گویند مردِ فردِ صاحب دردی فرزند خود را نصیحت سودمند می داد و می گفت: ای فرزند بیا و با من عهد کن که هر چه امروز به جا آری شب، تمام بر من بشماری.
بعد از تقبل آن، شب دیگر که از وی از آن استفسار نمود بعضی را از شرم بر زبان نتوانست آوردن و بعضی را از نسیان بیان نتوانست نمود.
پدر گفت: ای فرزند دلبند، تو که حساب یک روزه ی کردار بر پدر مهربان نتوانی کرد، حساب چندین ساله ی عمر را به سلطان دیّان چه سان توانی داد؟
پس به نوعی به سر بر که در قیامت خجالت نکشی.
تو که نتوانی حساب صبح و شام
پس حساب عمر چون گویی تمام
زین عمل های نه بر وجه صواب
نیست جز شرمندگی یوم الحساب
پس ای نفس، وقت را دریاب و در آن به تکمیل و تصقیل بشتاب زیرا که عبادت فوت شده قضا دارد و فوت وقت بر نیک بخت از فوت عمر سخت تر آید چون آن انقطاع از خالق است و این اعتزال از خلایق.
هر که قدر نقد وقت خود شناخت
بر فراز آسمان مرکب بتاخت
و آن که غافل زیست از ادراک وقت
غافل جاهل بود بر گشته بخت.: RASEKHOON.NET:.