تاريخ : چهارشنبه 2 دی 1388  | 11:12 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian


عزاداری ابی عبدلله (ع) ریشه در اعماق تاریخ دارد چنانكه انبیاء عظام و حتی ملائكه آسمان هر كدام بنحوی برای آن حضرت اقامة عزا كردند .وبنا بر روایات بعدازواقعه عاشورا وشهادت حضرت هوا تاریك و غبار سیاه آسمان كربلا را فرا گرفت و سنگریزه‌ها و حتی ماهی دریا ونیز آسمان چهل شبانه روز برای حضرت گریستند .
"انَّ السماء بكی عَلی مَصاب الْحُسین اَربَعین صَباحاً" 45

ای در غم تو ارض و سماء خون گریسته ماهی به دریـا و عرش به هامون گریسته
از حــیای دیدة‌ تــو دیــدة‌ آب گریست و ز غم تو كرببلا اندر تب و تاب گریست
عزاداری برای آن حضرت بعنوان یك سنت دیرینه وامری ازناحیه خدا ورسول (ص) است. چنانكه حضرت بوسه بر لبان و حلقوم مبارك حسین(ع) می‌زد و می‌گریست و می‌فرمود :
" انّی اقبل مواضع السیّوف "46 وبه دخترش زهرا(س)درباره اهمیت عزادای برای حسین (ع) ‌فرمود : " یا فاطمه كُلّ عَیْن باكیَه یَوم الْقیامَه اْلاعین بكت عن مَصاب ا لْحسین فانها ضاحكه مستبشره بنعیم الجنه"47
فاطمه جان هر چشمی روز قیامت گریان است مگر چشمی كه بر مصائب حسینم بگرید و آن فرد در قیامت به بشارت بهشت و نفحات آن خندان و شادمان خواهد بود .
ونیزپدربزرگوارش برای او اقامه عزامی كردچنانكه یك صحنه معروفش بنابرنقل وقتی بودكه در راه صفین به همراه یارانش به سرزمین نینوا (كربلا)رسیدندودستوردادقدری تامل كنند.پس آنگاه برزمین نشست ودستان مباركش را بر خاك گرم آن دیار نهاد و گریست . وچون اطرافیان ازحضرت علت راجویا شدند فرمود :"ههنا مناخ ركابهم ومسفك دمائهم ومحط رحالهم "48اینجاهمان جایی است كه فرزندم حسین (ع) به همراه یاورانش به شهادت می‌رسند و خون تا ركابشان را فرا خواهد گرفت ...
علاوه براین مادربزرگوارش حضرت زهرا(س)بنابرتاكیدات والهامات رسول خدا(ص) از كنار گهواره تا لحظه شهادت باذكرغربت ومظلومیت حسین(ص) برای اواقامه عزامی كرد وبه دخترش زینب(س)سفارشات لازم برای همراهی بابرادرش دركربلا می نمو د.
وخود حضرت نیز بارها در طول مسیركربلا وبادیدن صحنه هایی كه علا متی گویااز پیشگوئی های جدوپدربزرگوارش مبنی بروقوع حادثه ای عظیم بود ازجمله بادیدن نامه عبیدالله -شنیدن خبرشهادت مسلم وهانی وبستن راه كاروان توسط لشكرحركه نقل است آیه استرجاع برزبا ن جاری می كرد.و در شب عاشورا بابسته شدن آب در جمع یاران وبارها دركنار اهل حرم محفل عزا بپا می كرد و با فرزندانش وداع می نمود و طبق نقل به چهره یك یك جوانان بنی هاشم می‌نگریست و می گریست :"
"فَنَظَر الیهم ثُمَّ بكی ساعَهً" 49 وازاهل حرم می خواست كه برای او بگریند ومخصوصا خواهرش زینب (س) و فرزند بزرگوارش زین العابدین(ع) را مامورساخت كه بعدازشهادتش به ذكرمصیبتهای اودرمنزلگاههای مسیراسارت بپردازندتاندای مظلومیت آ نهارابه گوش همگان ازجمله شامیان غفلت زده برسانندوبابرپایی محافل عزاوتشویق شیعیان به این امرپیام عاشوراء رابه آیندگان منتقل سازند...
ومخصوصاخطاب به شیعیان سفارش وتاكید می كرد كه بابرپایی چنین مجا لس عزا به احیاء امراو بپردازند.
و در پیامها ونامه ها و نوشته‌هایش به شیعیان ازآن بعنوان استوانه پیامهای عاشورائی معرفی می‌كرد و می فرمود:" انا قتیل العبره قتلت مكروباً فلا یذكرنی مؤمن ا لّا بكی "50من كشته اشكم و به بدترین وضع كشته می‌شوم پس مومنی بیاد من نمی‌افتد مگر آنكه بگرید .
بنابراین عزاداری ابی عبدلله (ع) و گریه بر اوریشه در نهاد دینی و اعتقادی ما داردومطابق روایات متعدد حامل آثاروبركات فراوان است .ازجمله آنكه دلها را صیقلی و چشم‌ها را روشنی می دهد و جانها را تعالی می‌بخشدو ماهیت آن روح حماسی و ظلم ستیزی به حق‌طلبان عطا می‌كند و درهای رحمت و كرم الهی را بر همگان می‌گشاید .
ولذاحسینی بودن و حسینی زیستن همواره با نام و یاد او و احیای مجالس عزایش ، تحقق می‌یابد و باید اذعان نمود كه اغلب حماسه‌های تاریخ اسلام از این نقطه سرچشمه و قوّت گرفته و پویایی این روح متعا لی دربرپایی همین مجا لس واقامه عزانهاده شده و تا نام و یاد آن حضرت با عشق و محبّت دردلها وزبانها جاریست آموزه‌هاوپیامهای آن قیام خونین ماندگار وجاودانه درمیان نسلهاباقی است.
براین اساس نقل است كه بعد از شهادت آن بزرگوار و یاران كرامش خیمه گاه غرق عزا و همه بازماندگان سیه پوش گشته ناله‌های جانسوزسرداداند .وطبق نقل یكی از شروط و خواسته‌های اصلی امام سجاد(ع) از ابن زیاددرآغازمسیراسارت آن بود كه فرد مومنی رابه دنبال كاروان بفرستد تا زمینه‌ برای اقامه عزا و سوگواری برای مصیبت دیدگان در منازل مختلف فراهم‌باشد. و به خواسته خدادشمن این شرط را پذیرفت و نعمان بن بشیر را بنا بر خواستة خود حضرت بدنبال قافله فرستاد .ودر طول مسیر اسارت هركدام به طریقی به عزاداری وبیان ابعاد مظلومیت شهداء وسالارشهیدان كربلا پرداخته وبدینوسیله زمینه برای رسوایی دشمنان وتنویراذهان نسبت به حق وباطل فراهم ساختند .
بشیر كه خودمحب اهل بیت(ع)بود چنان تحت تأثیر این مجا لس وعزاداری ها مخصوصا سخنان امام سجاد وزینب وام كلثوم(سلام الله علیهم)درطول مسیرومنزلگاههاقرار گرفته بود كه به شدّت می‌گریست و آنگاه كه به همراه كاروان به مدینه رسید زودتر از آنها به میان مردم رفت و با ناله هایی جانسوز اهل مدینه را باقصیده ای بلند وسوزناك ازوقوع چنین مصیبتی عظمی خبردارساخت كه دوبیت ازآن چنین است:
یا اهل یثرب لا مقام لكم قتل الحسین فارمعی مدرار
الجسم منه بكربلا مضـرّج و الرأس منه علی الداریداراً51
هان ای اهل مدینه دیگر جایی از برای ماندن شما باقی نمانده چرا كه حسین كشته شد پس جامه‌ها را چاك بزنید كه جسم پاكش در كربلا پاره پاره شد. و سر مباركش برسر دار ( نی ) اینك گردانده می‌شود .
مردم مدینه باشنیدن این خبرمضطرب و گریان ازخانه هابیرون دویدندو صدابه شیون وناله بلندكرده اجتماعی عظیم گردآوردندتا به استقبال این كاروان مصیبت زده بشتابند.خدا می داندكه بارسیدن این قافله چه و لوله ای در مدینه بر پا شد وچه شیون وناله هایی كه به آسمان رفت وزنان مدینه چگونه دختران مصیبت زده پیغمبررادرپرده وپرگرفتندومردمان چگونه زین العابدین بیماروغمباررا درآغوش كشیدندوخدامی داندچه قیامتی برپاشد.راستی این مردم كجابودندكه به ندای استغاثه و غربت مولایشان دركربلا پاسخ دهند؟وچراكسی نبوددرطول راه اسارت خارمغیلان ازپای دختران حسین(ع) برداردورقیه سه ساله رابه كاروان برساند؟
وازآنجابودكه كم كم خبر به همه جا سرایت كردو مجالس عزابگسترش یافت. چنانكه تاجائیكه در روزاربعین جمعیت انبوهی ازاطراف واكناف عالم به سوی قبورمطهرشهداء كربلا وسالارشهیدان حسین(ع) شتافتند. خیمه امام سجاد (ع) بر پا شدجمعیت كنار حضرت گرد ‌آمدند و همه به تسلای او ‌پرداخته بوسه بر دست و پایش می‌زدند. مردان صدابه شیون بلند كردهو صیحه می‌زدند و زنها صورت می‌خراشیدند. دراین میا ن چیزی كه بیش از همه توجه عزاداران رابخودجلب می كرد ناله‌های جابر بن عبدالله انصاری تنها صحابی بازمانده رسول خدا(ص) و زمزمه‌های او با قبر حبیبش حسین (ع) بود كه باگریه وشیون به نقل خاطرا ت محبت آمیزوپیشگوئیهای پیغمبر(ص) درخصوص امام حسین(ع)ووقوع چنین حادثه ای می پرداخت. وبدینوسیله باگسترش مجالس عزا بنیان مكتب عزاداری ابی عبدالله(ع) درسراسرعالم برپا شدوحق منجلی وباطل خوارورسوا گشت وبالاخره بااین طریق همواره زمینه برای سقوط ونابودی بنی امیه ویزیدهای زمان فراهم گردیدو.....
باز این چه شورش است كه در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزاو چه ماتم است
باز این چه رستــخیز عظیم است كز زمیــن بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم اســـت
جــن و ملك بر آدمیــان نوحــه میـكننــد گویــا عــزای اشــرف اولاد آدم اســـت
گویــــا طلوع می‌كنـد از مغـرب آفتاب كاین چنین ولوله در اطـراف عالـم اســـت







نظرات 0