و بعد از كلماتى زيبا در ستايش و توصيف ربّ العالمين فرمود:
«خداوند به من چنين وحى كرده است: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم، يا أيّها الرَّسول بلّغ ما أنزل اِليك من ربّك... ». «اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده - درباره على، يعنى خلافت على بن ابىطالبعليهما السلام - و اگر انجام ندهى رسالت او را نرساندهاى، و خداوند تو را از مردم حفظ مىكند».
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرد، كوتاهى نكردهام و سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مىكنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم - كه او سلام است - مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع مردم به پاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه: «على بن ابىطالب برادر من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».
سپس با بيان بعضى فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام و همچنين نكوهش منافقين بيان داشت:
«اى مردم، اين مطالب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحباختيار و امامى قرار داده كه اطاعتش را واجب نمودهاست بر مهاجرين و انصار و بر تابعين، و بر روستايى و شهرى، و بر عجمى و عربى، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچك، و بر سفيد و سياه. بر هر يكتاپرستى حكم او اجراشونده و كلامش مورد عمل و امر او نافذ است. هر كس با او مخالفت كند ملعون است، و هر كس تابع او باشد و او را تصديق نمايد مورد رحمت الهى است».
پیامبر صلی الله عليه و آله سخن خود را با اشاره به برخى فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام و افضليت ايشان ادامه داد و سپس دستش را بر بازوى اميرالمؤمنين عليه السلام زده ايشان را بلند كرد تا حدى كه پاى آن حضرت موازى زانوى پیامبر صلی الله عليه و آله رسيد، و فرمود:
«اى مردم، چه كسى بر شما از خودتان صاحباختيارتر است؟»
گفتند: خدا و رسولش.
فرمود:
«ألا و مَنْ كُنْتُ مولاه فهذا على مولاه، اللهمّ والِ من والاه و عاد من عاداه وانصُر مَنْ نَصَره و اخذل مَنْ خَذَله»
«بدانيد كه هركس من صاحباختيار اويم اين على صاحباختيار اوست. خدايا دوست بدار هركس او را دوست دارد، و دشمن بدار هركس او را دشمن دارد، و ياور باش هركس او را يارى كند، و خوار كن هركس او را خوار كند».
سپس پیامبر صلی الله عليه و آله با بيان مطالبى در مورد مسئله امامت و تأكيد بر آن، سخنى گفتند كه جز اندكى بقيه آن را نفهميدند و آن اشاره به اصحاب صحيفه ملعونه بود، حضرت فرمود:
«اى مردم، بعد از من رؤسايى خواهندآمد كه به آتش دعوت مىكنند و روز قيامت كمك نمىشوند. اى مردم، خداوند و من از آنان بيزار هستيم. اى مردم، آنان و يارانشان و تابعينشان و پيروانشان در پايينترين درجه آتشاند و چه بد است جاى متكبران. بدانيد كه آنان «اصحاب صحيفه» هستند، پس هر يك از شما در صحيفه خود نظر كند».
در دنباله پیامبر صلی الله عليه و آله با اشاره به امامان دوازدهگانه از ذريّه خود افزود:
«اى مردم، بدانيد كه من پيامبرم و على امام و وصى بعد از من است و امامان بعد از او فرزندانش هستند. بدانيد كه من پدر آنانم و آنها از صلب او به وجود مىآيند».
همچنين حضرت با اشاره به آخرين امام يعنى مهدى موعود بقية اللَّه الاعظم عليه السلام فرمود:
«بدانيد كه آخرين امامان مهدى قائم از ماست. اوست غالب بر اديان، اوست انتقامگيرنده از ظالمين، اوست فاتح قلعهها و منهدمكننده آنها، اوست غالب بر هر قبيلهاى از اهل شرك و هدايتكننده آنان. بدانيد كه اوست انتقامگيرنده همه خونهاى اولياى خدا. اوست يارىدهنده دين خدا. بدانيد كه اوست استفادهكننده از دريايى عميق. اوست كه هر صاحبفضيلتى را به اندازه فضلش و هر صاحبجهالتى را به اندازه جهلش علامت نهد...».
سپس پیامبر صلی الله عليه و آله لزوم بيعت را مطرح نموده، فرمود:
«بدانيد كه من بعد از پايان خطابهام شما را به دستدادن با خودم به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و سپس به دست دادن با او فرا مىخوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كردهام و على با من بيعت كردهاست، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت مىگيرم».
خطابه پیامبر صلی الله عليه و آله با بيان مسائلى از حلال و حرام شرعى ادامه يافت و در پايان حضرت دوباره بر مسئله بيعت تأكيد كرد. ايشان جملاتى را خواند و از همگان خواست تا آن را تكرار كنند تا بيعت عملى باشد. سپس مردم را موظّف كرد تا به اميرالمؤمنين عليه السلام با عنوان «امير المؤمنين» سلام كنند و خداوند را بر هدايتش شكر گويند.
اينگونه بزرگترين خطابه پیامبر صلی الله عليه و آله از فراز غدير پايان يافت و براى بيعت فرصتى سه روزه در نظر گرفته شد تا در غدير خم اُطراق كنند و اين كار را انجام دهند.
منبع : سایت غدیریه