تاريخ : پنج شنبه 25 شهریور 1389  | 1:14 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
مایک بنتون" استاد علوم زمینی، پالئوبیولوژی وتنوع زیستی دانشگاه بریستول در گفتگویی با ایندیپندنت درباره انواعدایناسورها و روند کشف بقایای این هیولاهای ما قبل تاریخ توضیحاتی دادهاست.
 
کشف دایناسوها
 
به گفته بنتون کشف دایناسورها همیشه در حال انجام است. سالانه 25 تا 30 کشف جدید از بقایای دایناسورها صورت می گیرد. همه انتظار دارند میزانسرعت این کشفها کاهش پیدا کند اما تا کنون این سرعت تقریبا ثابت بوده وتغییری نکرده است. به اعتقاد بنتون بر اساس این واقعیت که تا کنون گونههای جدیدی در اروپا کشف نشده، انسانها اکنون در مسیر کشف تمامی گونه هایدایناسورها در نیمه راه قرار دارند. گونه های جدید از دایناسورها در بیشتردر مناطقی مانند جنوب آمریکا و چین یافت می شوند.
 
پیشرفتهای علمی
 
دو دلیل برای بالا بودن میزان کشف دایناسورها طی دو دهه گذشته وجوددارد. دلیل اول افزایش متخصصان و محققان دیرینه شناس در زمینه دیرینهشناسی و دلیل دوم کشف و ورود به مناطق ناشناخته و دست نخورده ای است که بهتازگی فرصت مطالعه و جستجو در آنها به وجود آمده است.
 
 در عین حال آزاد شدنفضای سیاسی نیز در این میان بی تاثیر نبوده است. به گفته بنتون در زمانآغاز فعالیتهای وی ایده برقراری ارتباط با دیرینه شناسان چینی امری غیرممکن بود. اما به تدریج محققان دریافتند کلید یافتن گونه های جدید ورود بهقلمروهای جدید است.
 
کشفیات مهم
 
جدیدترین کشف مهم در تاریخ دایناسورها، کشف دایناسور پردار بود که درچین صورت گرفته است. این رویداد کشف گونه ای جدید به شمار نمی رود، بلکهکشف وجود پر بر روی بدن این دایناسورها نکته مهم به شمار رفته و تحولبسیار بزرگی را در دیدگاه محققان درباره دایناسورها به وجود آورد.
 
به اعتقاد بنتون کشف "آلکسااروس" نیز بسیار جالب توجه بوده است زیرااین دایناسور به گروهی جدید اختصاص دارد، جانداری بسیار عجیب با چهره ایخارق العاده که از پاهایی بسیار کوتاه و پهن، بازوهای بلند، پنجه های جارومانند و سر کوچک و بی خطر یک گیاهخوار برخوردار بوده است. پیش از این نیزبقایای این دایناسور یافته شده بود اما اولین "آلکسااروس" کامل گروهی جدیداز دایناسورها را به محققان معرفی کرد.
 
با وجود سالانه 30 کشف جدید، بقایای تازه کشف شده می توانند بسیار پراهمیت باشند زیرا آنها در مناطق غیر عادی و دور از انتظار کشف می شوند،اما همه این بقایا می توانند به 40 تا 50 خانواده از دایناسورها تعلقداشته باشند. مشابه دایناسوری که در رومانی کشف شده است، این دایناسورمشابه یک "ولوسیرپتر" است که گروه چندان جدیدی به شمار نمی رود اما کشف آندر رومانی جلب توجه است، در کشوری اروپایی که تا کنون سابقه مشاهده چنینبقایایی در آن وجود نداشته است.
 
این روند کمی به کشف گونه های جدید سنجابها شباهت دارد. گونه های جدیدسنجابها به واسطه تفاوتهای بسیار ظریفی از گونه های شناخته شده جدا میشوند، این تفاوتها به میزان اطلاعات و درک ما از این جانداران می افزایند،اما این جانداران یکی از شگفتی های جهان هستی به شمار نمی روند.
 
انتخاب نام
 
برای نامگذاری گونه های جدید دایناسورها قوانین رسمی چندانی وجودندارد. هیچ هیئت یا کمیته ای برای انتخاب و اختصاص دادن نامهای جدید وجودندارند و از این رو به گفته بنتون می توانید در این زمینه تا می خواهیدخیالپرداز باشید. همچنین می توان از منبعی محلی، تاریخ کشوری که بقایا درآن یافته شده و یا از افسانه شناسی در انتخاب نام دایناسور جدید استفادهکرد. همچنین می توان به راحتی از نامی لاتین مانند "تیرانوسائوروس رکس" استفاده کرد که به لاتین به مفهوم "پادشاه مستبد" است.
 
یک کشف واقعی
 
تا کنون بیش از 700 تا 800 گونه از دایناسورها نامگذاری شده اند کهکاملا با یکدیگر متفاوتند و در حدود دو برابر این میزان نیز در تاریخنامگذاری شده اند. در صورتی که به این اعداد به شکلی خوشبینانه فکر کنیدمی توانید به متعدد بودن گونه های این جانداران پی برد.
 
زمانی که نوبت به طبقه بندی کشفها به عنوان گونه ای جدید می رسد بایدشکاک بودن و ظریف بینیرا به خاطر سپرد. به عنوان یک دانشمند باید بقایایبه دست آورده را بارها و بارها مورد آزمایش قرار داد. دندانها، شکل جمجمهو استخوانها و دیگر ویژگی های آناتومی برای طبقه بندی نمونه های کشف شدهوجود دارند. در نهایت برای قرار دادن گونه جدید در میان یک خانواده ازدایناسورها، باید از نمونه های موجود  برای یافتن نشانه ای جدید در بقایایبه دست آمده استفاده کرد.
 
به گفته بنتون هرچه بقایای یافته شده تکه تکه تر باشند، دقت دانشمندباید افزایش پیدا کند. در صورتی که تنها یک دندان کشف شده نمی تواناطلاعات زیادی از آن به دست آورد، در صورتی که بقایای کشف شده یک جمجمهاست، این نمونه ای بسیار کارآمد است و در صورتی که کل اسکلت دایناسور کشفشده بستری مناسب برای انجام مطالعات جدید فراهم آمده است.
 
بنتون می گوید شاید همیشه نتوان به اندازه کافی دقیق بود. نمی توانانکار کرد در طول تاریخ علم افراد مختلف همیشه در پی دستیابی به اکتشافاتبزرگ بوده اند. اما یافتن نمونه های جدید تنها نیمی از وظایف یک دیرینشناس است، بخش دیگر درک حیات گذشته است که در واقع بخشی اندیشمندانه تر بهشمار رفته و نیازمند مطالعات بیشتر است.
 






نظرات 0