تاريخ : چهارشنبه 4 فروردین 1389  | 4:20 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

با آرزوي داشتن سالي خوش براي شما


 

ولادت باسعادت پدر بزرگوار امام زمان(عج)را


 

 به شما دوستان عزيز تبريک و تهنيت عرض مي کنم.


 


 

امام حسن عسگري (ع)


 

آسمان ديده بر زمين گشوده بود و مدينه، شب انتظارش را به دست صبح اميد مي سپرد که ناگاه در صبح دمي حيات بخش آفرينش، تولدي دوباره کرد و يازدهمين روشنگرش را به هستي بخشيد. عرش به برکت ميلاد جهان افروز امام عسکري (ع) بزم شادي گستراند. تولد او موعودي را بشارت دهنده است که ظهورش، سپيده دمي است به سوي روشنايي و  مرهمي  برتمامي رنج ها و مقصد تمام رفتن ها و رسيدن ها.به اميد ظهورش
زندگينامه

در عصر حکومت و خلافت متوکل سفاک ترين خلفاي بني العباس ، ابومحمد حسن بن علي، امام يازدهم از ائمه عشر (ع) و سيزدهمين معصوم از چهارده معصوم (ع)، در شهر تاريخي و پايگاه نشر اسلام مدينه در خانه ي امام هادي دهمين پيشواي جهان اسلام و از يک مادر دانشمند و پرفضيلت ديده به جهان گشود مادرش بانويي صالحه و عارفه به نام سوسن يا حديثه يا سليل  بود که بانوان مدينه از محضر پر فيض او بهره هاي علمي  مي بردند .
نامي که براي اين مولود انتخاب گرديد همتاي نام جد بزرگوارش امام حسن مجتبي بود که تجديد کننده خاطرات نخستين ثمره ي باغ پر بار رسالت است .
روز ميلاد مبارک او به اتفاق اغلب سيره نويسان اسلامي در روز هشتم ربيع الثاني به سال 232 هجري بود .
مدت کوتاه حيات امام به سه دوره تقسيم مي گردد: تا چهار سال و چند ماهگي امام (و به قولي تا 13 سالگي) از عمر شريفش در مدينه سر برده، تا 23 سالگي به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا مي زيسته (او پدر بزرگوارش امام هادي (ع) در محله عسگر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگي مي کردند و به عسگري لقب يافتند) و تا 29 سالگي يعني شش سال و اندي پس از رحلت امام دهم (ع) در سامرا ولايت بر امور و پيشوايي بر ستون را بر عهده داشته است.
دوران زندگي کوتاه امام حسن عسگري بر سه دوره ي مشخص تقسيم ميگردد:

1-پنج سال در حجاز در شهر زادگاه خود در حضور و مراقبت پدر بزرگوارش.


2-شانزده سال در عراق قبل از دوران امامت وپيشوائي .


3-هفت سال دوران کوتاه وپربار امامت وزعامت در عراق .


سيرت امام حسن عسگري (ع)
امام حسن عسگري (ع ) بياني شيرين و جذاب و شخصيتي الهي، باشکوه و وقار و مفسري بي نظير براي قرآن مجيد بود . راه مستقيم عترت و شيوه صحيح تفسير قرآن را به مردم و به ويژه براي اصحاب بزرگوارش در ايام عمر کوتاه خود روشن کرد
  


آماده کردن مسئله غيبت توسط امام حسن عسگري(ع) :


ـ  امام حسن عسکري (ع) که به وضوح مي ديد که اراده الهي براي ايجاد دولت الله بر روي زمين و در برگرفتن همه جهان انسانيت و گرفتن دست مستضعفان در زمين، تا خوف آنان به امنيت خاطر تبديل گردد و خداي را عبادت کنند و هيچ چيز را شريک او نگيرند .......


ـ براين تعلق گرفته است که فرزندش غيبت کند.......


ـ فعاليت امام حسن عسکري (ع) و برنامه ريزي او در تحقق بخشيدن هدف مزبور به دو کار مقدماتي نيازداشت:


 1-  مخفي کردن مهدي (عج) از چشم مردن و نشان دادن وي فقط به بعضي از خواص


2-  آنکه به هر ترتيب، فکر غيبت را در اذهان و افکار رسوخ دهد و به مردم بفهماند که اين مسئوليت  اسلامي را بايد تحمل کنند و مردم را به اين انديشه و متفرعات آن عادت دهند....


بيانيه امام حسن عسکري (ع) سه شکل داشت:


الف) ...... بيانيه هاي کلي و عمومي درباره صفات مهدي (ع) از قبيل: «وقتي قيام کند، در ميان مردم با علم خود داوري خواهدکرد مانند داوري داود که از بينه و دليل پرسشي نمي کرد».


 ب‌) توجيه و نقد سياسي در مورد اوضاع موجود، و مقرون کردن آن به انديشه وجود مهدي (ع) و ضرورت ايجاد دگرگونيها از سوي او و از اين قبيل است: «وقتي قائم خروج کند به ويران کردن منابر و جايگاههاي خصوصي در مساجد فرمان خواهد داد اين جايگاهها به منظور امنيت و محافظت خليفه از تعدي، و براي افزودن هيبت او در دل ديگران بنا شده است.»


 ج‌) اعلاميه هاي کلي براي پايگاهها و اصحابش که در آن، ابعاد انديشه غيبت براي آنان و ضرورت آمادگي و عمل به آن از ناحيه رواني و اجتماعي توضيح داده شده بود، تا غيبت امام (ع) و جدايي او را از آنان بپذيرند. امام به ابن بابويه نامه اي نوشت و در آن فرمود: «بر تو باد بردباري و انتظار گشايش، پيمبر فرمود: برترين عمل امت من انتظار کشيدن گشايش است و شيعه ما پيوسته در اندوه است تا فرزندم ظهورکند........»


 


3-  راه ديگري که امام براي آمادگي غيبت دراذهان مردم انجام داد پنهان نمودن خود و برقراري رابطه با دوستان و طرفداران ازطريق مکاتبه و مراسله بوده است. همچنين نظام و روش وکالتي و وساطتي که امام حسن عسکري (ع) با پايگاههاي مردمي خود برگزيد، روشي ديگر از روشهاي بود که براي فهماندن مسئله غيبت آماده شده بود.............


 


داستاني از مهابت آن بزرگ:


در حوادث رجب سال 255 ق گفته اند که دو تن از سادات علوي حسني به نام عيسي بن محمد و علي بن زيد در کوفه شوريدند و عبدالله بن محمد بن داودد بن عيسي را در آن شهر کشتند و عده اي به سبب قتل وي گرفتار و زنداني شدند يکي از اين اشخاص ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري است که روايت مي کند شبي امام حسن حسن عسگري (ع) و برادرش جعفر را به زندان آوردند و جعفر زاري و بي قراري مي کرد ولي حضرت عسگري (ع) او را ساکت مي نمود.


در روا يت مذکور آمده است که متصدي زنداني کردن امام، صالح بن وصيف يکي از سرداران معروف بوده است... مي گويند عباسيان و منحرفان از آل محمد (ص) بر صالح بن وصيف فشار آوردند که بر امام در زندان سخت بگيرد و او گفت دو تن از شريرترين افراد را مامور اين کار کرده است اما با ديدن حسن بن علي (ع) تحول يافته و روي به عبادت و نماز آورده اند وقتي علت اين تغيير حالت را از ايشان پرسيدم گفتند: از فيض ديدار امام به اين سعادت رسيده ام او تمام روزها را روزه مي گيرد و هر شب تا بامداد به نماز مي ايستد، با هيچ کس سخن نمي گويد و جز عبادت به کاري ديگر  نمي پردازد مهابت او بدان حد است وقتي که به ما نگاه مي کند به لرزه مي افتيم و خود را به کلي مي بازيم.


 


جملاتي زيبا از آن حضرت:


1ـ همة پليدي‌ها در يک خانه نهاده شده و کليد آن، دروغ قرار داده شده است.‏


‏2ـ نکويي صورت، زيبايي ظاهر است و نکويي خرد، زيبايي درون.‏
‏3ـ مبادا روزي ضمانت شده، تو را از کارهاي واجب باز دارد.‏
‏4ـ سخاوتمندي اندازه‌اي دارد که اگر از آن فراتر رود، اسراف است.‏
‏5ـ هرکه برادرش را درخلوت پند دهد، او را آراسته است و هر کس برادرش را در جمع ‏پند دهد او را سرشکسته کرده است.‏
‏6ـ کسي‌که پارسايي خوي او، بخشندگي طبيعت او و بردباري خصلت او باشد، دوستانش زياد ‏مي‌شوند.‏
‏7ـ بهترين برادر تو کسي است که خطايت را فراموش کند و احسان تو را به خود، به ياد ‏آورد.‏
‏8ـ دو خصلت است که بالاتر از آنها چيزي نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.
‏9ـ تقواي الهي پيشه کنيد و ماية زينت ما باشيد، نه مايه سرشکستگي ما.‏
‏10ـ شادماني کردن در نزد غمديده، بي‌ادبي است.








نظرات 0