تاريخ : دوشنبه 15 شهریور 1389 | 12:50 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
خداوندمتعال در چهارمین آیة سورة مبارکة قدر میفرماید: تنزّل الملائکة و الرّوحفیها بإذن ربهّم من کلّ أمرف. فرشتگان و روح، در آن شب به دستورپروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هرکاری) فرود آیند.فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقای «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارمسورة دخان نیز: فیها یفرَق کلّ أمرف حکیم.۱ در آن شب، هر فرمانی، برحسبحکمت صادر میشود. دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» اگر دلالت بر پذیرش یا تکلف یا هر دو مینماید. ظاهر این فعلها، خبر ازتفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده میدهد. این امر که در زمانرسول خدا(ص) به آن حضرت نازل میشدهاست، در هر شب قدر، باید بر کسی نازلو تبیین و تحکیم یا کشف شود که به افق نبوت نزدیک و پیوسته باشد. قبول اصل وصایت رسول اکرم(ص) و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است. هنگامیکه کسی قرآن را بعنوان کلام خدا پذیرفت به این معنی که همة سورهها و آیاتآن را پذیرفته است و یک مسلمان واقعی هم کسی است که تسلیم همة آیات قرآنباشد، پس هر مسلمانی الزاماً باید سورة قدر، و از آن سوره شب قدر، واستمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمة پذیرفتن آن، آیة (تنزّل الملائکة ...) که هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است، این است که بپذیرد که درشب قدر فرشتهها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود میآیند و اینامر یک متولی و ولی میخواهد که متولی و ولی آن امر باشد. اینکهخداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان میفرماید: در آن شب هر فرمانی،برحسب حکمت صادر میشود؛ فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستندة آنبودهایم. دلالت بر تکرار و تجدید فرق و ارسال در آن شب دارد و به اینمعنا که آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دایماً نازل میشوند؛ پس بایدبه طور مدام شخصی بعنوان «ولی» این امر باشد که به سوی او نازل و ارسالگردند که او همان ولی جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست که اطاعتش برهمگان واجب است. به همین سبب، هرکس ادعا کرد که من ولی امر هستم،باید ثابت کند که این امر توسط فرشتگان و روح بر او نازل شده و میشوند، وچون هیچ کس جز پیامبر و اوصیای معصومینش(ع) نمیتوانند مدعی این امر باشندو اساساً هم نیستند، باید از اوصیا و پیامبر همواره کسی باشد که در شب قدرتوسط روح و فرشتگان از جانب یزدان هر امری بر او نازل شود. آیة موردبحث، یکی از مستدلترین آیات قرآن کریم بر ضرورت وجود همیشگی یک ولی امراز جانب خداست که امین بر حفظ و اجزا و ادای امرالهی باشد، و آن همان اماممعصوم(ع) است. و هرکس نزول پیوستة فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیردکه اگر به قرآن ایمان دارد باید بپذیرد، ناگزیر باید ولی امر را هم بپذیردوگرنه کافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، که در آن صورت چنین کسی بنابربیان خود قرآن کریم کافر واقعی است. چنانکه خداوند در آیات ۱۵۰ و ۱۵۱سورة نساء میفرماید: إنّ الّذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرّقوابین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتّخذوا بینذلک سبیلاً٭ أولئک هم الکافرون حقّاً و أعتدنا للکافرین عذاباً مهینا. کسانی که به خدا و پیامبران خدا کافر شدهاند و میخواهند بین خدا ورسولانش جدایی اندازند و میگویند به برخی ایمان میآوریم و به بعضی کافرمیشویم و میخواهند در این میان (بینابین) اتخاذ کنند، اینان حقا کافرندو ما برای کفرکیشان عذاب خوارکنندهای مهیا کردهایم. و میبینید کهخداوند، کسانی را که پارهای از آیات خدا را بپذیرند و برخی را نپذیرند،کافر حقیقی میداند. بنابراین مؤمن حقیقی کسی است که هم استمرارلیلةالقدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولی امر، و اماممعصومی که امر الهی را دریافت میکند و امین بر آن در جهت پاسداری، بهکار بستن و ادا باشد، قبول کند؛ یعنی همان بزرگواری که در زمان وجود مقدسبقیةالله الاعظم حضرت مهدی(عج) میباشد و به همین سبب پیامبر خاتم(ص) بنابر آنچه شیعه و سنی از آن حضرت نقل کردهاند، فرمودند: من أنکر المهدیفقد کفر.۲ کسی که وجود مهدی را انکار کند، رهسپار دیار کفر شده است. ودر کتب شیعه، از این قبیل احادیث فراوان است، و از آن جمله، از امامصادق(ع) و آن حضرت از پدر ارجمندشان و از آن طریق از جد عالیقدرشان و ازپیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمودهاند: القائم من ولدی اسمه إسمی و کنیتهکنیتی و شمائله شمائلی و سنّته سنتی یقیم النّاس علی ملتّی و شریعتی ویدعوهم إلی کتاب الله عزّوجلّ، من أطاعه أطاعنی و من عصاه عصانی، و منأنکره فی غیبته فقد أنکرنی، و من کذبه فقد کذّبنی، و من صدّقه فقد صدّقنی،إلی الله اشکو المکذّبین لى فى أمره، و الجاهدین لقولی و المضلّین لأمتّیعن طریقته و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلبف ینقلبون.۱ قائم از فرزندان مناست اسم او اسم من «محمد» و کنیة او، کنیه من «ابوالقاسم» و سیمای اوسیمای من و سنت او سنت من است، دین و آیین و ملت و شریعت مرا در بین مردمبرپا میدارد و آنان را به کتاب خدای عزوجل فرامیخواند. کسی که او راطاعت کند، مرا پیروی کرده و کسی که او را نافرمانی کند، مرا نافرمانیکرده است و کسی که او را در دوران غیبتش انکار کند، تحقیقاً مرا انکارکرده و کسی که او را تکذیب کند هر آینه مرا تکذیب کرده و کسی که او راتصدیق کند، هر آینه مرا تصدیق کرده است. از آنها که مرا دربارة او تکذیبکرده و گفتار مرا در شأن او انکار میکنند و امت مرا از راه او گمراهمیسازند، به خدا شکایت میبرم. بزودی آنها که ستم کردند و میدانند کهبازگشتشان به کجا است و سرنوشتشان چگونه است (و چگونه در دگرگونیهامجازات ستمگریهای خود را در دنیا و آخرت خواهند دید). در این حدیثشریف انکار و تکذیب امام عصر، اروحنا فداه، انکار و تکذیب پیامبر به حسابآمده است، و در نتیجه همة پیامبران را انکار کرده، که همان رهسپاری بهوادی کفر خواهد بود. علی بن ابراهیم قمی در تفسیری دربارة نزولفرشتگان و روح، در شب قدر میگوید: فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، برامام زمان(ع) نازل میشوند و آنچه را از مقدرات سالانة بشر، نوشتهاند، بهاو تقدیم میدارند. و همین محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر(ع) نقلکرده، که وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما میدانید که لیلة القدر کدام شباست؟ حضرت فرمودند: چگونه ندانیم، و حال آنکه در شب قدر فرشتگان برگرد ماطواف میکنند.۳ حضرت امام سجاد(ع)، در این باره، میفرمایند: هماناسال به سال در شب قدر تفسیر و بیان کارها، بر ولی امر (امام زمان(ع)) فرودمیآید. و نیز آن حضرت(ع) فرمودهاند: ای گروه شیعه، با سورة « اناانزلناه فی لیلة القدر» با مخالفان امامت ائمه معصومین(ع) مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خداکه آن سوره، پس ازپیغمبر اکرم(ص) حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دینشماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الکتاب المبین؛انا انزلناه فی لیلة مبارکة اناکنا منذرین» مخاصمه و مناظره کنید، زیرااین آیات مخصوص والیان امر امامت بعداز پیامبر اکرم(ص) است. همچنیناز رسول اکرم (ص) نقل شده است، که به اصحابشان فرمودهاند: به شب قدرایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابیطالب(ع) و یازده نفر ازفرزندان او پس از من خواهد بود. از آنچه که نگارش یافت، استفادهمیشود که شب قدر تا قیامت باقی است و در هر شب قدر هم ولی امر و صاحبامری هست که آن امر را دریافت دارد، که در زمان ما صاحب آن امر صاحببزرگوار ما حضرت حجة بن الحسن المهدی، ارواحنا فدا، است و برای آنکه بهتربدانیم که لیلةالقدر بیانگر مقام شامخ ولایت اهل بیت(ع) و امامت آنان تاروز رستاخیز میباشد. حدیثی را هم که در بخش فضیلتهای حضرت فاطمة زهرا(س) است، ملاحظه میکنیم که در آن به طور کنایه از آن بانوی عظیم القدر تعبیربه لیلةالقدر شده است و آن در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق(ع) نقلشده که فرمودهاند: «ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمهو «قدر» خداست، پس کسی که فاطمه(س) را آنگونه که باید، بشناسد، شب قدر رادرک کرده است. و این اشاره به مقام ولایت آن بانوی معصوم (س) نیزدارد. و از طرفی، همانگونه که در شب قدر امر حق بر امام به حق فرودمیآید، نزولگاه نور پاک امامان معصوم(ع) نیز وجود مقدس فاطمة زهرا(س) است؛ که حقیقتاً هرکس آن بانو را شناخت و به عظمت مقام فرزندان معصومش وهمسر مظلوم و معصومش پیبرد، شب قدر را درک کرده است. نویسنده: علی اکبر رضوانی ٭برگرفته از: تحقیقی دربارة لیلةالقدر و رابطة آن با امام عصر، ارواحنافداه، صص ۱۴۹ ـ ۱۳۲ ، با تلخیص. پینوشتها: ۱. سورة دخان (۴۴)، آیة ۴. ۲. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۵۱؛ منتخب الاثر فصل ۱۰، ب ۱، جز ۱ ، ص ۴۹۲. ۳. علامه مجلسی، همان، ج ۵۱، ص ۷۳؛ منتخب الاثر فصل۲، ب ۳، ح۴ ، ص ۱۸۳. ۴. امراء هستی، ص ۱۹۰؛ تفسیر القمی، ص ۷۳۱؛ علامه مجلسی، همان، ج ۹۷، ص ۱۴، جز ۲۳. |
.: RASEKHOON.NET:.