نمیدونم چه جوری شروع کنم ، ولی از همه معذرت میخوام چون قدرت دست نوشته هام و تکلمم خوب نیست و اگر کمی و کاستی دیدن به بزگواری خودتون ببخشید
آقا جان !! شنیده ام که آخر هفته نامه های اعمالمان رابه دست تو میدهند و تو اشک میریزی ، مگر چه چیزی نوشته شده است ؟! آری میدانیم ، در شب میلادت دیدم که چطور میان کوچه ها به جای انتظار بر روی خون شهدا قدم میزدیم ، یاد هر چیزی هستیم به غیر از اشکهای مهدی زهرا ، دیگر صدای مولای خود را نمیشنویم که صدا میزند ای مسلمانان گناه نکنید ، باگناهانتان پهلوی مادرم زهرا را به درد می آورید ، با گناهانتان خون به زمین ریخته شده شهدا را پایمال میکنید ، اما کو گوش شنوا ؟ ما گوشهایمان نمی شنود ، لعل لبمان خاموش است و چشمهایمان بسته .
وای به حال ما که مهدی زهرا تنهاستو گریان و ما در مجالس خود گرد گناه و معصیت غوطه ور شدیم و نبودنت برای ما عادت شده است ، عادت که چه عرض کنیم !! نبودنت برای ما چه خوشایند شده است ، آیا شادیمان در روز میلادت برای تو بود یا برای اینکه تو نیامدی ؟ انگار که تو نباشی ما راحتریم .
دیشب كسى براى تو سجاده وا نكرد ** بغضى ترك ندید و گلویى صدا نكرد
انگار ما بدون حضور تو راحتیم ** وقتى كسى براى ظهورت دعا نكرد
مهدی جان کوچه های انتظار را نگاه میکنیم و دست به دعا میگیریم ، تو را صدا میزنیم و میخوانیم که مهدی بیا ، بیا و ما را رها کن از زندان وانفسایمان ، بیاو ما را رها کن از این قلو زنجیری که خود را به ان دچار کردیم ، او در میان کوچه ها منتظر است و ما در خواب غفلت در غیبت کبری رفته ایم اما نه !! آقا نیایی بهتر است !!
میدانی چرا میگویم نیا ؟ چون میترسم من هم مانند همان کوفیانی شوم که به مولای خود نامه دعوت دادن و گفتن منتظریم ولی ندای لبیک مولای خود را با تیرهایشان دادن ، ما هم با گناهانمان به شما تیر میزنیم و تو را آزار میدهیم .
آقا جان اگر حجاب ظهورت وجود تار من است ، به حق زینب (س) بمیرم چرا نمی آیی ؟
اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی
iman-iran2ost/
منبع وبلاگ:
.: RASEKHOON.NET:.