تاريخ : چهارشنبه 2 دی 1388 | 11:28 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
امام حسین (ع) با قیام خونین خود دین را احیاء كرد و اركان دین را حیاتی تازه بخشید و اسلام را كه تا قبل از آن یك شكل ظاهری صرف داشت روح و جان تازه بخشید و حقیقت
دین را در همه عالم تچلّی داد. او در كربلا نمودارهای دینی فراوانی را به جا گذاشت و در واقع یك توحید عملی و تجسّم عینی از آن ترسیم نمود و اركان آن را استحكام بخشید.
قیام امام حسین (ع) نه برای انتقام بلكه برای انتقاد عملی نسبت به عملكرد شوم یزید بر پاشد كه همواره بر دین ضربه میزد و جعل دین و سبّ علی (ع) را رواج داده بود. و این جریان میرفت تا جائی كه نگرانی یاران و شیعیان امام را فراهم كرده بود.چنانچه انس بن مالك بر این وضع میگریست امّا چارهای جز سكوت نداشت. بنابراین امام حسین (ع) دید كه معاویه و پسرش مكتب را به نابودی و مسلمانان را به انحراف میكشانند با عزمی جزم و ارادهای قوی واردمیدان شد. و با خون خود درخت اسلام را آبیاری كرد و باگفتار و هشدار و وعظ و رجز خویش روح وحیات تازه ای به كالبد دین بخشید.چراكه می دید: " وَ علی الاِسلام والسلام اِذ قَد بَلیت الاُمه بَراعَ مِثلَ یَزید " 5 باید فاتحه اسلام را خواند آنگاه كه امت اسلام به والی و حاكمی چون یزید مبتلا گردد.
گر نبود حسین نامی ز اسلام نبود ز خداوند و ز احمد ز علی نام نبود
امام حسین (ع) در راه استواری دین از تنهایی و غربت بیم نداشت و هیچ غم و مشكلی او را از آرمانش جدا نساخت و در طول راه از شمشیرهای آخته نهراسید. و بدین طریق درس استواری و دینداری را بهمگان آموخت و اساس كلُ یومٍ عاشورا و كُلُ اَرضٍ كَربَلا رابرهمین مبنارقم زدودرهمین مكتب است كه برادرش ابوالفضل تحت تعلیم حضرت در رجزها و جوهرة كلامش بر همین محور تكیه میزند وخطاب به دشمن درمیدان كاروزارآنگاه كه دست چپ نازنینش راقطع كردند فرمود :
وَ الله اِنْ قَطَعتُموا یـَــــمینی اِنــی اُحامی اَبداً عَن دینی
وَ عَن امــــام الصادق یَقینی نــجل النَبیُ الطاهِرُ الاَمینی
اِن كانَ دینَ مُحَمَد لم یستقم اَلا بقتلی فیاسیوف خذینی6
بخدا قسم كه اگردست راستم رانیز از بدنم جدا سازید تا ابد از دینم حمایت خواهم كرد وبدنبال امام برحق وصا دق خویش( حضرت حسین(ع) كه پشت سر پیغمبر طاهر امین است)حمایت خواهم نمودو اگر دین جدّم محمّد (ص) جز به كشته شدن من استقرار نمییابد پس ای شمشیرها مرا دریابید.
وبرادرزاده نوجوانش مرگ رادراین راه "احلی من عسل"می خواندوفرزندجواانش سلامت دردین وحفظ آن را برای درآغوش كشیدن مرگ شرط لازم میشمرد وازپدربزرگوارش می پرسد"ابسلامه من دینی؟"
بنابراین یكی ازعلل قیام آن حضرت همین بود كه یزید علناً به مخالفت با دین میپرداخت و به كارهای زشت خویش چهره و ظاهر دینی میبخشید و با وقاحت تمام آن را از متن دین معرفی و از طرفی باژستی حق بجانب داد مبارزه با فرزند پیغمبر سرداد و خود زمینه برای جنگ با حضرت را فراهم كرد.از آنجا كه شهر مدینه آن وقت پایگاه ثقل امام حسین (ع) بودو مردم نیز پروانهوار گرد آن حضرت جمع میگشتند حضرت را به كوفه دعوت كرد و به صحرایی تفتیده ولم یزرع وبدون آب(علیرغم وجوددونهر) وبدوراز وطن منزل داد.تا درغربت وتنهائی وبدور از چشم یارانش با او به جنگ در آید. طبری و دیگر مورخان در این باره چنین درج میكنند(هنگامی كه والیان كوفه اطلاع یافتند، حسین با یزید مخالفت كرد و مكّه را پایگاه خود قرار داد نامه دعوت برای او فرستادند و بنابر شواهد تاریخی دعوت كوفیان از امام(ع) علت اصلی قیام نبود بلكه فقط این امر جنگ را در كوفه به جریان انداخت. و این جنگ چیزی بود كه در هر شرایطی بالاخره باید رخ میداد و بطور اجمال باید گفت كه علّت اساسی این قیام، ضد دینی ها و مخالفتهای علنی یزید با مقدّسات بود چنانكه امویان از همان زمان خلافت حضرت علی (ع) مزورّانه به حكومت میپرداختند و چهرة پلید خویش را در نقاب دین می پوشاندند و در زمان امام حسن (ع) نیز معاویه با ظاهر الصلاحی و شیادی تمام به حكومت مداری پرداخت كه به جهت نابخردی مردم و عوامفریبی معاویه زمینه برای قیام فراهم نبود.. امّا یزید كه مردی سفاك وخشن بوداین بی دینی هاومخالفت ها وجسارتهاراعلنی ساخت چنانكه مستانه می سرود:
لَیتَ اَشیاخی بِبَدر شُهدوا وَقعه الخَزرج مِن دمع الاسل
لَعبـت هاشم بالمـلك فلا خبر جـاء ولا وحــی نـزل7
یعنی:ای كااش پدران من از سرزمین بدر سرمی كشیدند.و این واقعه خزرج ( كوفه )رامیدیدند. وهاشم عبد مناف جدّ پیغمبر همه گفتههایش در حالت لهو و لعب صادر شد و الا نه خبری از آن سرا آمد و نه وحی ای نازل شد ؟
و امام حسین (ع) كه نامش با رشادت و جنگجوئی و دلاوری همراه است براساس امرخداكه فرمود: " وَ قاتِلوهُم حَتی لاتَكونَ فِتنَهً وَ یَكونُ الّدینَ لله " 8
برای رفع فتنه اشرارودشمنان دین وبقای دین خدا(اسلام) وارد میدان شد. طبق آیه شریفه هدف اصلی در این جنگ دفاع از مصالح دین خدا و برپائی عدل و دفع ظلم بود تا كلمه الله را بر بلندای هستی همواره متعالی نگاه دارد.
چنانكه حضرت فرمود : " وَ الله اِنی لارجوا اَن یَكونَ ، ما اَرادَ الله بنا خیرا قَتلُنا ام ظفرنا " 9
..به خدا قسم كه من بدنبال آن چیزی میروم كه جزرضاواراده الهی در آن حاكم نباشد حال در این راه كشته شویم یا پیروز گردیم .
ونیزدراین مقطع اززمان ودراین اوضاع حاصله ازظلم وبیدادامویان بااین اعتقاد كه"وعلی الاسلام ا لسلام اذقدبلیت الامه براع مثل یزید"درحالی كه تكیه برشمشیرش زده بود فرمود :
" فَما وَجَدتَنی سَیفی الا الجَهاد اوالجحود بما جاء به مُحَمَّد (ص) "10
یعنی فلسفه داشتن شمشیر بدست من چیست جز آنكه با آن بجنگم و در غیر این صورت به آنچه از جانب محمّد (ص) بما رسیده منكر گردم ....وبالاخره حجت رابرهمگان تمام ساخت كه هیچگاه نباید باهیچ یزیدی درهیچ زمان سرسازش فروآورد وخاموش نشست.
بنابراین نتیجه میگیریم كه هدف اصلی قیام امام حسین بر مبنای همان هدایتگریهایی بودكه درراه دین رقم خوردوهمه جانفشانی هاازبرای اقامه حدود ومبانی همان دینی بوقوع پیوست كه ازجد بزرگوارش به امانت گرفت وبرای تاریخ بارمغان آورد. و شالوده و اساس قیام خود را چنان ترسیم كرد كه حتی عزاداری و اشك پیرامون آن نیز بر محور دین قرار بگیرد و یادونام عاشورا بعنوان یك مكتب زنده وپاینده همواره ودرطول تاریخ غقلت ها و بدعت ها وسستی های دردین را بزداید...والبته دركنارآن درسهائی بزرگ وماندگار كه همه فارغ از آمال دنیوی و خواستههای نفسا نی خویش در راستای اقامه عدل و احیای حق و اعلای كلمه الله حركت كنند و دراین راه ازنثار جان و مال دریغ نورزند..
براین اساس ایثارو شهادت در كربلا خود جلوه ای ازعبادت و نمایشی عظیم از صلابت دینی وخود مملو از صحنههای عبادی بود.
براین اساس اهتمام حضرت به امراقامه نماز آنهم دردل لشكرودرگرماگرم جنگ باآن خستگی وجراحت و در بیابانی تفتیده باآن حال تشنگی مفرط آنهم درمحاصره لشكری بیرحم و متجاوز..همه وهمه برای حفظ وحراست ازدین ودینداری علی الخصوص این ركن ركین دین رقم خورد. واین در حالی بودكه تیرها میباریدو سعیدبنعبدالله و عمربن قرظه كعبی در اطراف حضرت پاسبانی میدادند وابوثمامه صاعدی خود را سپر حضرت قرار داده و همه تیرها را بجان خرید و تا آخر نماز دوام آوردوبالاخره به شهادت رسید. و دیگر نمازها یی كه در منزلگاه عسفان و ذات الرقاع و بطن الشمل برپا شد آنگاه كه در آن برخی یاران حضرت نیز به شهادت رسیدند. .
قال الله تعالی: "حافظواعلی الصلوات والصلوه الوسطی"11
وازآنجمله است فرصت خواستن حضرت(ع) ازدشمن در آن شب شیدائی عاشوراكه همه اهل حرم ویارانش دست جمعی تابه صبح به عبادت ورازونیازباخدابپردازند..."ت وخودحدیث مفصل خوان ازاین مجمل"
اندر آن شب كه شب عاشورا بود ماه تا ماه سراسر شور بود
شاه دین در خیمه با اصحاب راد در نیاز و ناز باربّ العباد
و...اینهمه ازبرای آن تحقق یافت تا همواره بعنوان درسی ماندگار برای همه كسانی كه عزاداری وسینه زنی وتوسل به خامس آل عباراافتخارخودمی دانندباقی بماند....
و بالاخره نماز مخصوصی كه اركان خاصی داشت و آن تكبیره الاحرامی بود كه به هنگام فرود آمدن از مركب ادا شد و قیام آن پس از افتادن بر خاك بود و ركوعش با خون و قنوتش با زمزمههای آرام ملكوتیاش همراه بود و سجدهاش با چهرهای گلگون بر خاك گرم كربلا برپا شد و بالاخره تشهد و سلامی كه همزمان با خروج روح از بدنش اداء گشت.
سبـب عـزّت موجـود نـماز اســت زیـنت درگــه معبـود نــماز است
روز وشب گر بر حسینبن علی گریه كنی شرط اول آنكه دهد سود نماز است
.: RASEKHOON.NET:.