تاريخ : چهارشنبه 2 دی 1388  | 12:36 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
یافتن و داشتن اسوه و چهار چوب هاى فكرى , كردارى و گفتارى در روابط خانوادگى براى هر انسانى توفیقى در جهت تكامل هر چه بهتر اوست. از سویى محك اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون قدرت بر رفتار ضد اخلاقى ندارند یا به دلیل پاره اى ملاحظات بد اخلاقى نمى كنند. آن كس كه در منزل كه زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتارى كرد , خوش اخلاق است.

در این مقاله نمایى كلى از اخلاق خانوادگى پیامبر (ص) را ـ كه سرمشق اعلا و بالاترین اسوه (1) و نمونه برجسته اخلاق الهى است و براى تكمیل اخلاق مبعوث شد ـ (2) تصویر مى كنیم تا با الهام گیرى از سیره والاى او زندگى خداپسندانه اى داشته باشیم و به گونه اى كه آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار مى كرد معاشرت كنیم, به گونه اى سخن بگوییم كه آن حضرت سخن مى گفت , آن جایى غضب كنیم كه آن عزیز خشمگین مى شد و جایى عفو كنیم كه آن جناب مى بخشید. (3)

عایشه , عیال رسول خدا (ص) كه به خصوصیات اخلاقى او آگاه بود , جزئیات اخلاقى و رفتارى پیامبر را در یك جمله خلاصه كرد ، كه در روایت آمده است :

مرحوم فیض كاشانى دركتاب محجه البیضأ از سعدبن هشام روایت كرده كه گفت :
به دیدار عایشه رفتم و از اخلاق رسول خدا (ص) پرسیدم. او گفت : آیا قرآن نمى خوانى ؟ گفتم : چرا
گفت : اخلاق رسول خدا (ص) قرآنى است. (4)
عایشه گفته است : احدى از پیامبر (ص) خوش خلق تر نبود , هیچ كس از اصحاب و اهل بیت او را صدا نمى زد مگر این كه در جواب مى فرمود : لبیك (5)

رشید الدین میبدى در تفسیر آیه «انك لعلى خلق عظیم» (6) مى گوید :
رسول خدا (ص) امر و نهى قرآن را چنان پیش رفتى و نگه داشتى به خوش طبعى كه گویى خلق وى و طبع وى خود آن بود.

بلغ العلى بكماله ، كشف الدجى بجماله ، حسنت جمیع خصاله ، صلوا علیه و آله
او رهنمودهاى قرآن را به دل مى گرفت و در زندگى اش از شیوه اى كه قرآن پیشنهاد مى كردـ بى هیچ انحرافى و بى آن كه هیچ ناراحتى در آن روا دارد ـ پیروى مى كرد و لذا تجسم قرآن به حساب مى آمد.و این ادعا از نظر كلام الله مجید مورد تأیید است. (7)

كار در منزل

خیركم , خیركم لنسائه و انا خیركم لنسائى (8)
بهترین شما شخصى است كه با همسرش خوش رفتارتر باشد و من از تمامى شما نسبت به همسرانم خوش رفتارترم.

در اخلاق حضرت محمد , همین بس كه با آن جلالت و موقعیتى كه به سلاطین نامه دعوت مى نوشت در خانه , تا حد امكان كارش را شخصا انجام مى داد. (9)

اهل سیره نوشته اند : پیامبر خدا در خانه خویش خدمتكار اهل خود بود , گوشت را تكه تكه مى كرد و بر سفره غذاى حقیرانه مى نشست  بز خود را مى دوشید و لباس خود را وصله مى نمود و بر شتر خود عقال مى زد و به ناقه خود علف مى داد , با خدمتكار منزل آرد را آسیاب مى كرد و خمیر مى ساخت. (10)

ابن شهر آشوب در كتاب مناقب , (ج 1, ص 146) روایت كرده كه :
رسول خدا (ص) كفش خود را وصله مى زد , پوشاك خویش را مى دوخت , در منزل را شخصا باز مى كرد , گوسفندان و شترها را مى دوشید و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس كردن به كمك او مى شتافت و آب وضوى شبش را خود تهیه مى كرد. و در همه كارها به اهل خانه كمك مى كرد. لوازم خانه و زندگانى را به پشت خود از بازار به خانه مى برد.

گاه اتفاق مى افتاد كه حضرت خانه خویش را نظافت مى كرد و جارو مى كشید و خود مكرر مى فرمود : كمك به همسر و كارهاى منزل , صدقه و احسان در راه خدا محسوب مى شود. (11)

از عایشه نقل شده كه گفته است : محبوب ترین كارها نزد رسول خدا (ص) خیاطى بود. (12)
پیامبراكرم (ص) با همه عظمت و موقعیت ممتازش در منزل كار مى كرد. و به نگهدارى و پرستارى از كودكان مى پرداخت. (13)
عایشه همسر آن حضرت مى گوید : وقتى خلوت مى شد , پیامبر لباس خود را مى دوخت و كفش خویش را وصله مى كرد. (14)

على(ع) بیش از سى سال عمر خود را با رسول خدا (ص) سپرى كرده و شناساترین فرد به رسول خدا بوده و از اخلاق داخلى و خارجى حضرتش اطلاع دقیق داشته , امام حسین(ع) مى فرماید :
سإلت إبى عن مدخل رسول الله صلى الله علیه و آله فقال :
كان دخوله فى نفسه مإذونا فى ذلك, فاذا آوى الى منزله جزإ دخوله ثلاثه اجزإ, جزءا لله و جزءا لا هله و جزءا لنفسه. ثم جزء جزئه بینه و بین الناس فیرد ذلك بالخاصه على العامه و لا یدخر عنهم عنه شیئا.... (15)

از پدرم در مورد امور رسول خدا (ص) در داخل خانه سوال كردم , فرمودند :
وقتى به خانه اش مى رفت , اوقاتش را سه قسمت مى كرد : یك قسمت براى خدا و یك قسمت براى خانواده اش و یك قسمت براى خودش , آن گاه قسمت خودش را نیز میان خود و مردم تقسیم مى كرد و آن را براى بستگان و بزرگان صحابه (كه در منزلش به خدمت او مى رسیدند) قرار مى داد و ذره اى از امكانات خود را از آنان دریغ نمى نمود (بلكه آن چه امكان داشت در حقشان انجام مى داد.) (16)

حضرت در مورد امورى كه به شخص او مربوط مى شد , خشمگین نمى شد. تنها براى خدا , آن گاه كه حرمت هاى الهى شكسته مى شد , غضب مى كرد. یكى از همسران آن حضرت مى گوید : وقتى رسول خدا (ص) غضب مى كرد به جز على (ع) كسى را یاراى سخن گفتن با حضرتش نبود. (17)

علاوه بر همسران , همنشینان روزانه پیامبر (ص) عبارت بودند از فاطمه و شوهر و فرزندانش و به گواهى تاریخ و روایات فراوان , علاقه پیامبر خاتم (ص) به آن ها قابل قیاس با دیگر كسان و نزدیكان حضرت نبود. به موجب روایتى كه عایشه نقل كرد , هر گاه فاطمه (س) بر پدر وارد مى شد رسول خدا (ص) جلوى پاى دخترش بلند مى شد و او را مى بوسید و در جاى خود مى نشانید. (18)

در عروسى فاطمه (س) زنان مسرور بودند و اظهار شادمانى مى كردند و سرود مى خواندند و مى گفتند : ابوها سید الناس.
رسول خدا (ص) فرمود : بگویید و بعلها ذو الشده الباس.

و این مصراع چون در مدح حضرت امیرالمومنین (ع) بود , با آن كه رسول خدا خواسته بود بانوان بگویند اما عایشه , زنان را منع كرد از اضافه كردن این مصراع. پیامبر(ص) متوجه موضوع شد و فرمود : عایشه عداوت ما را ترك نمى كند! (19)

روزى رسول اكرم (ص) وارد اطاق عایشه شد مشاهده كرد كه تكه نانى روى زمین و زیر دست و پا افتاده است آن را برداشته و  سپس فرمود : مجاورت نعمت هاى الهى را بر خویشتن گرامى دار تا هرگز نعمت هاى خداوندى از مردم دور نشوند. (20)

پى نوشت ها:

1. لقد كان لكم فى رسول الله اسوه حسنه لمن كان یرجوالله و الیوم الآخر و ذكر الله كثیرا / سوره احزاب, آیه 22.
و نیز نك : نهج البلاغه , خطبه 160و ربیع الابرار , ص383

2. قال النبى(ص) : انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق ؛ همانا مبعوث شدنم براى تكمیل اخلاق است.
3. مجمع البیان, ج 10, (تفسیر سوره قلم)
4. مجموعه ورام , ج 1, ص 89 ; سنن النبى , ص 58 و محجه البیضا , ج 4 , ص 120
5. كحل البصر , ص 94
6. قلم , آیه 4
7. آمن الرسول بما انزل الیه من ربه , (بقره,آیه 285)
8. وافى , ج 3, ص ;117 وسائل,ج 14, ص 122 و الاحیإ, 2, ص 41
9. مجمع الزوائد , ج 4 , ص 303
10. كحل البصر , ص 102
11. خدمتك زوجك صدقه. ر.ك : العبقریات الاسلامیه , ص 192 و الرسول , ج 1, ص 165
12. مكارم الاخلاق , ص 10
13. بحارالانوار , ج 16 , ص 227
14. همان , ص 230 و مكارم الاخلاق , ص 15
15. سنن النبى , ص 14 ; معانى الاخبار , ص 80 ; بحارالانوار , ج 16, ص 150 و غیره
16. سیماى پیامبر اسلام , ترجمه : مختصر الشمائل المحمدیه , حاج شیخ عباس قمى , ص 53
17. منتخب كنزالعمال , ج 3, ص 82
18. صحیح ترمذى , ج 2, ص 319
19. ریاحین الشریعه , ج 1, ص 98
20. فروع كافى , ج 2 , ص 158 و 165

 

 

 







نظرات 0