تاريخ : پنج شنبه 3 دی 1388 | 7:19 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
دل من گرفته بونه .... برای یه شب پریدن
پشت کوه های خراسون.... مرقد پاکتو دیدن
واسه کفترای معصوم .... که تو آسمون می گردن
واسه آدمای مغموم.... که می یان دخیل می بندن
واسه اون هوای تازه .... که پر از عطر گلابه
اگر دستم به ضریحت .... برسه واسم یه خوابم
واسه اون حوض قشنگی....که پر از آب زلاله
واسه سنگ فرشای ایوون .... که برام خواب و خیاله
دل من تنگه می دونی.... کاشکی قابلم بدونی
همه عالم بدونن .... تو آقای مهربونی
واسه اون کفشا که مردم....روی پله در می یارن
واسه اون شمعی که روشن.... توی صحن نو می ذارن
واسه اون دارالولایت.... که درش همیشه بازه
واسه دستای نیازی .... که به سوی تو دازه
تو صدام کن تو صدام کن .... زائر کوی تو باشم
تا برای کفترات من .... سرظهر دونه بپاشم
می دونم که هیچ نیازی .... به زیارتم نداری
گرچه من غرق گناهم .... اما تو بزرگواری
.: RASEKHOON.NET:.