تاريخ : سه شنبه 1 دی 1388  | 10:29 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا صاحب الزمان 

 

 

 

چهارم ذی‌الحجه سالروز ورود پیامبر به مکه پس از ده سال    

 

درست ده سال از هجرت رسول گرامی اسلام از مکه به مدینه سپری می‌شد. در طول این سالیان پیامبر حج به جا نیاوردند. تا آنکه خداوند در آیه‌ای به رسولش چنین دستور داد:

« ای پیامبر! همه مردم را به حج دعوت کن، تا آنها برای به جا آوردن حج پیاده و سواره بر مرکب‌های لاغر خویش، از دور دست‌ها به سوی تو آیند...»

 

حج آیه 27 آ

 

خرین پیامبر خدا، مؤذنان را دستور داد تا با آوازهای بلند به مردم اعلام کنند که رسول خدا امسال به حج خواهند رفت. حتی اعراب بادیه نشین هم از این خبر مطلع شدند.

پیامبر برای کسانی که اسلام را پذیرفته‌ بودند نامه‌ها نوشته و به آنها خبر دادند که امسال پس از ده سال آهنگ حج کرده‌اند. همه مسلمانان با خبر شدند.

هنوز چهار روز به ماه ذی‌الحجه مانده بود. پیامبر به همراه خیل عظیم مسلمانان از مدینه خارج شدند و به سمت مکه حرکت کردند و ..

.روزهای اول ذی الحجه در حال سپری شدن بود. خاک مکه اما برای بوسه زدن به قدم‌های رسول گرامی اسلام لحظه شماری می‌کرد.

آری، مکه حق داشت! درد فراق، آرام و قرارش را ربوده بود و اکنون نسیم دیدار، بی‌قراریش را صد چندان کرده است. سال‌ها بود در این ایام، هر روز چشم به بیابان می‌دوخت و در حسرت دیدار حجت خدا آه می‌کشید. اما آن روز یعنی چهارم ذی‌الحجه طور دیگری بود.

صدای پای شتران، پیام‌آور خبری تازه بود. خبر حضور دوست. مکه گریه کنان دست باز کرد و پیامبر را در آغوش گرفت. آن روز یعنی چهارم ذی‌الحجه، پیامبر قدم به سرزمین وحی گذاشت. فضای آن شهر از عطر خوش پیامبرِ آسمانی، آکنده شد.

اما مکه می‌دانست برای آخرین بار حج ولی خدا را به نظاره نشسته است. پس نگاهش را از محمد آخرین فرستاده خدا نمی‌ربود. و در انتظار فراقی همیشگی از درون می‌سوخت و آب می‌شد. 

 

http://www.saafi.net

 

 اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

 

 

 







نظرات 0