهها راایمن‌ و همگان‌ را در برابر قانون‌ یكسان‌سازد. بی‌ گمان‌ برای‌ انسان‌، حالتی‌ رنج‌آورتراز هرج‌ و مرج‌ نیست‌ و دین‌ اسلام‌ كه‌كاملترین‌ ادیان‌ و دارای‌ پیشرفته‌ترین‌قوانین‌ و سازمانهاست‌، هیچ‌ یك‌ از امورمعنوی‌ یا مادی‌ زندگانی‌ انسان‌ را رهانكرده‌ و برای‌ هر مسأله‌ای‌ حكمی‌ تعیین‌كرده‌ است‌. مهمترین‌ مسألة‌ زندگی‌اجتماعی‌، ضرورت‌ وجود حكومت‌ است‌كه‌ اجرای‌ بسیاری‌ از احكام‌ اسلام‌ به‌ آن‌وابسته‌ است‌. در اثبات‌ نیاز به‌ حكومت‌ وتشكیلات‌ وابسته‌ به‌ آن‌ از آیات‌ شریف‌قرآن‌ استفاده‌ می‌شود كه‌ حكومت‌ بر مردم‌و ادارة‌ جامعة‌ اسلامی‌ از ابتدای‌ ظهوراسلام‌ مطرح‌ بوده‌ و پیامبر خدا با الهام‌ ازآیات‌ الهی‌ به‌ این‌ امر مهم‌ عنایت‌ داشته‌است‌. خداوند متعال‌ در مورد علت‌

 

نزول‌قرآن‌ می‌فرماید: «اءنّا انزلنا الیك‌الكتـاب‌ بالحق‌ّ لتحكم‌ بین‌ النّاس‌ بمااریك‌ اللّه‌.»این‌ آیه‌ بر مسأله‌ حكومت‌ در اسلام‌دلالت‌ صریح‌ دارد.قرآن‌ كریم‌ آنجا كه‌ به‌ رسول‌ اكرم‌9فرمان‌ می‌دهد كه‌ خلافت‌ و ولایت‌علی‌(ع) را بعد از خودش‌ به‌ مردم‌ ابلاغ‌كند، می‌فرماید: یا ایّها الرّسول‌ بلّغ‌ ما انزل‌الیك‌ من‌ ربّك‌ فان‌ لم‌ تفعل‌ فما بلّغت‌رسالته‌؛ «به‌ كدام‌ موضوع‌ اسلامی‌ به‌ این‌اندازه‌ اهمیت‌ داده‌ شده‌ است‌؟ كدام‌موضوع‌ دیگر است‌ كه‌ ابلاغ‌ نكردن‌ آن‌ باعدم‌ ابلاغ‌ رسالت‌ مساوی‌ باشد؟»حضرت‌ علی‌(ع) در مورد ضرورت‌وجود رهبر در جوامع‌ بشری‌ می‌فرماید: وانّه‌ لابدّ للنّاس‌ من‌ امیر برٍّ او فاجر، یعمل‌فی‌ اءمرته‌ المؤمن‌، و یستمتع‌ فیها الكافر،و یبلغ‌ اللّه‌ فیها الاجل‌، و یجمع‌ به‌ الفی‌ء،و یقاتل‌ به‌ العدوّ، و تأمن‌ به‌ السّبل‌، ویؤخذ به‌ للضّعیف‌ من‌ القوی‌ّ حتّی‌یستریح‌ برٌّ و یستراح‌ من‌ فاجر ؛ «ازمقتضیات‌ احكام‌ الهی‌ آن‌ است‌ كه‌ باید درمیان‌ مردم‌ حكمرانی‌ باشد، نیكوكار یابدكار، كه‌ در آن‌ صورت‌ مؤمن‌ درحكومت‌ او به‌ طاعت‌ مشغول‌ و كافر اززندگی‌ بهره‌مند می‌شود. خداوند در زمان‌او(حاكم‌) هر كه‌ را به‌ اجل‌ مقدر می‌رساند.به‌ وسیله‌ او مالیات‌ جمع‌ و با دشمن‌جنگ‌ می‌شود. راهها امن‌ و حق‌ّ ضعیف‌ ازقوی‌ گرفته‌ می‌شود تا نیكوكار در رفاه‌ قرار گیرد و از شرّ بدكار آسوده‌ ماند.در واقع‌ امام‌ علی‌(ع) در این‌ خطبه‌ به‌برخی‌ از آثار مادی‌ و معنوی‌ حكومت‌اشاره‌ می‌كنند: 1ـ در سایة‌ حكومت‌ حاكم‌، مؤمن‌ به‌كار خویش‌ ادامه‌ می‌دهد.2ـ كافر نیز در حكومت‌ حاكم‌ ـ ازمواهب‌ مادی‌ـ بهره‌مند می‌شود.3ـ خداوند به‌ مردم‌ فرصت‌ می‌دهد كه‌در دوران‌ حكومت‌ او زندگی‌ طبیعی‌ خودرا تا پایان‌ ـ در سلامت‌ نسبی‌ ـ طی‌ كنند.4ـ به‌ وسیله‌ حاكم‌ اموال‌ بیت‌ المال‌جمع‌آوری‌ می‌گردد.5ـ به‌ كمك‌ حاكم‌ با دشمنان‌ مبارزه‌می‌شود.6ـ به‌ وسیله‌ او جاده‌ها امن‌ و امان‌می‌گردد.7ـ به‌ كمك‌ او حق‌ ضعیفان‌ اززورمندان‌ گرفته‌ می‌شود.و نتیجه‌ انجام‌ این‌ وظایف‌ از سوی‌حكومت‌ این‌ است‌ كه‌: «نیكوكاران‌ در رفاه‌و از دست‌ بدكاران‌ در امان‌ خواهند بود.»علی‌(ع) پیوسته‌ لزوم‌ یك‌ حكومت‌مقتدر را تصریح‌ كرده‌ است‌ و با فكرخوارج‌ كه‌ در آغاز امر مدّعی‌ بودند باوجود قرآن‌ از حكومت‌ بی‌نیازیم‌، مبارزه‌كرده‌ است‌. علی‌(ع)، حكومت‌ و زعامت‌را به‌ عنوان‌ یك‌ پست‌ و مقام‌ دنیوی‌ كه‌اشباع‌ كنندة‌ حس‌ جاه‌طلبی‌ بشر و هدف‌ وایده‌آل‌ زندگی‌ می‌باشد، سخت‌ تحقیرمی‌كند و آن‌ را مانند سایر مظاهر مادی‌دنیا از استخوان‌ خوكی‌ كه‌ در دست‌ انسان‌خوره‌داری‌ باشد بی‌ مقدارتر می‌شمارد؛اما همین‌ حكومت‌ را در مسیر اصلی‌ وواقعیش‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌ای‌ برای‌ اجرای‌عدالت‌ و احقاق‌ حق‌ و خدمت‌ به‌ اجتماع‌،فوق‌ العاده‌ مقدّس‌ می‌شمارد.ابن‌ عباس‌ در دوران‌ خلافت‌ علی‌(ع)بر آن‌ حضرت‌ وارد شد درحالی‌ كه‌ بادست‌ خودش‌ كفش‌ كهنة‌ خویش‌ را پینه‌می‌زد. امام‌ از ابن‌ عباس‌ پرسیدند: قیمت‌این‌ كفش‌ چقدر است‌؟ ابن‌ عباس‌ گفت‌:هیچ‌. امام‌ فرمودند: ارزش‌ همین‌ كفش‌كهنه‌ در نظر من‌ از حكومت‌ و امارت‌ برشما بیشتر است‌ مگر آنكه‌ به‌ وسیلة‌ آن‌عدالتی‌ را اجرا كنم‌، حقی‌ را به‌ ذی‌ حقی‌برسانم‌، یا باطلی‌ را از میان‌ بردارم‌نقش‌ اخلاق‌ فردی‌ حاكم‌ در حكومت‌ با مرور تاریخ‌ و سیر تحولات‌حكومتی‌ مشاهده‌ می‌شود كه‌ چگونه‌مردم‌ در زیر سایة‌ حكومتی‌ صالح‌ به‌صلاح‌ گرایش‌ یافته‌اند. نقش‌ اخلاق‌ فردی‌حاكم‌ و نوع‌ تربیت‌ او، نقشی‌ آشكار است‌.به‌ بیان‌ امام‌ علی‌(ع) با تغییر قدرت‌ وحكومت‌، زمانه‌ و همه‌ چیز تغییر می‌یابد:اذا تغیّر السّلطان‌ تغیّر الزّمان‌.در حاكمیت‌ ستم‌، میدان‌ عمل‌ برای‌نیكان‌ بسته‌ و حرمتها شكسته‌ است‌،بدكاران‌ از هر قیدی‌ رسته‌ و درستكاران‌ به‌خواری‌ نشسته‌اند، چنانكه‌ امیر مؤمنان‌فرموده‌ است‌: تنهد فیه‌ الاشرار و تستذل‌ّفیه‌ الاخیار.چنانچه‌ زمامداران‌ خود سر و حاكمان‌خیره‌سر، رشته‌ امور را به‌ دست‌ گیرندشایستگان‌، خوار و بی‌مقداران‌ بلند مرتبه‌خواهند گشت‌.و بالعكس‌ در سایة‌ حكومتی‌ شایسته‌با زمامداری‌ كه‌ متخلق‌ به‌ اخلاق‌ الهی‌باشد، شایستگان‌ اجر و قرب‌ پیدا خواهندكرد، اوامر و مشكلات‌ مردم‌ به‌ اصلاح‌خواهد گرایید و حق‌ و عدالت‌ در جامعه‌سایه‌ خواهد گستراند. تقوا به‌ عنوان‌ یك‌ هدف‌ واسطه‌ای‌تربیتی‌ در نظام‌ اسلامی‌ معیار و ملاكی‌ كه‌ دین‌ اسلام‌ درچارچوب‌ نگرش‌ خود به‌ انسان‌ ارائه‌می‌دهد، حاكی‌ از توجه‌ به‌ ساختاروجودی‌ اوست‌؛ ساختاری‌ كه‌ فطرت‌ درآن‌ نقش‌ اساسی‌ ایفا می‌كند.با توجه‌ به‌ این‌ معیار می‌توان‌ اهداف‌تربیتی‌ را در نظام‌ اسلامی‌ به‌ سه‌ طبقة‌ كلی‌اهداف‌ غایی‌ (نهایی‌)، اهداف‌ واسطه‌ای‌ واهداف‌ جزئی‌ تقسیم‌ كرد.هدف‌ غایی‌ تربیت‌ در هر مكتبی‌،كمال‌ مطلوب‌ آدمی‌ است‌ و باید تمام‌فعالیتهای‌ آدمی‌ متأثر از آن‌ باشد. هدف‌غایی‌ كه‌ حقیقتی‌ بی‌ نهایت‌ و جامع‌ تمام‌ارزشهاست‌، از دید اسلام‌ همانا خداوندتعالی‌ است‌. اوست‌ كه‌ بی‌ نهایت‌ و كامل‌است‌ و می‌تواند محور تمام‌ افعال‌ انسان‌قرار گیرد.منظور از اهداف‌ واسطه‌ای‌، برخی‌غایتهای‌ كلی‌ است‌ كه‌ برای‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌رفتارهای‌ جزئی‌ باید مشخصتر شوند. این‌اهداف‌ نسبت‌ به‌ هدف‌ نهایی‌ وسعت‌ ومحدودة‌ كمتری‌ دارند و حد وسط‌ بین‌هدف‌ نهایی‌ و اهداف‌ رفتاری‌ و جزئی‌اند. هدفهای‌ واسطه‌ای‌ مسیر حركت‌ انسان‌را تاحدی‌ مشخصتر می‌كنند ومجموعه‌ای‌ را تشكیل‌ می‌دهند كه‌ از به‌هم‌ پیوستن‌ آنها پیكرة‌ هدف‌ نهایی‌ ساخته‌می‌شود. اهداف‌ واسطه‌ای‌ تربیتی‌ از دیدگاه‌اسلام‌ را می‌توان‌ به‌ چهار گروه‌ كلی‌خلاصه‌ كرد:الف‌) هدفهای‌ تربیتی‌ای‌ كه‌ در آنهاخدا محور توجه‌ است‌.ب‌ ) هدفهای‌ تربیتی‌ای‌ كه‌ در آنها خودفرد محور توجه‌ است‌.ج‌ ) هدفهای‌ تربیتی‌ای‌ كه‌ دیگران‌محور توجه‌اند.د ) هدفهای‌ تربیتی‌ای‌ كه‌ در آن‌طبیعت‌ محور توجه‌ است‌.محورهای‌ كلی‌: اهداف‌ تربیتی‌ دررابطه‌ با خداوند در معرفت‌ خدا، ایمان‌ به‌او، تقوای‌ الهی‌، عبودیت‌ خدا، احساس‌تكلیف‌ و شكرگزاری‌ خلاصه‌ می‌شود. تقوا به‌ عنوان‌ یكی‌ از خصوصیات‌مهم‌ اخلاقی‌ فردی‌ امام‌ علی‌(ع)تقوا از خصوصیات‌ مهم‌ اخلاقی‌ است‌كه‌ متخلق‌ بودن‌ حاكم‌ به‌ آن‌ باعث‌ اجرای‌عدالت‌ و كمال‌ عقول‌ می‌گردد. تقوا از مهمترین‌ خصوصیات‌ اخلاقی‌و فردی‌ حضرت‌ علی‌(ع) و از رایجترین‌كلمات‌ در نهج‌البلاغه‌ است‌. این‌ كلمه‌ ازریشه‌ «وقی‌» به‌ معنای‌ حفظ‌، صیانت‌ ونگهداری‌ گرفته‌ شده‌ است‌. «تقوا» یعنی‌خود را محفوظ‌ نگه‌ داشتن‌، و «متقین‌»یعنی‌ كسانی‌ كه‌ خود نگهدار هستند. تقوانیرویی‌ روحانی‌ است‌ كه‌ بر اثر تمرینهای‌زیاد پدید می‌آید و به‌ روح‌ انسان‌شخصیت‌ و قدرت‌ می‌دهد و آدمی‌ رامسلط‌ به‌ خویشتن‌ می‌كند و آثار و نتایج‌مفیدی‌ دارد. آرامش‌ حاصل‌ از تقوا، فرد رادر برابر حوادث‌ روزگار ـ چه‌ حوادثی‌ كه‌اراده‌ انسان‌ در آنها دخالت‌ دارد و چه‌حوادثی‌ كه‌ از اختیار او خارج‌ است‌ ـمصون‌ می‌سازد.تقوا شخصیت‌ انسان‌ را تحت‌ سیطره‌قرار می‌دهد و با وصل‌ او به‌ قدرت‌ لایزال‌الهی‌ زمینه‌های‌ تأمین‌ نیازها و رفع‌مشكلاتش‌ را فراهم‌ می‌كندآثار فردی‌، تربیتی‌ و اجتماعی‌ تقواو نقش‌ آن‌ در حكومت‌ امام‌ علی‌(ع)ع)1ـ روشنی‌ بینی‌ و بصیرت‌ «بدانید هر كه‌ تقوا پیشه‌ كرده‌ از خدابترسد، حق‌ تعالی‌ راه‌ بیرون‌ شدن‌ از فتنه‌و تباهیها و روشنایی‌ از تاریكیها(ی‌ نادانی‌و گمراهی‌) را به‌ او نشان‌ می‌دهد.»چگونه‌ تقوا كه‌ فضیلتی‌ اخلاقی‌ ومربوط‌ به‌ طرز عمل‌ انسان‌ است‌، در عقل‌و فكر و قوة‌ قضاوت‌ انسان‌ تأثیر دارد ومنشأ درك‌ حكمت‌ می‌گردد؟نخست‌ آنكه‌ نیروی‌ عقل‌ انسان‌ برای‌درك‌ حقایق‌ آماده‌ است‌ ولی‌ پرده‌هایی‌ ازطمع‌، شهوت‌، خودبینی‌، حسدوعشقهای‌ افراطی‌ به‌ مال‌، خانواده‌ و جاه‌ ومقام‌ دیدة‌ آن‌ را می‌پوشاند و انسان‌ چهرة‌حق‌ و باطل‌ را نمی‌تواند بنگرد؛ اما اگر باآب‌ تقوا این‌ غبار زدوده‌ شود، دیدن‌ چهرة‌حق‌ آسان‌ است‌.دوم‌ آنكه‌ هر كمالی‌ در جهان‌ هستی‌،پرتوی‌ از كمال‌ حق‌ است‌ و هر قدر انسان‌به‌ خدا نزدیكتر شود، پرتو بیشتری‌ از آن‌كمال‌ مطلق‌ در وجود او انعكاس‌ خواهدیافت‌؛ لذا هر علمی‌ از حكمت‌ اوسرچشمه‌ می‌گیرد و هرگاه‌ انسان‌ در پرتوتقوا و پرهیز از گناه‌ به‌ او نزدیكتر شود وقطرة‌ وجود خود را به‌ اقیانوس‌ بیكران‌هستی‌ او پیوند دهد، سهم‌ بیشتری‌ ازحكمت‌ الهی‌ بر خواهد گرفت‌.سوم‌ آن‌ كه‌ از نظر عقلی‌ نیز پیوند میان‌تقوا و درك‌ حقایق‌ قابل‌ فهم‌ است‌؛ زیرا درجوامعی‌ كه‌ بر محور هوا و هوس‌می‌گردد، تمیز حق‌ از باطل‌ مشكل‌ است‌؛بكارگیری‌ نیروها و انرژیها و هدر رفتن‌ این‌سرمایه‌ها در راه‌ گناه‌ موجب‌ كم‌ شدن‌ درك‌مردم‌ می‌شود، هرچند در زندگی‌ مادی‌،پیشرفت‌ كنند.حكمت‌، روشن‌بینی‌ و بصیرتی‌ كه‌ دراثر تقوا پیدا می‌شود، حكمت‌ عملی‌ است‌نه‌ حكمت‌ نظری‌. راز روشنگری‌ عقل‌ و روشن‌بینی‌حاصل‌ از تقوا این‌ است‌ كه‌ تقوا زمینة‌ فكرو اندیشه‌ و تشخیص‌ راه‌ درست‌ را فراهم‌می‌سازد. حاكم‌ با تقوا در سایة‌ روشن‌ بینی‌ وبصیرت‌ حاصل‌ از تقوا، به‌ روش‌ صحیح‌ ومنطقی‌، مسائل‌ را مورد بررسی‌ قرارمی‌دهد و به‌ نتیجة‌ مطلوب‌ دست‌ می‌یابد. 2ـ جلوگیری‌ از شك‌ و شبهه‌ «برعهدة‌ خویش‌ می‌دانم‌ كه‌ این‌مطالب‌ را بگویم‌ كه‌ خود نیز به‌ این‌مطالب‌ پایبندم‌. آن‌ كس‌ كه‌ در مقابل‌حوادث‌ و پیشامدهای‌ روزگار قرار گیرد واز آنها پند بگیرد، تقوا او را از سرنگون‌شدن‌ در شبهات‌ نگه‌ می‌دارد.»شبهه‌ تنها از این‌ جهت‌ شبهه‌ نامیده‌شده‌ است‌ كه‌ شباهتی‌ به‌ حق‌ دارد و به‌همین‌ دلیل‌ سبب‌ فریب‌ گروهی‌ ازساده‌لوحان‌ و دستاویزی‌ برای‌ شیطان‌صفتان‌ برای‌ فرار از حق‌ می‌شود. درحقیقت‌ اموری‌ كه‌ در زندگی‌ فردی‌ واجتماعی‌ برای‌ انسان‌ پیش‌ می‌آید از سه‌حال‌ خارج‌ نیست‌، گاهی‌ حقی‌ آشكار وگاهی‌ باطلی‌ روشن‌ است‌، گاهی‌ نیز مطلب‌باطلی‌ در لباس‌ حق‌ عرضه‌ می‌شود؛ظاهرش‌ حق‌ است‌ و باطنش‌ باطل‌ و ازهمین‌ پوشش‌ برای‌ فریب‌ مردم‌ یااستدلالهای‌ بی‌ اساس‌ استفاده‌ می‌شود.اما افرادی‌ كه‌ به‌ سلاح‌ تقوا مجهزهستند چون‌ گرفتار هوا و هوس‌ نیستند وعقل‌ سلیم‌ بر وجودشان‌ حاكم‌ است‌می‌توانند در پرتو نور آن‌، ظلمات‌ شبهه‌ رابشكافند و در مسیر هدایت‌ گام‌ نهند. اگر باطل‌ در چهرة‌ اصلی‌ اش‌ ظاهرشود، بر كسی‌ مخفی‌ نمی‌ماند ووجدانهای‌ بیدار و طبع‌ سلیم‌ انسانها هرگزآن‌ را پذیرا نمی‌شود و تنها كسانی‌ به‌ سراغ‌آن‌ می‌روند كه‌ دلی‌ بیمار و فكری‌ منحرف‌دارند؛ اما هنگامی‌ كه‌ باطل‌ را در لباس‌حق‌ بپیچند و آن‌ را با حق‌ بیارایند، كارمشكل‌ می‌شود و گاه‌ حق‌ طلبان‌ گرفتاراین‌ فریب‌ و نیرنگ‌ شده‌ به‌ آن‌ روی‌می‌آورند و این‌ یكی‌ از انواع‌ شبهه‌ است‌.گاهی‌ نیز مقداری‌ از حق‌ با مقداری‌ ازباطل‌ آمیخته‌ گردد و چهرة‌ زشت‌ و شوم‌باطل‌ در این‌ میان‌ پنهان‌ گردد.نوع‌ دیگر شبهه‌ آن‌ است‌ كه‌ باطل‌ را ازطریق‌ توجیهات‌ فریبنده‌ در نظرها حق‌جلوه‌ دهند بی‌ آن‌ كه‌ به‌ حق‌ آمیخته‌ شده‌باشد. تاریخ‌ بشر پر از مشكلات‌ و مصایبی‌است‌ كه‌ از طریق‌ شبهات‌ و وسوسه‌های‌شیطانی‌ دامان‌ انسانها را گرفته‌ است‌.شیادان‌ و فریبكاران‌ با ایجاد شبهات‌، خودرا بر مردم‌ صالح‌ ساده‌ دل‌ تحمیل‌ می‌كنند.جنگهای‌ سه‌ گانة‌ معروفی‌ كه‌ دربصره‌، صفین‌ و نهروان‌ رخ‌ داد و گروه‌زیادی‌ را به‌ كام‌ مرگ‌ كشاند، نمونه‌های‌روشنی‌ از سوء استفادة‌ شیادان‌ از شبهه‌برای‌ پیشرفت‌ مقاصدشان‌ محسوب‌می‌شود.امام‌(ع) در این‌ خطبه‌ می‌فرمایند باچراغ‌ تقوا، تاریكیهای‌ شبهات‌ را برطرف‌سازید و در پناه‌ این‌ سنگر مطمئن‌ ازضربات‌ هولناك‌ شیاطین‌ و نفس‌ اماره‌ درامان‌ بمانید. 3ـ دریافت‌ عطاها و بخششهای‌بسیار از جانب‌ حق‌ تعالی‌ «تقوای‌ خدا كلید هدایت‌ و رستگاری‌(دنیا و آخرت‌) و اندوخته‌ برای‌ روزقیامت‌ و سبب‌ آزادی‌ از هر بندگی‌(شهوتها و خواهشهای‌ نفس‌) و رهایی‌ ازهر تباهی‌ است‌، به‌واسطة‌ تقوا، حاجت‌درخواست‌ كننده‌ روا می‌گردد و گریزان‌ (ازعذاب‌ و سختی‌) رهایی‌ می‌یابد و عطاهاو بخششهای‌ بسیار (از جانب‌ حق‌ تعالی‌دریافت‌ می‌شود.»ذات‌ اقدس‌ خداوند، ایمان‌ و تقوا رانخستین‌ سبب‌ روزیهای‌ زمینی‌ و آسمانی‌معرفی‌ می‌كند: و چنانچه‌ مردم‌ شهر و دیار همه‌ ایمان‌می‌آوردند و با تقوا می‌شدند، همانا مادرهای‌ بركات‌ آسمان‌ و زمین‌ را بر روی‌آنها می‌گشودیم‌.هركس‌ كه‌ از محرمات‌ الهی‌ به‌ خاطرخدا و ترس‌ از او بپرهیزد، خدای‌ متعال‌ اورا از تنگنای‌ وهم‌ و زندان‌ شرك‌ نجات‌می‌دهد و رزق‌ مادی‌ و معنویش‌ را فراهم‌می‌كند و آنچه‌ را كه‌ امیدوار بود به‌ وسیلة‌سعی‌ و كوشش‌ خود به‌ دست‌ آورد،خدای‌ تعالی‌ برایش‌ فراهم‌ می‌كند ؛ زیرا اوبه‌ خدا توكل‌ كرده‌ است‌ و كسی‌ كه‌ بر خداتوكل‌ كند، خداوند كفیل‌ او می‌شود. 4ـ غلبه‌ بر سختیهای‌ دنیا و آخرت‌«پس‌ هركه‌ تقوا پیشه‌ كند، سختیها بعداز نزدیك‌ شدن‌ و روآوردن‌ به‌ او، از او دورو كارهایش‌ از تلخی‌ برای‌ او شیرین‌ وموجها(فتنه‌ و تباهكاریها) پس‌ از پی‌ درپی‌ رسیدن‌ بر او برطرف‌ می‌شوند.دشواریها پس‌ از رنج‌ دادن‌، برای‌ او آسان‌ وكرامت‌ و لطف‌ (خداوند متعال‌) بعد ازنایابی‌ برای‌ او بسیار و رحمت‌ و مهربانی‌پس‌ از دور شدن‌، به‌ او بازگشت‌ می‌كنند ونعمتها پس‌ از كم‌ شدن‌ بر او فراوان‌می‌گردند و بركت‌ مانند باران‌ بزرگ قطره‌ پس‌ از اندك‌ باریدن‌ به‌ او برسد.»هركس‌ تقوای‌ الهی‌ را پیشه‌ كند،خدای‌ تعالی‌ برایش‌ راه‌ نجاتی‌ از تنگنای‌مشكلات‌ زندگی‌ فراهم‌ می‌كند. انسان‌متقی‌ از سوی‌ خدا به‌ نیروی‌ دفاعی‌خاصی‌ مجهز می‌شود كه‌ هم‌ از جنبه‌درونی‌ ـ در مواجهه‌ با صفات‌ نفسانی‌ ـ وهم‌ از جنبة‌ بیرونی‌ ـ در مواجه‌ با حوادث‌گوناگون‌ ـ قدرت‌ فائق‌ آمدن‌ بر مشكلات‌را به‌ او می‌دهد.انسان‌ متقی‌ در كوران‌ حوادث‌ و امواج‌كوبندة‌ یأس‌ و ناامیدی‌ با تمسك‌ به‌ریسمان‌ الهی‌ خود را نجات‌ می‌دهد وچون‌ از انوار الهی‌ بهره‌ می‌گیرد ازفیوضات‌ الهی‌ برخوردار شده‌، معضلات‌و مشكلات‌ پیش‌ آمده‌ را از سر راه‌ خودبرمی‌دارد. تأثیر تقوا در رفع‌ سختیها و مشكلات‌ سختیها دو نوع‌ است‌: سختیهایی‌ كه‌اراده‌ و اختیار انسان‌ هیچ‌گونه‌ دخالتی‌ درآنها ندارد، مانند طوفانی‌ شدن‌ دریا و غرق‌شدن‌ كشتی‌، و نوع‌ دیگر گرفتاریهایی‌است‌ كه‌ اراده‌ و اختیار انسان‌ در آنهادخالت‌ دارد؛ مانند گرفتاریهای‌ اخلاقی‌ واجتماعی‌ ؛ تقوا تأثیر بسیاری‌ در رفع‌گرفتاریهای‌ نوع‌ دوم‌ دارد؛ زیرا گرفتاریها وسختیها در تاریكی‌ پیدا می‌شود؛ آنگاه‌ نورتقوا در ظلمت‌ معاصی‌ پدیدار گردد،راه‌ ازچاه‌ تمیز داده‌ می‌شود؛ همچنین‌ تقواسبب‌ می‌شود كه‌ انسان‌ نیروهای‌ ذخیرة‌وجود خود را در راههای‌ لغو و لهو و حرام‌هدر ندهد و همیشه‌ نیروی‌ ذخیره‌ داشته‌باشد. بدیهی‌ است‌ كه‌ انسان‌ نیرومند و بااراده‌ بهتر تصمیم‌ می‌گیرد و راحت‌ترمی‌تواند خود را از بند گرفتاریها نجات‌دهد. 5ـ صبر كردن‌ در سختیها فالمُتّقون‌ فیها هم‌ اهل‌ الفضائل‌: ... فی‌الزّلازل‌ وقور، و فی‌ المكاره‌ صبور، و فی‌الرّخاء شكور، لا یحیف‌ علی‌ من‌یبغض‌...؛ «پرهیزكاران‌ در دنیا دارای‌فضیلتها هستند: ... در سختیها باوقار وبردبار، و در ناگواریها شكیبا و در خوشی‌و آسایش‌ سپاسگزارند، كسی‌ را كه‌ دشمن‌دارند بر او ستم‌ ننمایند...»صبر و حلم‌ یكی‌ از مهمترین‌ نتایج‌تقواست‌. انسان‌ متقی‌ می‌تواند عواقب‌امور را با بینشی‌ الهی‌ مورد تحلیل‌ قرارداده‌، راه‌ درست‌ را از راه‌ باطل‌ تشخیص‌دهد و در مقام‌ عمل‌ به‌ دلیل‌ داشتن‌ قدرت‌ایمانی‌ و اعتقادی‌ با تمام‌ مشقات‌ ونابسامانیهای‌ درونی‌ و بیرونی‌ مواجه‌ و به‌هدف‌ خود نایل‌ شود. صبر وخویشتنداری‌ در برابر حوادث‌ گوناگون‌ارزش‌ تربیتی‌ زیادی‌ دارد و برای‌ كمال‌ ورشد جسمی‌ و روانی‌ انسان‌ مفید وضروری‌ است‌. جایگاه‌ صبر در تربیت‌اسلامی‌ و نسبت‌ آن‌ به‌ این‌ همانند نسبت‌بدن‌ به‌ سر است‌؛ همان‌ طور كه‌ بدن‌ بدون‌سر، ارزش‌ و فایده‌ای‌ ندارد؛ ایمان‌ بدون‌صبر نیز ارزش‌ ندارد؛ وقتی‌ ایمان‌ كامل‌ است‌ كه‌ همراه‌ آن‌ صبر وخویشتنداری‌ در همة‌ حالات‌ و رفتار وكردار باشد. 6ـ مصونیت‌ از گناه‌ «بندگان‌ خدا بدانید، تقوا سرای‌ حصارو دار ارجمندی‌ است‌، و گناه‌، سرای‌حصار و دار خواری‌ كه‌ ساكن‌ خود را (ازبلا و سختی‌) نگاه‌ نمی‌دارد، و هركه‌ به‌ آن‌پناه‌ برد، حفظ‌ نمی‌كند. آگاه‌ باشید به‌سبب‌ تقوا، نیش‌ و هر دار گناهان‌ دورمی‌شود و به‌ یقین‌ و باور پایان‌ بلند مرتبه‌به‌ دست‌ می‌آید.»یكی‌ دیگر از آثار بارز تقوا حفظ‌ خوداز معاصی‌ است‌: اگر چه‌ روشن‌ بینی‌حاصل‌ از این‌ صفت‌ الهی‌، انسان‌ را نسبت‌به‌ ضلالت‌ و گمراهی‌ آگاه‌ می‌سازد، امانقش‌ تقوا صرفاً آگاهی‌ دادن‌ نیست‌ و فراتراز علم‌ و آگاهی‌، گرایش‌ عملی‌ نیز مدنظراست‌. منظور نخست‌ از این‌ اثر تربیتی‌نقش‌ فعال‌ تقوا در حیات‌ انسانی است‌.در بینش‌ اسلامی‌، انسان‌ متقی‌ تمایل‌درونی‌ و باطنی‌ به‌ خدا دارد و نیرویی‌،حركت‌ او را به‌ سوی‌ خدا تنظیم‌ می‌كند واز انحراف‌ در مسیر زندگی‌ نجات می‌دهد. 7ـ زره‌ محكم‌ و سپر مطمئن‌«بندگان‌ خدا شما را به‌ تقوا سفارش‌می‌كنم‌؛ زیرا تقوا حق‌ خدا بر شماست‌. وحق‌ شما را بر خدا لازم‌ و برقرار می‌نماید،و شما را سفارش‌ می‌كنم‌ به‌ اینكه‌ از خدابرای‌ تقوا كمك‌ بطلبید و از تقوا برای‌(قرب‌ به‌) خدا همراهی‌ درخواست‌نمایی‌؛ زیرا تقوا، امروز(دنیا) پناه‌ و (دربرابر سختیها و گرفتاریها) سپر است‌ وفردا(قیامت‌) راه‌ بهشت‌ است‌؛ راه‌ آن‌آشكار، و رونده‌ در آن‌ سود برنده‌، وامانتدار آن‌(خداوند) حافظ‌ و نگهداراست‌.» 8ـ پناهگاه‌ استوار و دستگیرة‌ محكم‌ «پس‌ به‌ تقوا دست‌ اندازید؛ زیرا تقواریسمانی‌ محكم‌ و پناهگاهی‌ استواراست‌.»توجه‌ امام‌ در این‌ كلام‌ به‌ جنبة‌ روانی‌و معنوی‌ تقوا و آثاری‌ كه‌ بر روح‌ می‌گذارد معطوف‌ است‌ ؛ به‌ طوری‌ كه‌احساس‌ میل‌ به‌ پاكی‌ و نیكوكاری‌ واحساس‌ تنفر از گناه‌ و پلیدی‌ را در فرد به‌وجود می‌آورد. 9ـ حرص‌ در علم‌ «از نشانه‌های‌ انسان‌ متقی‌ آن‌ است‌ كه‌در امر دین‌ تواناست‌، و در نرمی‌ وخوشخویی‌ دوراندیش‌ و در ایمان‌ با یقین‌و در (طلب‌) علم‌ حریص‌ و در بردباری‌داناست‌...»دین‌ اسلام‌ انسان‌ را به‌ كسب‌ علم‌توصیه‌ كرده‌ است‌. اسلام‌ علم‌ را نور وبینایی‌ و جهل‌ را ظلمت‌ و كوری‌ می‌داند.فرد متقی‌ نیز به‌ دلیل‌ آنكه‌ دارای‌روشن‌بینی‌ و بصیرت‌ است‌ به‌ همین‌خاطر به‌ دنبال‌ نور و روشنایی‌ خواهدرفت‌ و در راه‌ كسب‌ آن‌ حریص‌ خواهدبود. 10ـ میانه‌ نگه‌ داشتن‌ در توانگری‌ «از نشانه‌های‌ یك‌ فرد متقی‌ این‌ است‌كه‌ در توانگری‌ میانه‌رو(اسراف‌ نكرده‌،دارایی‌ خود را بی‌ جا صرف‌ نمی‌كند) و در بندگی‌ و عبادت‌ فروتن‌ است‌ و درفقر و نیاز مندی‌ آراسته‌ جلوه‌ می‌كند.»هر حركت‌ و فعل‌ تربیتی‌ باید براعتدال‌ استوار باشد و از حد وسط‌ بیرون‌نرود و به‌ افراط‌ و تفریط‌ كشیده‌ نشود تاحركت‌ و فعلی‌ مطلوب‌ باشد. آیین‌ تربیتی‌دین‌ اسلام‌ به‌ اعتدال‌ در هر امری‌فرامی‌خواند و مجموعة‌ قوانین‌ و مقررات‌و آداب‌ دینی‌ به‌ گونه‌ای‌ است‌ كه‌ مردم‌،متعادل‌ تربیت‌ شوند. خداوند اموال‌ وداراییها را وسیله‌ای‌ برای‌ برپایی‌ امورانسانها و بستری‌ مناسب‌ برای‌ حركت‌متعادل‌ ور شد آنان‌ قرار داده‌ است‌.فزون‌ خواهی‌ و تكاثرطلبی‌، فرد وجامعه‌ را به‌ سوی‌ تباهی‌ می‌كشاند. امیرمؤمنان‌ علی‌(ع) در نامه‌ای‌ كه‌ به‌ كارگزارآذربایجان‌ می‌نویسد، چنین‌ می‌فرماید:«مبادا بپنداری‌ كه‌ حكومتی‌ كه‌ به‌ تو سپرده‌شده‌ است‌ شكاری‌ است‌ كه‌ به‌ چنگت‌افتاده‌ است‌! خیر! امانتی‌ است‌ در گردن‌ تو(كه‌ بایستی‌ آن‌ را مواظبت‌ نمود، در راه‌ آن‌قدمی‌ بر خلاف‌ دستور دین‌ برنداری‌) وخواسته‌اند كه‌ تو نگهبان‌ باشی‌، برای‌ كسی‌ كه‌ از تو بالاتر است‌، تو را نمی‌رسدكه‌ در كار رعیت‌ به‌ میل‌ خود رفتار كنی‌.» در نامه‌ای‌ كه‌ آن‌ حضرت‌ به‌ سران‌لشگرهایش‌ نوشته‌ است‌، چنین‌می‌فرمایند: «لازم‌ است‌ والی‌ را كه‌ هرگاه‌امتیازی‌ كسب‌ می‌كند و به‌ افتخاری‌ نائل‌می‌شود آن‌ فضیلتها و موهبتها او را عوض‌نكند، رفتار او را با رعیت‌ تغییر ندهد بلكه‌باید نعمتها و موهبتهای‌ خدا بر او، او را به‌بندگان‌ خدا نزدیكتر و مهربانتر گرداند.»علی‌(ع) در دورة‌ خلافت‌ و حكومت‌خویش‌، بیش‌ از هر وقت‌ دیگر زاهدانه‌زندگی‌ می‌كردند و می‌فرمودند:  «خدای‌تعالی‌ به‌ پیشوایان‌ حق‌ واجب‌ گردانیده‌ كه‌خود را با مردم‌ تنگدست‌ برابر نهند تااینكه‌ فقیر و تنگدست‌ را پریشانش‌ فشارنیاورده‌، نگران‌ نسازد.» و همچنین‌ در نامه‌ای‌ به‌ حاكم‌ بصره‌می‌فرمایند: «آیا قناعت‌ می‌كنم‌ كه‌ به‌ من‌بگویند زمامدار و سردار مؤمنان‌ در حالی‌ كه‌ به‌ سختیهای‌ روزگار با آنان‌همدرد نبود یا در تلخكامی‌ جلو ایشان‌نباشم‌؟»و در ادامة‌ همان‌ نامه‌ می‌فرمایند:«ولی‌ چگونه‌ ممكن‌ است‌ هوای‌ نفس‌ برمن‌ غلبه‌ كند و مرا به‌ سوی‌ انتخاب‌ بهترین‌خوراكها بكشاند، در صورتی‌ كه‌ شاید درحجاز یا یمامه‌ افرادی‌ یافت‌ شوند كه‌ امیدهمین‌ یك‌ قرص‌ نان‌ را هم‌ ندارند و دیرزمانی‌ است‌ كه‌ شكمشان‌ سیر نشده‌است‌.آیا سزاوار است‌ شب‌ را با سیری‌صبح‌ كنم‌ در صورتی‌ كه‌ در اطرافم‌شكمهای‌ گرسنه‌ و جگرهای‌ گرم‌ (تشنه‌)قرار دارد؟» 11ـ بهداشت‌ جسمی‌ و روانی‌ «همانا تقوای‌ خدا داروی‌ درد قلبها وروشنی‌ بخش‌ كوری‌ دلها و بهبودی‌بیماری‌ تن‌ها و اصلاح‌ فساد سینه‌ها وپاكیزگی‌ آلودگی‌ نفسها و روشنی‌ پوشش‌دیده‌ها و ایمنی‌ ترس‌ دل‌ و نور سیاهی‌تاریكی‌ (نادانی‌) شماست‌.» رابطه‌ تقوا با سلامت‌ جسم‌ و روان‌ انسان‌ با تقوا كه‌ به‌ حدّ و حق‌ خود قانع‌و راضی‌ است‌ روحی‌ مطمئنتر و اعصابی‌آرامتر و قلبی‌ سالمتر دارد. دائماً در فكراین‌ نیست‌ كه‌ كجا را ببلعد، ناراحتیهای‌عصبی‌ او را به‌ زخم‌ روده‌ و معده‌ مبتلانمی‌سازد، افراط‌ در شهوت‌ او را ضعیف‌ وناتوان‌ نمی‌كند و عمرش‌ طولانیترمی‌شود. 12ـ پرهیز از طمع‌ «از نشانه‌های‌ متقین‌ آن‌ است‌ كه‌می‌بینی‌ در سختی‌ شكیبا و حلال‌ را جویاو در هدایت‌ و رستگاری‌ دلشاد و از طمع‌و آز دور هستند.»امیر مؤمنان‌ علی‌(ع) در موردبیت‌المال‌ مسلمانان‌ دقت‌ بسیار مبذول‌می‌كردند و چون‌ مالی‌ می‌رسید، آن‌ راتقسیم‌ می‌كردند و چیزی‌ در بیت‌المال‌باقی‌ نمی‌ماند، فقط‌ در مواردی‌ كه‌ فرصت‌نبود تقسیم‌ را به‌ روز بعد موكول‌می‌كردند. ایشان‌ هیچ‌ گاه‌ چیزی‌ از غنائم‌ رابرای‌ خود انتخاب‌ نمی‌كردند و برای‌دوستان‌ و خویشان‌ خود تبعیض‌ قائل‌نمی‌شدند. و در وصیت‌ به‌ امام‌ حسن‌(ع)می‌فرمایند: «و برحذر باش‌ از اینكه‌شترهای‌ طمع‌ و آز تو را به‌ تندی‌ به‌آبشخورهای‌ تباهی‌ ببرند(بر اثر طمع‌ به‌دنیا و كالای‌ آن‌، مرتكب‌ حرام‌ مشو كه‌ به‌عذاب‌ الهی‌ گرفتار خواهی‌ شد).» 13ـ عمل‌ كردن‌ به‌ نیكی‌ ومداومت‌ بر انجام‌ آن‌ «از نشانه‌های‌ متقین‌ این‌ است‌ كه‌ مردم‌به‌ نیكویی‌ او چشم‌ داشته‌ و از بدیش‌آسوده‌اند، كار نكوهیده‌ از او دیده‌ نشده‌ كارپسندیده‌اش‌ هویداست‌، نیكویی‌ به‌ اوروی‌ آورده‌ و بدی‌ به‌ او پشت‌ كرده‌است‌.» علی‌(ع) در طلیعة‌ حكومت‌ بر حق‌خود به‌ اصلاح‌ اجتماع‌ قیام‌ كرد و در این‌باره‌ چنین‌ فرمود: «سوگند به‌ كسی‌ كه‌پیامبر9 را به‌ حق‌ فرستاد، هرآینه‌ در هم‌آمیخته‌ و غربال‌ شوید و جدا گردیده‌ و برهم‌ زده‌ شوید؛ مانند بر هم‌ زدن‌ كفگیرآنچه‌ را كه‌ در دیگ‌ طعام‌ است‌ تا اینكه‌پست‌ترین‌ شما به‌ مقام‌ بلندترین‌ شما وبلندترین‌ شما به‌ مقام‌ پست‌ترین‌ شمابرگردد.»حضرت‌ با چنین‌ بینشی‌ شروع‌ به‌اصلاحات‌ اداری‌ و اجتماعی‌ كرد. وی‌استانداران‌ و فرماندارانی‌ را كه‌ نسبت‌ به‌مردم‌ ستم‌ كرده‌ بودند از كار بركنار كرد.افرادی‌ كه‌ در زمان‌ عثمان‌، درآمد ملت‌ راچپاول‌ و ثروت‌ مردم‌ را ذخیره‌ می‌كردنددر حكومت‌ علی‌(ع) تحت‌ تعقیب‌ قرارگرفتند.علی‌(ع) به‌ دنبال‌ آن‌ بود كه‌ عدالت‌ رادر میان‌ اجتماع‌ توسعه‌ دهد و ستمگری‌ رااز میان‌ بردارد و حكومتی‌ ایجاد كند كه‌ براصول‌ صحیح‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ واخلاقی‌ استوار گردد.14ـ ایجاد خیر و نیكی‌ «دنیا و آنچه‌ در آن‌ است‌ می‌فریبد،فانی‌ است‌ و هر كه‌ در آن‌ است‌ نابودمی‌شود، خیر و نیكویی‌ در هیچ‌ یك‌ ازتوشه‌های‌ آن‌ نیست‌ مگر در تقوا.»براستی‌ كه‌ برای‌ حركت‌ در مسیرزندگی‌ دنیوی‌، هیچ‌ ره‌ توشه‌ای‌ نیكوتر ازتقوا نیست‌. امیر مؤمنان‌(ع) با تمام‌ وجود این‌ حقیقت‌ را دریافته‌ بود و این‌چنین‌ بود كه‌ توانست‌ با یاری‌ این‌ توشه‌ كه‌جز خیر و نیكی‌ ثمری‌ ندارد، حكومت‌عدل‌ را در دوران‌ خلافت‌ خویش‌ برقرارسازد. 15ـ برترین‌ توشه‌ «امام‌ علی‌(ع) پس‌ از بازگشت‌ ازجنگ‌ صفین‌، به‌ گورستان‌ كوفه‌ رسید،روبه‌ قبرها كرد و پس‌ از توصیف‌ دنیاسؤال‌ فرمود: پس‌ خبر آنچه‌ نزد شماست‌چیست‌؟ پس‌ از آن‌ به‌ سوی‌ یارانش‌ نظرافكنده‌ فرمود: بدانید اگر ایشان‌ را در سخن‌ اجازه‌ و فرمان‌ بود به‌ شما خبرمی‌دادند كه‌ بهترین‌ توشه‌(در این‌ راه‌)تقواست‌.» 16ـ سبقت‌ در انجام‌ كار نیكو ورستگاری‌ كردار«پس‌ كسی‌ كه‌ تقوا را اشعار قلبش‌ قراردهد، در خیر و نیكویی‌ از دیگری‌ پیشی‌گیرد و رستگار گردد، غنیمت‌ دانیدبهره‌های‌ تقوا را.» 17ـ استواری‌ در برابر لغزشها«همت‌ و اندیشة‌ من‌ در این‌ است‌ كه‌نفس‌ خود را با تقوا تربیت‌ و خوار گردانم‌تا در روزی‌ كه‌ ترس‌ و بیم‌ آن‌ بسیار است‌(قیامت‌) آسوده‌ باشد، و در لبه‌ لغزشگاه‌استوار ماند.» 18ـ قوت‌ در دین‌، خوشخویی‌ و نرمی‌«از نشانه‌های‌ پرهیزگاران‌ آن‌ است‌ كه‌تو می‌بینی‌ در امر دین‌ توانا و در نرمی‌ وخوشخویی‌ دور اندیش‌ و در ایمان‌ با یقین‌هستند. خداوند در نظر آنان‌ بزرگ‌، و غیراو ـ هرچه‌ هست‌ ـ در دیدة‌ آنها كوچك‌است‌. یقین‌ و باورشان‌ به‌ بهشت‌ مانندیقین‌ و باور كسی‌ است‌ كه‌ آن‌ را دیده‌ وایمانشان‌ به‌ آتش‌ همچون‌ ایمان‌ كسی‌است‌ كه‌ آن‌ را دیده‌ كه‌ اهل‌ آن‌ در آن‌ گرفتارعذابند.»یكی‌ از خصوصیات‌ مهم‌ یك‌ زمامدارمسلمان‌ این‌ است‌ كه‌ فهم‌ صحیح‌ دینی‌داشته‌ باشد تا بتواند دستورات‌ و فرامین‌دینی‌ را در جنبه‌های‌ مختلف‌ آن‌ به‌ نحوصحیح‌ و شایسته‌ در جامعه‌ برپا سازد وعلاقه‌ و دلبستگی‌ مردم‌ را به‌ دین‌ روزبه‌روز بیشتر كند؛ البته‌ این‌ مهم‌ زمانی‌امكان‌پذیر خواهد بود كه‌ زمامدار بتواند بابیان‌ نرم‌، رشتة‌ محبت‌ بین‌ خود و مردم‌ رامحكم‌ گرداند كه‌ در این‌ صورت‌ مردم‌ به‌ اوامیدوار می‌شوند و در سایة‌ حكومتش‌،عدالت‌ برقرار خواهد گشت‌. 19ـ برترین‌ دارایی‌ «و بدانید كه‌ از جملة‌ نعمتها، دارایی‌فراوان‌ است‌ و بهتر از دارایی‌ فراوان‌تندرستی‌ است‌ و بهتر از تندرستی‌ تقوای‌قلب‌ است‌.»20ـ بازداشتن‌ از كار حرام‌(خودسازی‌) «بندگان‌ خدا! تقوا، دوستان‌ خدا را ازارتكاب‌ حرام‌ باز می‌دارد و خوف‌ و ترس‌ـ از عذاب‌ ـ در دلهایشان‌ قرار می‌دهد،به‌طوری‌ كه‌ آنان‌ را شبها ـ برای‌ نماز ـ بیدارو در شدت‌ گرمی‌ روزها (برای‌ روزه‌) تشنه‌نگاه‌ می‌دارد؛ پس‌ آسایش‌ ـ آخرت‌ ـ را به‌رنج‌ ـ دنیا ـ و سیرابی‌ ـ آن‌ روز ـ را به‌تشنگی‌ ـ امروزـ تبدیل‌ نمودند و مرگ‌ رانزدیك‌ دانسته‌ به‌ انجام‌ عمل‌ نیكو شتافتندو آرزو را دروغ‌ پنداشته‌ به‌ سر رسیدن‌ عمررا در نظر گرفتند.» نتیجــه‌براستی‌ مادامی‌ كه‌ تفكرات‌ و گفتار وكردار شخص‌ مستند به‌ عامل‌ تقوا نباشدنتیجه‌های‌ به‌ دست‌ آمده‌ همانند امواج‌ وطوفانهایی‌ است‌ كه‌ تحت‌ تأثیر عوامل‌بیرون‌ از ذات‌ انسانی‌، فرو می‌نشیند و ازبین‌ می‌رود.تمام‌ حق‌ كشیها، دروغگوییها،بی‌عدالتیها، تجاوزها و ستمگریها ونادانیها در عرصه‌ حكومتها بشری‌ نشأت‌گرفته‌ از عدم‌ پایبندی‌ زمامداران‌ به‌ اصول‌اخلاقی‌ و مجهز نبودن‌ آنان‌ به‌ سلاح‌ تقواو در نتیجه‌ عدم‌ مصونیت‌ روحی‌ واخلاقی‌ آنان‌ است‌.نخستین‌ شرط‌ تشكیل‌ یك‌ حكومت‌دادگر، وجود یك‌ زمامدار باتقواست‌ تاجامعه‌ در سایة‌ تصمیم‌گیریها و فرمانهای‌او دارای‌ امنیت‌، عدالت‌، فضیلت‌،بصیرت‌ و مصونیت‌ گردد.حاكمی‌ كه‌ از یك‌ سو به‌ مدد نورحاصل‌ از روشن‌بینی‌ و بصیرت‌ تقوا وبینش‌ و معرفت‌ زیاد از وقوع‌ در شبهات‌مصون‌ می‌ماند و در مواجه‌ با شدائد وسختیها و لغزشها به‌ مدد زره‌ محكم‌ و سپرمطمئن‌ تقوا صبر و تأمل‌ می‌نماید تابتواند خود و مردم‌ تحت‌ حكومت‌خویش‌ را، از عواقب‌ ناشایست‌ آن‌ مصون‌دارد و با سلامت‌ به‌ دست‌ آمده‌ ازبهداشت‌ جسمی‌ و روانی‌ حاصل‌ از تقوا،حد اعتدال‌ را در زندگی‌ فردی‌ و اجتماعی‌رعایت‌ كرده‌ و با پرهیز از طمع‌ هیچ‌ گاه‌ به‌افراط‌ و تفریط‌ كشیده‌ نمی‌شود و در همه‌حال‌ حق‌ و عدالت‌ را آنگونه‌ كه‌ شایسته‌است‌، برپا می‌دارد.همچنین‌ با توجه‌ به‌ فهم‌ دینی‌ برآمده‌از تقوا و ایمان‌ به‌ پایان‌ پذیری‌ عمر به‌خودسازی‌ خویش‌ می‌پردازد و در مواجهة‌با مردم‌ با خوشخویی‌ و نرمی‌ برخوردمی‌كند و امور آنان‌ را به‌ خوبی‌ حل‌ وفصل‌ می‌نماید. منابع‌: ـ قرآن‌ كریم‌ ـ بیست‌ گفتار: مرتضی‌ مطهری‌، تهران‌ ، انتشارات‌ صدرا، 1368 ـ پیام‌ امام‌ شرح‌ تازه‌ و جامعی‌ بر نهج‌ البلاغه‌: مكارم‌ شیرازی‌ با همكاری‌ جمعی‌ از فضلا، تهران‌، دارالكتب‌الاسلامیه‌، 1379، ج‌1 و 2ـ ترجمه‌ و تفسیر نهج‌ البلاغه‌: محمد تقی‌ جعفری‌، دفتر نشر فرهنگ‌ اسلامی‌، 1362، ج‌ 3 و 4 و 6 و 11 و 12و 20 و 21 ـ تفسیر المیزان‌: علامه‌ سید محمد حسین‌ طباطبایی‌، ترجمه‌ سید محمد باقر موسوی‌ همدانی‌، بنیاد علمی‌ و فكری‌ علامه‌ طباطبایی‌با همكاری‌ مركز نشر فرهنگی‌ رجاء، 1363، ج‌ 7 و 9 و 19 ـ تفسیر نمونه‌: مكارم‌ شیرازی‌ با همكاری‌ جمعی‌ از دانشمندان‌، تهران‌، دارالكتب‌ الاسلامیه‌، 1372 ـ ترجمه‌ و شرح‌ نهج‌ البلاغه‌: فیض‌ الاسلام‌ ـ درآمدی‌ بر تعلیم‌ و تربیت‌ اسلامی‌: اهداف‌ تربیت‌ از دیدگاه‌ اسلام‌: دفتر همكاری‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، انتشارات‌ سمت‌، 1376 ـ ده‌ گفتار: مرتضی‌ مطهری‌، تهران‌، انتشارات‌ صدرا، 1369 ـ سیری‌ در نهج‌ البلاغه‌: تهران‌، انتشارات‌ صدرا، 1368 ـ سیری‌ در تربیت‌ اسلامی‌: مصطفی‌ دلشاد تهرانی‌، تهران‌، مؤسسه‌ نشر و تحقیقات‌ ذكر، 1376 ـ مراحل‌ اخلاق‌ در قرآن‌: آیة‌الله‌ جوادی‌ آملی‌، قم‌، مركز نشر اسراء، 1378 ـ المعجم‌ المفهرس‌ (الفاظ‌ نهج‌ البلاغه‌): سید كاظم‌ محمدی‌، محمد دشتی‌، نشر امام‌ علی‌(ع‌)، قم‌، چاپخانه‌ مهر، 1369 ـ مقدمه‌ای‌ بر روشهای‌ تعلیم‌ و تربیت‌ در نهج‌ البلاغه‌: محمد جواد لیاقت‌دار، پایان‌ نامه‌ كارشناسی‌ ارشد، دانشگاه‌ تربیت‌ مدرس‌ ـ نگرشی‌ بر اخلاق‌ از دیدگاه‌ قرآن‌: ناصر خدایاری‌، صادق‌ مرادی‌، تبریز، انتشارات‌ سالار، 1379 ـ نشریه‌ حكومت‌ اسلامی‌، ویژه‌ اندیشه‌ و فقه‌ سیاسی‌ اسلام‌: سال‌ اول‌، 1375، ج‌ 1ـ2   







نظرات 0