تاريخ : پنج شنبه 3 دی 1388  | 5:55 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

میهمان دوستى امام(ع)

راوى: یكى از نزدیكان امام رضا(ع)

مرد گفت: «سفر سختى بود. یك ماه طول كشید».

امام رضا (ع) فرمودند: «خوش آمدى!»

ـ « ببخشید كه دیر وقت رسیدم. بى‏پناه بودن مرا مجبور كرد كه در این وقت شب، مزاحم شما شوم».

امام لبخند زدند و فرمودند: «با ما تعارف نكن! ما خانواده‏اى میهمان دوست هسیتم».

در این هنگام روغن چراغ گرد سوز فرو نشست و شعله‏اش آرام آرام كم نور شد. میهمان دست برد تا روغن در چراغ بریزد، اما امام دست او را آرام برگرداند و خود، مخزن چراغ را پر كرد. مرد گفت: «شرمنده‏ام! كاش این قدر شما را به زحمت نمى‏انداختم».

امام در حالى كه با تكه پارچه‏اى، روغن را از دستش پاك مى‏كرد، فرمودند: ما خانواده‏اى نیستیم كه میهمان را به زحمت بیندازیم».

 

 







نظرات 0