به ما ارزانى داشت علم ، بردبارى ، سخاوت فصاحت ، شجاعت و محبت در قلوب مومنین را و ما را بر دیگران برترى داد به اینكه پیامبر بزرگ اسلام ، صدیق (امیر المومنین على علیه السلام)، جعفر طیار ، شیر خدا و شیر رسول خدا صلى الله علیه و آله (حمزه) و امام حسین و امم حسین علیه السلام دو فرزند بزرگوار رسول اكرم صلى الله علیه و آله را از ما قرار داد.
هر كس مرا شناخت كه شناخت و براى آنان كه مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان مى شناسام.
اى مردم ! من فرزند مكه و منایم ، من فرزند زمزم و صفایم ، من فرزند كسى هستم كه حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود ، من فرزند بهترین طواف و سعى كنندگانم ، من فرزند بهترین حج كنندگان و تلبیه گویان هستم ، من فرزند آنم كه بر براق سوار شد ، من فرزند پیامبرى هستم كه در یك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصى سیر كرد.
من پسر آن كسى هستم كه برابر پیامبر با دو شمشیر و با دو نیزه مى رزمید و دو بار هجرت و دو بار بیعت كرد و در بدر و حنین با كافران جنگید و به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزید من فرزند صالح مومنان و وارث انبیا و از بین برنده مشركان و امیر مسلمانان و فروغ جهادگران و زینت عبادت كنندگان و افتخار گریه كنندگانم ، من فرزند بردبارترین بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پیامبر هستم ، من پسر آنم كه جبرئیل او را تایید و میكائیل او را یارى كرد ، من فرزند آنم كه از حرم مسلمانان حمایت فرمود و با مارقین و ناكثین و قاسطین جنگید و با دشمنانش مبارزه كرد ، من فرزند بهترین قریشم ، من پسر اولین كسى هستم از مومنین كه دعوت خدا و پیامبر را پذیرفت ، من پسر اول سبقت گیرنده اى در ایمان و شكننده كمر متجاوزان و از میان برنده مشركانم ، من فرزند آنم كه به مثابه تیرى از تیرهاى خدا براى منافقان و زبان حكمت عباد خداوند و یارى كننده دین خدا و ولى امر او و بوستان حكمت خدا و حامل علم الهى بود. او جوانمرد، سخاوتمند، نیكو چهره ، جامع خیر ها، سید ، بزرگوار، ابطحى ، راضى به خواست خدا، پیشگام در مشكلات ، شكیبا ، دائما روزه دار، پاكیزه از هر آلودگى و بسیار نماز گزار بود. آنگاه گفت : من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم. و آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد كه شیون مردم به گریه بلند شد ! یزید بیمناك شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذیرد به موذن دستور داد تا اذان گوید تا بلكه امام سجاد علیه السلام را به این نیرنگ ساكت كند. در نقل دیگرى آمده است كه : چون موذن گفت : اشهد ان محمدا رسول الله ، امام سجاد علیه السلام عمامه خویش از سر برگرفت و به موذن گفت : و در نقل دیگر آمده است كه امام سجاد علیه السلام فرمود : من فرزند حسین شهید كربلایم ، من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرایم و فرزند خدیجه كبرایم ، من فرزند سدره المنتهى و شجره طوبایم ، من فرزند آنم كه در خون آغشته شد و پسر آنم كه پریان در ماتم او گریستند و من فرزند آنم كه پرندگان در ماتم او شیون كردند. منبع : کتاب چهره درخشان حسین بن علی
او رشته اصلاب دشمنان خود را از هم گسیخت و شیرازه احزاب كفر را از هم پاشید.
او داراى قلبى ثابت و قوى و اراده محكم و استوار و عزمى راسخ بود و همانند شیرى شجاع كه وقتى نیزه ها در جنگ به هم در مى آمیخت آنها را همانند آسیا خرد و نرم و بستان باد آنها را پراكنده مى ساخت.
او شیر حجاز و آقا و بزرگ عراق است كه مكى و مدنى و خیفى و عقبى و بدرى و احدى و شجرى و مهاجرى است كه در همه این صحنه ها حضور داشت. او سید عرب است و شیر میدان نبرد و وارث دو مشعر و پدر دو فرزند : حسن و حسین علیهم السلام.
آرى او ، همان او (كه این صفات و ویژگیهاى ارزنده مختص اوست) جدم على بن ابیطالب علیه السلام است.
موذن برخاست و اذان را آغاز كرد، همین كه گفت : الله اكبرذ ، امام سجاد علیه السلام فرمود :
چیزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت : اشهد ان لا اله الا الله ، امام علیه السلام فرمود :
موى و پوست و گوشت و خونم به یكتائى خدا گواهى مى دهد.
و هنگامى كه گفت : اشهد ان محمدا رسول الله ، امام علیه السلام به جانب یزید روى كرد و فرمود :
این محمد كه نامش برده شد، آیا جد من است یا جد تو ؟ اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشیر گذراندى ؟
سپس موذن بقیه اذان را گفت و یزید پیش آمد و نماز ظهر را گزارد.
تو را بحق این محمد كه لحظه اى درنگ كن ، آنگاه روى به یزید كرد و گفت :
اى یزید! این پیغمبر صلى الله علیه و آله ، جد من است و یا جد تو ؟
اگر گویى جد من است ، همه مى دانند كه دروغ و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روى ستم كشتى و مال او را تاراج كردى و اهل بیت او را به اسارت گرفتى ؟ این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاك زد و گریست و گفت : بخدا سوگند اگر در جهان كسى باشد كه جدش رسول خداست ، آن منم ، پس چرا این مرد ، پدرم را كشت و ما را مانند رومیان اسیر كرد ؟
آنگاه فرمود: اى یزید! این جنایت را مرتكب شدى و باز مى گویى : محمد صلى الله علیه و آله رسول خداست ؟ و روى به قبله مى ایستى ؟ واى بر تو ! در روز قیامت جد و پدر من در آن روز دشمن تو هستند. پس یزید فریاد زد كه موذن اقامه بگوید !
در میان مردم هیاهویى برخاست ، بعضى نماز گزاردند و گروهى نماز نخوانده پراكنده شدند.
انا ابن الحسین القتیل بكربلا، انا ابن على المرتضى ، انا ابن محمد المصطفى ، انا ابن فاطمه الزهرا، انا ابن خدیجه الكبرى ، انا ابن سدره المنتهى ، انا ابن شجره طوبى انا ابن المرمل بالدما، انا ابن من بكى علیه الجن فى الظلماء، انا ابن من ناح علیه الطیور فى الهواء
پس از خطبه غراى عقیله بنى هاشم حضرت زینب كبرى علیهاالسلام و خطبه حضرت سید الساجدین امام زین العابدین علیه السلام ، مردم ماهیت یزید كافر ستمكار را شناختند و شروع كردند به لعن و طعن یزید.
یزید خود را بیچاره دید و فهمید كه منفور جامعه است ، با كمال بى شرمى و ندامت تمام این جنایات را به گردن امراى لشگر انداخت تا خود را تبرئه كند ولى این ننگ تا قیامت پاك شدنى نبود.
.: RASEKHOON.NET:.