تاريخ : جمعه 4 دی 1388  | 3:29 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

امام عسكری (ع) می فرماید: دو مسلمان دینی كه پدر و پسر بودند، خدمت امیر مؤمنان رسیدند. امام به احترام برخاست و آنان را گرامی داشت و در بالای اتاق نشاند. خود رو به روی شان نشست، سپس دستور داد غذا آوردند و از آن خوردند. بعد قنبر [غلام حضرت]

 

آفتابه و لگن چوبی و حوله آورد. امیر مومنان آفتابه را گرفت تا مرد دستش را بشوید، گر چه مرد [به سبب شرم از امام] از این كار سر باز می زد و خود را به خاك انداخت اما امیرمؤمنان (ع) مرد را قسم داد آسوده خاطر دستانش را بشوید، چنان كه اگر «قنبر» آب بر دستان وی می ریخت. مرد همین كار را كرد، سپس امام آفتابه را به محمد بن حنفیه داد و فرمود: پسرم! اگر این پسر به تنهایی بدون پدرش نزدم می آمد، خود بر دستانش آب می ریختم اما اگر پدر و پسر در یك جا باشند، خدا روا نمی دارد بین پدر و پسر یكسان عمل بشود! پدر بر دستان پدر آب ریخت، پس باید فرزند بر دستان فرزند آب بریزد. پس محمد بن حنفیه بر دستان پسر آب ریخت.امام عسكری افزود: هر كسی از علی (ع) این گونه پیروی كند، شیعی بر حق است.[1]

 

 







نظرات 0