من آموختم ...
... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم
سریعتر حرکت می کند
... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
من آموختم ...
... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

آموخته ام
كه همه می خواهند روی قله كوه زندگی كنند، اما تمام شادی ها وقتی رخ می دهند
كه در حال بالا رفتن از كوه هستیم..
من آموختم ...

... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را
تصاحب خواهد کرد

كه فقط چند ثانیه طول می كشد تا زخم های عمیقی در قلب كسانی كه دوستشا ن
داریم ، ایجاد كنیم اما سال ها طول می كشد تا آن زخم ها را التیام بخشم.
كه اگر مایلم پیام عشق را بشنوم ، خود نیز بایستی آن را ارسال كنم.
... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد،
همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست
او، و قلبی است برای فهمیدن وی
... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا
شاد کردی
... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
من آموختم که نمی توانم از دیگــران انتـظار داشتـه باشم که مشکلات مرا حل کنند !
من آموختم که هر کاری را که واقعـا" از تـه دل دوست داشتـه باشم ‘ درست ‘ انجام دهم !
من آموختم که افسـوس گذشتـه و تــرس از آینـده دزدهای دوقلــویی هستند که لـذت لحظه حـال را از ما می دزدند !
من آموختم که هیچ گاه برای بهتر شدن دیر نیست !
من آموختم
من آموختم که باید بدون توجه به مردم، آنچه درست است انجام دهم !
من آموختم که هنوز خیلی چیزهاست که باید یاد بگیرم !
من آموختم که برای رسیدن به جواب درست ، باید درست بپرسم !
.: RASEKHOON.NET:.