تقديم به آنان که در پی کشف حقیقت‌اند.

به نقل از استاد علاّمه طباطبایی:استاد محمد حسن طباطبایی

می‌فرمود: در اسفند 1314ش، زمانی که رضا شاه اجازه خروج

به نجف و فرستادن پول به طلاّب را نمی‌داد و قدغن کرده بود.

به‌قدری در مضیقه و تنگنا قرار گرفتیم که لحاف زندگی‌مان را فروختیم.

عرب‌باغی و تضعیف حوزه‌های علمیّه

از افتخارات  بزرگ حوزه‌های علمیه در طول تاریخ درخشان خود این است که با سربلندی از عزّت خود صیانت نمودند و با حفظ استقلال از وابسته بودن به قدرت‌ها و حکومت‌ها، بالاخص بی‌نیاز و مستغنی از هرگونه وابستگی مادّی به آنها شدند. یکی از مهم‌ترین عوامل تداوم حیات حوزه‌های علمیه همواره وجوهات شرعیه است که مراجع تقلید (نائبان امام زمان عج) از طرف امام ع بر اخذ آن نیابت دارند و شیعه همواره با پرداخت و ارسال وجوهات شرعیه از خمس و مال امام ع به مجتهدین عظام بر ادای تکلیف شرعی خود خرسند است. و مجتهدین و مراجع عظام آن را در موارد لازم صرف می‌کنند. منجمله یکی از موارد مصرف، پرداخت شهریه برای طلاّب علوم دینی است که تربیت طلاّب، محفوظ ماندن و تکامل علوم اسلامی را به‌دنبال دارد.

و به قول امام خمینی (ره)این حوزه‌های علمیّه است که اسلام را تا حالا زنده نگه‌داشته است بنابراین، مهم‌ترین عامل بقاء حوزه‌های علمیه در طول تاریخ، اخذ جوهات شرعیه توسط مجتهدین عظام و صرف آن در تربیت طلاّب و روحانیون می باشد.

اما آقای عرب‌ باغی فتاوایی دارد که گویا سعی داشته  تمام موارد بالا را خنثی نماید، وباعث تضعیف حوزه‌های علمیّه  شود  تداوم و استقلال آنها را به خطر بیاندازد.

توجّه خوانندگان محترم را به این فتاویٰ از لابه‌لای کتاب‌هایش جلب می‌نمایم.

مال امام ؑ در وقت غیبت

و همه خمس اختصاص به سادات دارد

و از برای غیرِ ایشان حرام است و به دیگران نمی‌رسد. ( ازکتاب نجات ایران )

مسئله جواز دادن مال امام به سادات بدون اذن مجتهد اینکه سؤال نموده‌ بودید آیا دادن خمس و مال امام عج به سادات بدون اذن آقایان علماء و مجتهدین جایز است یا نه؟ پس احقر در جواب این مسئله معروض می‌دارد که: (ص111).

به صریح احادیث متواتره صحیحه و به ضرورت دین شیعه خمس که پنج‌‌ یک منافع سالیانه شخص است اختصاص به سادات دارد و از برای غیر ایشان حرام است. (ص111).

چنانکه زکوة از برای فقراء غیر سادات حلال و برای سادات حرام است و در این دو مسئله شکی و اشکالی برای احدی از علماء واقع نشده. (ص111).

و اما مال امام عج که در زمان حضرت حضرات ائمه ع به آن بزرگواران اختصاص داشت و آن نصف همان خمس بود. پس در وقت غیبت آن حضرات ع همه خمس تعلّق به سادات دارد و از ایشان خارج نمی‌شود و به دیگران نمی‌رسد. (ص111).

 

جوابی برای عرب‌ باغی در ادامه مطلب :

 

جوابی برای عرب‌ باغی

به قلم عالم ربّانی آقای حاج شیخ محمّدتقی صاحب‌الزّمانی: توضیح و بیانی در مورد خمس و سهم امام ع

از موسی‌بن جعفرع روایت شده که در ضمن حدیثی فرمودند: خمس به شش قسمت تقسیم می‌شود:

1-         برای خدا.عکس عالم ربانی آقای شیخ محمدتقی صاحب الزمانی

2-         برای رسول خدا.

3-         برای ذی‌القربی.

4-         برای یتیمان.

5-         برای بی‌چیزان.

6-         در راه ماندگان.

پس سهم خدا و سهم رسولش مال اولی‌الأمر بعد از رسول‌الله است از باب وراثت پس او (اولی‌الامر) سه سهم می‌برد؛ دو سهم به وراثت و یک سهم از سوی خداوند برای او تعیین شده، پس نصف خمس کلاًّ مال او است، و نصف دوّم آن در بین اهل بیت او است یتامیٰ و مساکین و ابناء سبیل‌شان بر اساس حکم کتاب و سنّت بین آنان تقسیم می‌شود، به‌قدری که در سال‌شان بی‌نیاز گردند و اگر بی‌نیاز شدند و خرج‌سال‌شان تأمین شد و چیزی اضافه ماند آن، مال والی می‌باشد، و اگر کم آمد و بی‌نیاز نشدند بر عهدة والی است که آنان را بی‌نیاز گرداند زیرا زیادی خمس مال والی است لذا رفع نیاز اهل بیت هم بر عهده او خواهد بود.

و اینکه خداوند این خمس را مخصوص اهل بیت پیامبر کرده، و نیازمندان و ابناء سبیل دیگر از مردم در آن حقّی ندارند؛ برای این است که عوض باشد از صدقات مردم، خداوند آنها را منزّه داشته از اوساخ و چرک‌های مردم به خاطر قرابت‌شان از رسول خداص)) و کرامت خاصّ ایشان از سوی خداوند، لذا خداوند، مخصوص ایشان، از سوی خود سهمی معیّن فرموده تا بی‌نیاز گردند، و در حال ذلّ و مسکنت و بیچارگی نباشند، و خود اهل بیت به‌خودشان صدقه بدهند اشکالی ندارد یعنی سیّد صدقه و زکات خود را به سیّدی فقیر بدهد ممنوع نیست، تا اینکه فرمود:کسی که از طرف مادر از بنی هاشم باشد نه پدر، صدقه بر او حلال است و از خمس، هیچ به او نمی‌رسد. «المیزان ج 9 وسائل‌الشیعه ج 6، ص 358»

پس نصف خمس مال امام ع شد و نصف دیگر به یتامی و مساکین و ابناء سبیل از اهل بیت و سادات می‌رسد، در نتیجه خمس به دو سهم تقسیم می شود: 1- سهم امام، 2- سهم سادات، سهم سادات را باید به خود سادات نیازمند طبق دستور قرآن کریم باید پرداخت نمود، سهم امام ع را هم باید به خود او پرداخت کرد، اکنون در زمان غیبت امام ع که دسترسی به خدمت وی ممکن نیست سهم امام را چگونه به‌وی برسانیم؟

قاعدة عرفی  و عقلائی و شرعی این است که اوّلاً باید به دست فقهاء عادل و خدا ترس برسد و آنان (خداوند بر عزّتشان بیفزاید) می‌توانند با احراز رضایت امامع در مورد شایسته مصرف نمایند، و مورد شایسته همان حفظ دین است، علم یقینی داریم به اینکه امام ع راضی است به اینکه مال او صرف شود در بر پا داشتن ستون‌های دین، و بلند ساختن عَلَم‌های آن و ترویج شرع اقدس و رفع نیازهای طالبان علم که می‌خواهند با وعظ و نصیحت و تشریح حلال و حرام به مؤمنان سود برسانند. شیطان‌های شبه‌انگیز را جوابگو باشند. با بیان و قلم، و هرکاری که حفظ دین به آن بستگی دارد، بخصوص اگر تصرّف در جهت رضاء امام توسّط حاکم شرعی باشد؛ حاکمی که دارای مرتبه بلندی باشد در عقل و عدالت و امانت، و اهتمام به مصالح دینیّه و قدرت بر تشخیص موارد اهمّ و مهمّ را داشته باشد.

برای تبیین مسأله مثالی ذکر شده: اگر کسی مالی را بدهکار باشد و طلبکار غائب است آنچنانکه مفقودالاثر است و دسترسی به او ندارد تا مال را به صاحبش برساند، و از طرف دیگر می‌بیند خانواده و عیال او نیازمند به آن هستند نیاز شدید، اگر بدهکار بگوید مال را به خود صاحب مال باید بدهم با اینکه عیال و فرزندان او در اثر شدّت نیاز و بی‌چیزی از بین بروند یا به گدائی روی آورند و دچار مشکلاتی سخت گردند، در این صورت این بدهکار مسئول است و صاحب مال یقیناً راضی است که مالش صرف عیالات او شود تا مشکلات‌شان حلّ شده و آبرو و حیثیّت‌شان محفوظ بماند.

و در بارة حضرت ولیّ عصرعج می‌دانیم که حفظ و پیشرفت دین در نظر ایشان از هر چیزی مهمّ‌تر است آنچنانکه آن حضرت، مال که سهل است، جان عزیز خود را فدای دین می‌کند پس اگر خُمس و اموال دیگر آن‌ حضرت در دست ما باشد و آنرا در این راه خرج کنیم راضی خواهد بود.

آری حاکم شرع ولایت دارد و باید مال امام عج در دست او باشد تا بدان‌وسیله بتواند عَلَم اسلام را سربلند نگهدارد، در غیر اینصورت رهبری دینی ضایع می‌گردد، در حالی که حفظ رهبری از اهمّ  واجبات دینیّه است؛ زیرا نظام دین با آن است و قوام مذهب با آن است، و در سایه قدرت رهبری حقوق به اهلش رسیده و محفوظ می‌ماند، وگرنه کار دین و دنیا اختلال می‌یابد، و به‌سوی خداوند جلّ شأنه دست نیاز بلند کرده و می‌خواهیم والیان ولایت دینی را مؤیّد و مسدّد نماید و نظر عنایت خود را بر سرشان مستدام بدارد آمین، و عمل ائمّه ع در دوران ظهورشان همین بوده هرچه از خمس به‌دست‌شان می‌رسید در راه اعلاء کلمه حق و رفع نیاز مستمندان از اهل بیت و مؤمنین خرج می کردند.




نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 اسفند 1393 ،11:55 AM توسط محمدرضا آبرون | نظرات (0)
آخرين مطالب ارسال شده

تمامي حقوق مادي و معنوي عرب باغی را از لابه لای کتاب هایش باید شناخت براي محمدرضا آبرون محفوظ مي باشد!

طراحي قالب توسط : WWW.RASEKHOON.NET