بگذارید هر چه می خواهد ببارد
وقتی
چترمان " خدا " باشد.
دل تك سرنشين
وسيع باش و تنها و سر به زير و سخت...
دوشنبه 24 تیر 1392 ساعت 1:10 PM
بگذارید هر چه می خواهد بباردوقتیچترمان " خدا " باشد.
دوشنبه 9 اردیبهشت 1392 ساعت 12:57 PM
هر انــسانے عطــــــرے خاص دارد
گاهــے، برخــــے
عجیـب بـوے خـــــــدا می دهند...
یک شنبه 22 فروردین 1389 ساعت 11:30 AM
خدايا از خطايم چنان گذشتي كه گويا خطايي نديدي ... الها خطايي نديدي، يا مرا نديدي؟؟؟
چهارشنبه 18 فروردین 1389 ساعت 12:07 PM
خداي مهربانم تو، اگر چه با مني، تنهايي و من، اگر چه با تو نيستم، تنها نيستم عزيزا ... بگو با اين شرمساري چه كنم ؟؟؟....
یک شنبه 2 اسفند 1388 ساعت 12:06 PM
خدايا ياريم كن تا اگر چيزي شكستم دل نباشد.
دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 10:42 AM
شرمنده ام دل تك سرنشين من !!! خدايا صبوريم ببخش . . . آمين
پنج شنبه 1 بهمن 1388 ساعت 12:05 PM
خداي من با تمام دل سلام هر چه در كوي و برزن نشان از تو مي گيرم، بي نشان و آواره وصله مي خورم. هر چه به دنبال كويت جستجو مي كنم، دورتر و دورتر مي شوم. هر چه بويت را مي طلبم، از هواي باراني ات محروم مي گردم. هر چه شانه هايت را براي پناه مي جويم، گاه و بي گاه به اشتباه، خود به ديوار گناه مي آويزم. هر چه طنين صداي گرمت را خواستارم، ترانه هاي سرد دروغين هم نوايي ام مي كنند. واي بر من.... تو را كجا و چگونه مي جويم؟ از كه تو را خواستارم؟ واي بر من.... الها... ياري ام ده تو را در ثانيه ثانيه لحظاتم، در نقطه نقطه وجودم، در كنج كنج دلم بيابم. مهربانا.... ياري ام ده در معراج سكوتم، تو را از قنوت صبح گاهان بيابم و به خاطر قداست لحظه با تو بودن، خود را گم . فراموش كنم و تنهاي تنها تو باشم و تو ...
پنج شنبه 1 بهمن 1388 ساعت 11:56 AM
خدایا ، مهربانا باران رحمت تو همیشه در حال باریدن است، تقصیر خودمان است که کاسه هایمان را بعکس گرفته ایم...
|