تاريخ : پنج شنبه 3 دی 1388  | 1:00 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

امام صادق (ع) فرمود: «ان فی السماء ملكین بالعباد، فمن تواضع لله رفعاه، و من تكبر وضعاه؛[1] در آسمان دو فرشته گماشته بر بندگان هست. هر كسی برای خدا فروتن باشد، مقامش را بالا می برند اما هر كسی تكبر ورزد، خوارش می كنند.»

امام صادق (ع): «ما من رجل تكبر او تجبر، الا لذلة وجدها فی نفسه؛[1] هر كسی تكبر بورزد یا خود بزرگ بین باشد، به سبب ذلت و خواری است كه در خود می بیند.»
امام صادق (ع) به نقل از پدارن گرامیش فرمود: «رسول خدا (ص) به گروهی برخورد كه دور هم جمع شده بودند، پرسید: چرا جمع شده اید؟ گفتند اینجا دیوانه ای است كه صَرْع دارد و پیرامون او جمع شده ایم. فرمود: این دیوانه نیست بلكه گرفتار و بیمار است. به شما بگویم چه كسی حقیقتا دیوانه است؟ گفتند: آری، فرمود: «المتبختر فی مشیه، الناظر فی عطفیه، المحرّك جنیبه بمنكبیه، یتمنی علی الله جنته، وهو یعصیه، الذی لا یُؤمنُ شره، ولا یُرجی خیره، فذلك المجنون وهذا المبتلی؛[1] آن كه شخصی از خود راضی با كبر و ناز راه برود. به دو جانب چپ و راستش بنگرد. شانه هایش را هنگام راه رفتن حركت بدهد. از خدا بهشت می خواهد اما گناه می كند. از شرّ وی دیگران ایمن نیستند. به خیرش امیدی نیست. چنین كسی دیوانه است اما این كه صَرْع دارد، گرفتار و بیمار است.»
[1] بحار، ج3، ص125 و ج70، ص233، به نقل از خصال صدوق، ج1، ص332.
امام صادق (ع) از پدرش به نقل از جدش فرمود: «بین سلمان فارسی و مردی خصومت و حرف درگرفت. مرد بدو گفت: ای سلمان، مگر تو كیستی؟! گفت: اوّل من و آغاز تو، نطفه ای بی چیز بود. آخر من و انجام تو مرداری بدبوست. وقتی قیامت شود و ترازو بنهند، هر كسی كفه اش سنگین تر است، گرامیش می دارند اما هر كسی كفه اش سبك باشد، پست و خوار است.»[1]

[1] بحار، م15، ج3، ص124 و ج22، ص355 به نقل از امالی صدوق، ص610.
امام صادق (ع) می فرماید: «مردی ثروتمند و دارای لباسی پاكیزه خدمت رسول الله (ص) رسید و نزد ایشان نشست. در این وقت مردی فقیر و ندار با لباسی ژنده آمد و كنار دارا نشست. وی لباسش را زیر پایش جمع كرد. رسول خدا از وی پرسید: ترسیدی فقرش به تو برسد؟! عرض كرد: نه! فرمود: ترسیدی لباست را كثیف كند؟! گفت: نه! فرمود: پس چرا آن كار را كردی؟! عرض كرد: ای رسول خدا! حسّی در وجود من است كه هر كار زشتی را برایم خوب جلوه می دهد و هر كار خوبی را بد می نماید. [به نشانه عذر خواهی] نیمی از مالم را بدو بخشیدم! رسول الله از ندار پرسید: می پذیری؟ عرض كرد: نه! دارا از وی پرسید: چرا؟! گفت: می ترسم همان حسّی كه درون توست، مرا گرفتار كند.»

 

 







نظرات 0