اگر تورخ ننمایی بهار ما نرسد
خمار جرعه ای از کوثر نگاه توئیم
فغان که ساقی چشمت به کار ما نرسد
به دامن تو نگارا غبار ما نرسد
اگر چه سیر فلک را شتابهاست ولیک
طلوع مهر تو بر روزگار ما نرسد
توآفتاب جهانی ونیست این انصاف
که ذره ای زتو بر شام تار ما نرسد
صفای رویت خورشید بردو دیده حرام
شبی خیال توگر در کنار ما نرسد
جهان کهنه چه شنعت به کار ما بندد
زراه گر که نو آیین نگار ما نرسد
جواب اینهمه بلبل خدای را که دهد
اگر که موکب گل در دیار ما نرسد
تودست یاوری از آستین بر آر ارنه
چها که بر دل آیینه وار ما نرسد
بیا که بغض همه ابرهای عالم نیز
به پای گریه بی اختیار ما نرسد
بیا که گر تو نیایی زخیل مدعیان
یکی به داد دل بی قرار ما نرسد
نظر مگیرزلطفش دلا که حافظ گفت
به حسن خلق ووفا کس به یار ما نرسد
.: RASEKHOON.NET:.