تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388 | 9:52 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
سه روز دید،او یك زن عادى است ، شبها كه عابد شب زنده دارى مى كند، او مى خوابد، روزها كه عابد روزه مى گیرد، او روزه نمى گیرد... تا اینكه : به او گفت : ((آیا غیر از آنچه از تو دیدم عمل دیگرى ندارى ؟)) او گفت (( نه به خدا سوگند، اعمالم همین است كه دیدى ))، عابد اصرار كرد كه فكر كن و بیاد بیاور كه چه عمل نیكى دارى ...سرانجام زن گفت : من یك خصلت دارم (كه هموارهراضى به رضاى خدا مى باشم ) اگر در سختى باشم ، آرزوى آسانى نمى كنم ، اگر بیمار باشم ، آرزوى سلامتى نمى كنم و اگر در گرفتارى باشم آرزوى آسایش نمى كنم (بلكه پسندم آنچه را جانان پسندد). عابد جریان را دریافت ، دستش را بر سرش زد و گفت : ((سوگند به خدا این خصلت (رضا به رضاى الهى ) خصلت بزرگى است كه عابدها از داشتن آن عاجزند.
.: RASEKHOON.NET:.