رسول خدا (ص) به جز ابراهیم كه از «ماریه قبطیه» متولد شد فرزندان دیگر آن بزرگوار همگى ازبانوى بزرگوارش خدیجه-سلام الله علیها-بود كه خداى تعالى به آن حضرت عنایت فرمود ، كه البته در عدد آنها و بلكه در نام آنهانیز اختلاف است و مشهور آن است كه آنها شش تن بودند، یعنى دو پسر و چهار دختر و دانشمند فقید مرحوم دكتر آیتى درتاریخ پیامبر اسلام نام آنها و ترتیب ولادت و وفات آنها را بدینگونه ذكر كرده كه ذیلا مى خوانید:
1- قاسم كه نخستین فرزند رسول خدا است و پیش ازبعثت در مكه تولد یافت ، و رسول خدا به نام وى «ابوالقاسم» كنیه گرفت ، و نیز نخستین فرزندى است كه از رسول خدا درمكه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.
2- زینب دختر بزرگ رسول خدا كه بعد از قاسم در سى سالگى رسول خدا تولد یافت ، و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود «ابو العاص بن ربیع» درآمد و پس از جنگ بدر به مدینه هجرت كرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.
- 3رقیه كه پیش از اسلام و بعد از زینب ، در مكه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد «عتبة بن ابى لهب» درآمد و پس از نزول سوره «تبتیدا ابى لهب» و پیش از عروسى به دستور ابو لهب و همسرش «ام جمیل» از وى جدا گشت. و سپس به عقد «عثمان بن عفان» درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وى هجرت كرد و آنگاه به مكه بازگشت و به مدینه هجرت كرد و در سال دوم هجرت سه روز بعد از بدر، همان روزى كه مژده فتح بدر به مدینه رسید، وفات یافت. 4-ام كلثوم كه نیز در مكه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد «عتیبة بن ابى لهب» درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسى از«عتیبه» جدا شد، و در سال سوم هجرت به ازدواج «عثمان بن عفان»درآمد ، و در سال نهم هجرت وفات كرد. 5-فاطمه علیها السلام كه ظاهرا در حدود پنج سال پیش ازبعثت رسول خدا در مكه تولد یافت (1) و در مدینه به ازدواج «امیر المؤمنین» على علیه السلام درآمد،و پس از وفات رسول خدا به فاصله اى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات یافت ونسل رسول خدا تنها از وى باقى ماند و یازده امام معصوم از دامن مطهر وى پدید آمدند. 6-عبد الله كه پس از بعثت رسول خدا در مكه متولد شد و «طیب» و «طاهر» لقب یافت. و در همان مكه وفات كرد وپس از وفات او «عاص بن وائل سهمى» رسول خدا را «ابتر» خواند و سوره كوثر در پاسخ وى نازل گردید. (2) 1-البته نظر دانشمندان و محدثین شیعه عموما آنست كه ولادت آن حضرت پنج سال بعد از بعثت بوده، و شاید به همین جهت نیز ایشان به عنوان ظاهر این قول راذكر كرده اند. كتاب: درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام اسلام جلد 2 صفحه 52
و البته همانگونه كه گفته شد آنچه ایشان انتخاب كرده و نوشته اند بر طبق قول مشهور است ولى اقوال دیگرى هم دراین باره هست كه در سیره ابن هشام و كتاب المنتقى فی مولدالمصطفى (3) و كتاب هاى دیگر نقل شده. پى نوشتها :
2-تاریخ پیامبر اسلام صفحه 69-71
3-سیره ابن هشام ج 1 ص 190 بحار الانوار ج 22 ص 166
.: RASEKHOON.NET:.