تاريخ : چهارشنبه 2 دی 1388  | 4:09 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
- دو خبر غيبي
سالي امام حسن ـ عليه السلام ـ پياده به مكه مي‌رفت و پاهاي او ورم كرد. يكي از غلامهاي آن حضرت عرض كرد: اگر سوار مركب شوي اين ورمها بهبود مي‌يابد. حضرت نپذيرفت و فرمود: وقتي در اين منزل بين راه فرود آمديم مرد سياه پوستي نزد تو مي‌آيد كه پمادي بهمراه دارد. آن را خريداري كن.

غلام عرض كرد: پدر و مادرم فدايت منزلي در پيش رو نداريم كه وارد آن شويم و كسي آنجا باشد و اين دارو را بفروشد. امام ـ عليه السلام ـ فرمود: جلوتر مي‌رويم و او را خواهي ديد. وقتي دو كيلومتر راه رفتند آن مرد سياه پوست پيدا شد. امام ـ عليه السلام ـ به غلامش فرمود: نزد اين مرد برو و اين پماد را از او خريداري كن و بهاي آن را بپرداز. وقتي معامله به پايان رسيد مرد سياه پوست گفت: اي غلام اين پماد را براي چه كسي مي‌خواهي؟ براي حسن بن علي ـ عليه السلام ـ .
گفت مرا هم نزد او ببر. هر دو به راه افتادند تا به خدمت امام ـ عليه السلام ـ رسيدند. آنگاه عرض كرد: پدر و مادرم فدايت باد من نمي‌دانستم كه شما به اين پماد احتياج داريد. اجازه بفرمائيد بهاي آن را نگيرم زيرا من از دوستداران شما هستم و شما دعا كنيد كه خداوند پسري سالم كه شما اهل بيت را دوست داشته باشد به من عطا فرمايد. زيرا من در حالي از نزد همسرم آمدم كه درد زايمان داشت. امام ـ عليه السلام ـ فرمود: به خانه برو كه خداوند پسري سالم به تو عطا فرمود كه از شيعيان ماست.[1]
--------------------------------------------------------------------------------

 

[1] . اصول كافي، باب مولد الحسن بن علي ـ عليهم السلام ـ .

- خبر غيبي و قرائت قرآن در طفوليت
شخصي نزد امام حسن ـ عليه السلام ـ آمد و در حالي كه حضرت نشسته بود به او عرض كرد: يابن رسول‌الله منزل تو آتش گرفت.
امام: آتش نگرفت. پس از آن شخص ديگري آمد و گفت: يابن رسول‌الله منزل مجاور خانه شما آتش گرفت، بطوري كه ما شك كرديم كه خانه تو نيز در آتش مي‌سوزد. اما خداوند آن را از آتش سوزي حفظ كرد.[1]
قرائت قرآن در طفوليت
يازده سال كامل از عمر گرانقدر فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ گذشته بود كه امام حسن ـ عليه السلام ـ از او متولد شد. آن حضرت بهنگام تولد از هر گونه آلودگي كه نوزادهاي ديگر دارند پاك و مطهر بوده، تسبيح خدا مي‌گفت و به جمله«لا اله الاالله» لب مي‌گشود و قران را تلاوت مي‌كرد. جبرئيل ـ عليه السلام ـ نيز با سخنان شيرين با او سخن گفت.[2]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بحارالانوار، ج 43، ص 327.
[2] . بحارالانوار، ج 44، ص 140.
كتابخانه جوانان / سايت انديشه قم

 

 







نظرات 0