تاريخ : دوشنبه 20 مهر 1388  | 6:32 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

فضیل عیاض ، مردی راهزن بود که با عمّال خود راه بر کاروان ها می بست و اموال مردم را به یغما می برد . فضیل ، دل در گرو دلبندی داشت . شبی بر بام خانه ی او رفت تا بلکه او را ببیند . شنید که کسی قرآن تلاوت می کند و این آیه را می خواند :

"او لم یأن للّذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکرالله "

آیا زمان آن نرسیده آنان که ایمان آوردند ، دل هاشان به یاد خداوند خشوع پذیرد ؟

گویی این آیه ، صاعقه ای بود که بر سر وی فرود آمد و او چون جسمی بی جان بر جای ماند . پس از لحظه ای گفت :

آری ... آن زمان فرا رسیده

از بام خانه ی یار پایین آمد و رفت و اموال مردم را به آنان که می شناخت بازگرداند و مابقی را در راه خدا انفاق کرد .

رفت و چنان شد که نام او زیور تاریخ اهل تقوی و معرفت گشت .....

من به شما کاری ندارم شما کارتون درسته...من به نفس خودم  می گم ..آیا وقتش نرسیده؟؟ خدایابه بزرگیت قسمت می دم همونطور که فضیل راهزن رو عاقبت بخیر کردی دست منو هم بگیر....آمین







نظرات 0