تاريخ : چهارشنبه 2 دی 1388  | 5:53 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 تسلیم

 3- گروهى به محضر امام باقر (ع) مشرف شدند، دیدند امام بچه‏اى دارد مریض است و حضرت در مرض او بسیار ناراحت و بى آرام است. آنها پیش خود گفتند: خدا نكند كه این كودك بمیرد و گرنه به خود امام احتمال خطر مى‏رود. در این میان شیون زنان بلند شد، معلوم شد كه كودك از دنیا رفت، بعد از اندكى امام (ع) به نزد آنها آمد ولى خوشحال و قیافه‏اش باز بود.

گفتند: خدا ما را فداى تو كند، شما در حالى بودید كه ما فكر مى‏كردیم اگر اتفاقى بیافتد شما به وضعى درآیید كه موجب غصه ما باشد!! ولى مى‏بینیم كه قضیه بعكس شد؟


امام صلوات الله علیه فرمود: ما دوست مى‏داریم كه محبوب و عزیز ما در عافیت باشد، و چون قضاى خدا بیاید تسلم آن كار مى‏شویم كه خدا دوست داشته است: «فقال لهم: انا نحب ان نعافى فیمن نحب فاذا جاء امرالله سلمناالله فیمایحب»3

 خدایا مرا مورد غضب قرار مده

4- غلام امام باقر (ع) كه افلح نام داشت مى‏گوید: با آن حضرت به زیارت حج رفتم، امام چون وارد مسجدالحرام شد، به كعبه نگاه كرد و با صداى بلند گریست، گفتم: پدر و مادرم فداى تو باد، مردم تماشا مى‏كنند بهتر است صدایتان آهسته باشد. فرمود: و یحك یا اقلح! چرا گریه نكنم شاید خداوند با نظر رحمت به من نگاه كند كه فرداى قیامت پیش او به رستگارى برسم.

آنگاه بیت راطواف كرد، و آمد در نزد مقام ابراهیم نماز خواند وچون از سجده سر برداشت دیدم جاى سجده‏اش از كثرت اشك خیس شده است. آنحضرت چون مى‏خندید مى‏گفت: خدایا مرا مورد غضب قرار مده «اللهم لاتمقتنى» 4.

 محبت اهل بیت (ع)

5- ابوحمزه گوید: سعد بن عبدالله كه از اولاد عبدالعزیز بن مروان بود و امام او را سعد الخیر مى‏نامید محضر امام باقر (ع) آمد، و مانند زنان رقیق القلب اشك مى‏ریخت.

امام فرمود: یا سعد! چرا گریه مى‏كنى؟! عرض كرد چرا گریه نكنم حال آنكه از خانواده بنى امیه هستم و خدا آنها را در قرآن شجره ملعونه نامیده است .

امام فرمود: تو از آنها نیستى، تو اموى هستى از ما اهل بیت. آیا نشنیده‏اى قول خدا را كه از ابراهیم (ع) نقل مى‏كند، فرمود: «فمن تَبعنى فانه منّى» ابراهیم: 5.39

 محبت اهل بیت (ع)

6- بریدبن معاویه عجلى گوید: محضر ابى جعفر (ع) بودم، مردى كه از خراسان آمده بود داخل منزل آن حضرت گردید، او پاهاى خود را نشان داد كه در اثر پیاده رفتن چاك چاك شده بود، گفت: من از خراسان آمدم به خدا قسم مرا از خراسان و از راه دور به اینجا نیاورده مگر محبت شما اهل بیت. امام (ع) فرمود: «والله لو اَحبّنا حجر حشره الله معنا و هل الدّین الاالحّب» 6.

به خدا قسم اگر سنگى هم ما را دوست بدارد، خدا آنرا با ما محشور خواهد فرمود، آیا دین جز محبت چیز دیگرى است؟ یعنى دین در محبت خلاصه مى‏شود.







نظرات 0