امام مهدى (ع) در راه و كار خود سازش ناپذیر است و در اجراى حدود و احكام الهى و مبارزه با ستمگران قاطعیتى خدایى دارد، چشم پوشى و مسامحه اى در راه و روش او نیست، از ملامت ملامتگران نمى هراسد، از هیچ مقام و قدرتى نمى ترسد، و بدون هیچگونه ملاحظه اى تبهكاران را كیفر مى كند و صالحان زاهد و ساده زى و بى آلایش را در مصادر امور مى گمارد
.
قاطعیت، خصلت همه رهبران راستین الهى است، و این خصلت در وجود مبارك امام مهدى (ع) در حد اوج و كمال است. و معیار پاكسازى اجتماعات بشرى همین است. عینیت یافتن عدالتى فراگیر و ریشه سوزى هر ظلم و ستم باید بدون كمترین ترحم و ارفاق و استثنایى صورت گیرد، بطورى كه در هیچ جاى جهان علت فساد و عامل بیدادى برجاى نماند، تا بتواند بتدریج به مناطق دیگر نفوذ كند، و به توطئه و كارشكنى در كار سامان بخشیدن به جامعه بشرى بپردازد.
این تجربه همه دوران تاریخ است كه سازش و ارفاق و ملایمت در پاكسازى جامعه و زدودن علل و عوامل ناراستى و نادرستى و تجاوزطلبى، همواره موجب گردیده است تا پس از گذشت اندك زمانى، نیروهاى ضدحق و ضد عدل در سازماندهى مجددى تشكل یابند، و از پشت به نیروهاى مردمى و انقلابى یورش آورند، و ضربه هاى كارى وارد سازند، و آنان را بكلى از پاى درآورند، یا دست كم تضعیف كنند و در راه و كارشان ناموفق سازند. این موضوع تجربه همیشگى تاریخ است. و دیگر بار، در دوران ظهور بزرگ، این واقعیت نادیده گرفته نمى شود، تا پاكسازى بزرگ و ریشه اى جامعه بشرى تحقق خارجى یابد، و از هر شكست و ناتوانى و سستى در امان ماند. از اینرو، امام منجى، در سراسر اندام جامعه بشرى سلولى فاسد بر جاى نمى گذارد، و هر خس و خاشاكى را از مسیر انسان برمى دارد، و هر فسادى را در نطفه خفه مى كند، و هر ستمى را از ریشه مى خشكاند. در همه جریانهاى فاسد و ضدانسانى، همه عاملان، زمینه سازان و دستیاران آن جریانها را از دم تیغ مى گذراند.
امام باقر (ع):
یقوم القائم... على العرب شدید، لیس شانه الاالسیف... ولایاخذه فى الله لومة لائم. (1)
-
(امام) قائم قیام مى كند... بر اعراب سختگیر است و راه (و روش) او شمشیر
(به به كارگیرى سلاح) است. و در راه اجراى (برنامه هاى) الهى از ملامت
ملامتگرى بیم نمى كند.
تبلیغات دشمنان داخلى و خارجى و بوق و كرناها و تكفیرهاى داخلى و ارتجاعى در او هیچ اثرى نمى گذارد، و او را به مصلحت سنجى مجبور نمى سازد. این روش ارزشمند، در عین دشواریهاى فراوانى كه همراه دارد، از جهتى نیز كارها را آسان مى كند، چون آنان كه اندیشه رخنه كردن در صفوف نهضت و انقلاب جدید را در سر مى پرورانند و شیوه فتنه گرى را در پیش مى گیرند، هنگامى كه با قاطعیتى خلل ناپذیر روبرو گشتند و راهى براى نیرنگ بازى و نفوذى گرى در پیش خود ندیدند، دست از هر خطا و انحراف برمى دارند و از هرگونه حركتهاى مخفیانه و كارشكنیهاى پنهانى و سرمایه گذاریهاى مرموز دست مى شویند.
امام مهدى (ع)، با ایجاد بیم و دلهره و ترسهاى عمیق و راستین، بسیارى از گروههاى مخالف و ستم پیشه را مجبور به ترك راه و روش خود مى كند و به تسلیم وامى دارد. از اینرو، در احادیث آمده است كه از شمشیر برنده و اراده قاطع امام و یارانش همه اهریمنان مى هراسند، و ترسى گران بر روان دژخیمان خون آشام سایه مى افكند، و لرزه بر اندام خودكامگان و طاغوتان مى افتد. و این خود عامل بزرگى در پیروزى كامل آن امام منجى است. با این رعب و ترس، بسیارى مقاومتها درهم مى شكند، و بسیارى از مردمان به راه بازمى گردند و از تجاوز به حقوق دیگران و زیر پا نهادن مسؤولیت و تكلیف و حرمت انسانها دست برمى دارند.
امام صادق (ع):
بیناالرجل على راس القائم یامرو ینهى اذا امر بضرب عنقه، فلا یبقى بین الخافقین جشى ءج الا خافه. (2)
-
در همان هنگامى كه شخصى نزد قائم ایستاده و به امر و نهى مشغول است (3)
ناگاه (امام) امر مى كند كه او را بكشند. اینست كه در خاور و باختر زمین
چیزى نمى ماند مگر اینكه از (قاطعیت و اجراى عدالت) او مى هراسد.
انسانهاى استثمارگر، ستم پیشه، خون آشام و بداندیشان دیوسیرت، در برابر خود قدرت و نظامى را مى بینند كه ذره اى از حق و حقوق مردمان را نادیده نمى گیرد، و كاهى را از كوهى جدا مى سازد، و زشت كرداران و گناهكاران را بدون ذره اى چشم پوشى كیفر مى دهد، و حد و حدود الهى را بدون كمترین ارفاق به اجرا درمى آورد، و قانون عدل و حق درباره بزرگ و كوچك و فقیر و غنى و عالم و جاهل و خویش و بیگانه عملى مى سازد. و اینچنین شیوه و روشى نرمش ناپذیر و استوار، اطاعت و فرمانبردارى همگان را موجب مى گردد.
امام باقر (ع):
كانى باصحاب القائم و قد احاطوا بما بین الخافقین لیس من شى ء الا هو مطیع لهم. (4)
- گوییا یاران قائم را مى بینم كه بر خاور و باختر گیتى مسلط شده اند، و هیچ چیز نیست مگر آنكه از آنان فرمان مى برد.
و اینچنین شیوه و روشى مى تواند نجات بخش بشریت باشد، و شبكه هاى پیچیده بیدادگران و دنیاداران را از دست و پاى بشریت مظلوم بردارد، و راحت و آسایش واقعى همگان را فراهم سازد. در جبهه خارجى موفق مى شود حركتهاى ضد مردمى را درهم بشكند، و یك تن از ضد مردمان را باقى نگذارد، و در جبهه داخلى توفیق مى یابد تا به پاكسازى بزرگ دست یازد و همه منافقان نامرئى و نفوذیان و ریاكاران و تزویرگران ظاهرالصلاح را ریشه كن كند، و توده هاى نجیب انسانى را از شر هر نیرنگ و مكر و ترفند و فریبى آسوده سازد، و امنیت واقعى را بر سراسر اجتماعات انسانى حاكم گرداند.
بنابراین، روش امام در برخورد با تبهكاران داخلى و انحرافها و فسادهاى اجتماعى دست كمى از درگیرى با جبهه خارجى و دشمنان سلاح به دست و آشكار جهانى ندارد. كشتار و جنگ در راه و روش امام موعود (ع) تنها براى از میان برداشتن حاكمان و زمامداران مسلط بر كشورهاى جهان نیست، بلكه قاطعیت در برابر حكومتهاى خودكامه مقدمه اى است براى اصلاح جامعه ها و ایجاد دگرگونى اساسى در ماهیت روابط اجتماعى، و سرانجام اجراى دقیق عدالت اجتماعى در همه شؤون زندگى. به این جهت امام نه تنها در جنگها و لشكركشیها با دشمنان خارجى دست به كشتار مى زند و موانع راه را با قاطعیت از سر راه برمى دارد، بلكه در برابر هر گونه فساد و انحراف در داخل جامعه اسلامى نیز قاطعانه مى ایستد و علل و عوامل آن را نابود مى كند.
در این تردیدى نیست كه روشهاى سازشكارانه و مصلحت اندیشانه در برابر فساد داخلى، بتدریج جامعه را تباه مى سازد، یعنى از درون دچار مشكلاتى مى كند. كه از هرگونه سامانیابى مانع مى گردد، و كم كم مفاسد داخلى نظام را از اعتبار مى اندازد، و جامعه را به سقوط مى كشاند، و اجراى حق و عدل را ناممكن مى كند. از اینرو، ساختن جامعه هاى بشرى قاطعیتى نرمش ناپذیر مى خواهد و دورى دقیق از هرگونه ملاحظه گرایى و سازشكارى.
امام على (ع):
لا یقیم امرالله - سبحانه - الا من لایصانع ولا یضارع، ولا تتبع المطامع. (5)
- دین خدا را نمى توانند ترویج كنند مگر كسانى كه سازشكار نباشند، (و با دنیادوستان و رفاه طلبان) همسو نشوند، و دل در گرو طمعها و خواهانیها نداشته باشند.
راه و روش امام مهدى (ع)، شكوفایى راستین این اصول و معیارهاست، نه سازشى در آن راه دارد و نه طمعى به مال دنیادارى، هیچ انگیزه اى در كار نیست جز رضاى خدا و اجراى عدالت مطلق.
امام على (ع):
... و لیطهرن الارض من كل غاش... (6)
- ... زمین را از هر انسان نیرنگ باز (و فریبكار) پاك مى سازد...
كسانى كه در مبانى عقیدتى و ایمانى چون دیگرانند و بظاهر معتقد و مسلمان حساب مى شوند، لیكن در عمل و در روابط اجتماعى دچار انحرافند و در مسائل مالى و اقتصادى فریبكارند و غش به كار مى برند، مورد تصفیه و پاكسازى قاطع و انعطاف ناپذیر امام قرار مى گیرند، و با نابودى این طبقه زالوصفت كه در شمار اندك نیستند، مردمان به امنیت اقتصادى خواهند رسید در كنار دیگر امنیتهاى اجتماعى.
امام كاظم (ع):
... الثانى عشر منا سهل الله له كل عسیر... و یبیر به كل جبار عنید، و یهلك على یده كل شیطان مرید... (7)
...
خداوند براى دوازدهمین (امام) از خاندان ما هر دشوارى را آسان مى گرداند،
و به دست او هر جبار سرسختى نابود مى شود و هر شیطان سركشى هلاك مى گردد.
از شیوه هاى امام موعود (ع)، براى محو طاغوتان و جباران،عدم پذیرش توبه است. و این، موضوعى است بسیار مهم، كه از نفوذ عناصر ناباب و نالایق و دوگانه و ناخالص یا متظاهر، در صفوف انقلابیون جلوگیرى مى كند.
روشن است كه با پیدایش تحول و انقلاب در جامعه، مردم به دو گروه تقسیم مى شوند:
1- گروهى كه پیش از انقلاب و نظام جدید خود را براى تحول و دگرگونى آماده كرده بودند و اندیشه و افكار خویش را از پیرایه ها و معیارهاى نادرست پیشین رها ساخته بودند. این دسته با پدید آمدن انقلاب و تحول در نظام اجتماعى، بدون دشوارى، معیارهاى جدید را مى پذیرند و خود را با جامعه نوبنیاد و ضوابط آن تطبیق مى دهند و با تفكر و حركت نوین هماوا و هماهنگ مى گردند.
2- كسانى كه روشها و معیارهاى واپس گراى جامعه پیشین در تار و پود وجودشان نفوذ كرده و به اندیشه و عمل آنان فرم و شكل بخشیده است و منافعشان نیز در همان است. این گروه با همان اندیشه ها خو گرفته اند و آن اندیشه ها و معیارها جزء شخصیتشان شده است. اینان در هر جامعه و محیطى قرار گیرند جز به همان اصول پیش ساخته خویش به چیزى نمى اندیشند، و منافع خود را نیز در سایه همان روشها و اندیشه ها تامین شده مى یابند. این گروه با پدید آمدن تحول و انقلاب و واژگونى نظامهاى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و ارزشى پیشین، دچار مشكل اساسى مى گردند; زیرا از یك سو با حركت انقلابى و دگرگونساز جدید روبرو هستند كه اصول و معیارهاى تازه اى عرضه مى كند، كه در بسیارى از موارد كاملا با اصول پیشین متضاد و ناسازگار است. از سوى دیگر گرفتار افكار و اندیشه هاى پیشین و خصلتهاى منافع طلبانه خود هستند، كه در ژرفاى روح آنان رسوخ كرده است، بویژه كه منافع خود را نیز در سایه آن معیارها پایدار مى دانند.
گروه دوم در رویارویى با انقلاب دو دسته مى شوند: دسته اى كوتاه فكر و سطحى نگر، كه در برابر انقلاب و نظام جدید مى ایستند و در برابر اندیشه هاى نوین مقاومت مى كنند. این دسته زود از میان مى روند، و براى نیروهاى انقلابى رویارویى با این گروه چندان دشوار نیست.
دسته دوم كسانیند كه اصولى و بنیادى فكر مى كنند و پویایى و بالندگى حركت جدید و انقلابى را درك مى كنند و ستیز با آن را ناممكن مى شناسند. اینان بظاهر به حركت نوین تن مى دهند و آن را مى پذیرند، لیكن در درون و باطن به هرگونه كارشكنى دست مى یازند. این دسته در ظاهر انقلابى و طرفدار مبانى جدیدند و در باطن ضدانقلاب و معتقد به اصول گذشته اند. گرایش این نوع از مردم و گروهها به انقلاب، و ناشناخته ماندن آنان یا طرد نشدن آنان، همواره، مشكل اساسى هر انقلاب است و عامل اصلى انحراف در مبانى انقلابها. این طبقه با نفوذ در صفوف انقلابیون، حركت نو را دچار انحراف و چرخش به عقب و واپس گرایى مى سازند، و اندك اندك افكار و اندیشه هاى واپس گراى خود را در قالب تعبیرها و واژه هاى نو در جامعه جا مى زنند، و مبانى انقلاب را بتدریج از محتواى اصلى تهى مى سازند، و كم كم انقلاب را به ضدانقلاب تبدیل مى كنند. و این امرى است كه همواره تجربه شده است. لیكن مایه عبرت نگشته است.
یكى از راههاى اصلى نفوذ این خائنان خادم نما و ضدانقلابیون انقلابى نما و سرمایه داران و طاغوتان بظاهر مردمى، توبه است. البته توبه مى تواند راست و درست باشد و شخص تائب براستى گذشته ها را پس پشت افكنده و به راه بازگشته باشد، و هم مى تواند ظاهرى فریبكارانه صورت گیرد. تشخیص درست حقیقت توبه كارى دشوار است و اگر این دشوار حل نگردد حل مشكل نفوذ عناصر ناباب و ضد عدل و ضد ارزش در صفوف انقلاب دشوار است. (8)
این مشكل درباره داورى و قضاوت نیز هست كه افراد مجرم - بویژه متمكنان و طاغوتان مالى و سیاسى و نظامى - با زیركى و هوشیارى و با استفاده از افراد متخصص كه از راههاى فرار قانونى اطلاع دارند، مى توانند بیگناه را مجرم و مجرمان را بیگناه جلوه دهند و حق را ناحق كنند. (9)
در جامعه مهدوى (ع) كه سره از ناسره و منافق و طاغوت و طاغوتچه از دیگران جدا مى شوند و همه مجرمان كیفر مى یابند، و همه حقها به حقداران مى رسد، این دو مشكل چگونه حل مى شود كه راه فرارى باقى نماند؟
در احادیث كه در آنها اندكى از راهها و روشهاى امام مهدى (ع) ترسیم شده است به دو موضوع اساسى در این زمینه اشاره شده است:
1- امام و یاران او در قضاوت چون داود پیامبر (ع) قضاوت مى كنند، یعنى باعلم باطن بینى و احاطه به منویات و اندیشه هاى باطنى اشخاص و افراد، مجرمان را مجرم اعلام مى كنند و بیگناهان را بیگناه، و در آن دوران دیگر نیازى به شاهد و بینه و ارائه مدارك و دلائل نیست. با استفاده از این شیوه الهى است كه كار قضاوت بسرعت انجام مى گیرد، و هر مجرم و تبهكار در دم به كیفر مى رسد، و حقى از مظلومى ضایع نمى گردد.
امام صادق (ع):
لن تذهب الدنیا حتى یخرج رجل منا اهل البیت یحكم بحكم داود و آل داود لایسال الناس بینة. (10)
- دنیا پایان نمى پذیرد تا مردى از خاندان ما قیام كند، كه چون داوود (ع) و آل داود قضاوت كند، و از كسى (براى داورى) دلیلى نخواهد.
شیخ مفید مى گوید: « چون قائم آل محمد (ص) قیام كند، مانند حضرت داود (ع) یعنى برحسب باطن، قضاوت كند، و بى هیچ نیازى به شاهد حكم دهد. خداوند حكم را به او الهام مى كند. و او بر طبق الهام الهى حكم كند، مهدى، نقشه هاى پنهانى هر گروه را بداند و به آنان آن نقشه ها را بگوید. مهدى، دوست و دشمن خود را با نگاه بشناسد.» (11)
مشكل نفوذ عناصرى نفوذى نیز در پرتو همین اصل حل مى شود، زیرا كه افكار و اندیشه هاى افراد بر امام و یاران او (12) آشكار است، و ظاهرسازیها و نیرنگهاى آنان تاثیرى ندارد. به این جهت است كه توبه اشخاص پذیرفته نمى شود. (13)
امام باقر (ع):
یقوم القائم بامر جدید ... و. قضاء جدید، على العرب شدید، لیس شانه الا بالسیف، لایستتیب احدا، ولا یاخذه فى الله لومة لائم. (14)
-
قائم (ع) قیام مى كند با شیوه اى نو... و روشى تازه در قضاوت. بر عربها
سختگیر است، شیوه او تنها شمشیر است و توبه كسى را نمى پذیرد و در (راه)
اجراى احكام الهى از ملامت ملامتگرى نمى هراسد.
امام باقر (ع):
- زرارة:... قلت ایسیر، بسیرة محمد
(ص)؟ قال: هیهات هیهات یا زرارة ما یسیر بسیرته. قلت: جعلت فداك لم؟ قال
ان رسول الله (ص) سار فى امته باللین كان یتالف الناس، والقائم یسیر
بالقتل... ولایستتیب احدا... . (15)
زراره مى گوید: از امام باقر (ع)
پرسیدم: آیا قائم، با مردمان، مانند پیامبر (ص) رفتار نمى كند؟ فرمود:
هیهات، هیهات! مانند پیامبر (ص) رفتار نمى كند. گفتم: فدایت گردم چرا؟
گفت: پیامبر با ملایمت با مردم رفتار مى كرد، و مى كوشید تا محبت مردم را،
در راه دین، جلب كند و تالیف قلوب نماید. اما قائم با شمشیر با مردم روبرو
مى شود... و توبه اى از كسى نمى پذیرد...
قاطعیت الهى امام مهدى (ع)، در برابر همه عناصر فتنه انگیز و تجاوزطلبى است كه به حق و عدل پشت كرده اند و از تجاوز به حقوق و سلطه طلبى دست بردار نیستند. این عناصر - داخل باشند یا خارج، به ظاهر مسلمان باشند یا كافر - بدون استثنا با شمشیر فراگیر امام روبرو خواهند شد، و جامعه از وجود این ضدانسانها پاكسازى خواهد گردید.
امام باقر (ع):
اذا قام القائم سار الى الكوفة،
فیخرج منها بضعة عشر للاف انفس... علیهم السلاح فیقولون له: ارجع من حیث
جئت فلا حاجة لنا فى بنى فاطمة فیضع فیهم السیف حتى یاتى على آخرهم، ثم
یدخل الكوفة فیقتل بها كل منافق مرتاب و یهدم قصورها، و یقتل مقاتلیها حتى
یرضى الله - عزوجل - . (16)
- آنگاه كه قائم قیام كند به كوفه درآید،
پس چندین هزار (جنگجوى) سلاح به دست سر برآورند و به امام مهدى گویند:
بدانجا كه آمدى بازگرد كه ما را نیازى به فرزندان فاطمه نیست. امام آنان
را تا آخرین نفرشان مى كشد، سپس به كوفه داخل مى شود و (در داخل شهر) هر
منافق شك گرایى را مى كشد، و كاخهاى شهر را ویران مى كند، و سلاح به دستان
را از دم تیغ مى گذراند، تا خداى بزرگ (از كشتن این دشمنان دین و عدل)
خشنود گردد.
چنانكه از این حدیث آشكار مى شود جامعه از همه عناصر ناباب و ریاكار پاك مى گردد، و مظاهر زیست اشرافیگرى ویژه نظامهاى طبقاتى و سرمایه دارى چون قصرها و كاخها كه مسكن طبقات بالاى جامعه است، به دست با كفایت امام مهدى (ع) ویران مى گردد.
از جمله امورى كه امام مهدى (ع) را در اجراى دقیق قانون حق و عدل و عملى شدن ریز و درشت قوانین حدود و قصاص، یارى مى رساند یاران با صلابت و استوار و آشتى ناپذیر امام اند. یاران امام - افزون بر كمالات معنوى و جهات باطنى كه دارا هستند - چون طبق تعبیر احادیث اكثر جوان هستند، (17) قاطع و خشن و دور از هر گونه ملاحظه كارى و مصلحت سنجى برنامه ها را عملى مى سازند، و حق را به حقداران باز مى گردانند، و تبهكاران را بى ترحم كیفر مى دهند. دیگر اینكه ذهن ایشان از مفاهیمى عوضى به نام اسلام و دین خدا انباشته نشده است كه در هر راه و كار دچار تردید شوند و نتوانند قاطع و سریع به پاكسازى و اجراى احكام خدا دست یازند. آنان تنها از امام مهدى احكام خدا و آیین اسلام را مى آموزند و ذهنیت پیش ساخته اى ندارند. همچنین آنان از امام خویش بى چون و چرا و بطور كامل پیروى مى كنند. و این نیز موجب اجراى بیدرنگ و سازش ناپذیر مقررات و احكام است. این اطاعت كامل، برخاسته از امام شناسى آنان است و اینها همه موجب مى گردد تا در اجراى احكام اسلام ناب و خالص از هیچ چیز بیم نداشته باشند، و هیچ عاملى هرچند بزرگ و سرسخت مانع كار آنان نگردد، و احكام مو به مو اجرا شود، گرچه دشواریهاى فراوان و تصفیه هاى بزرگ و خونریزیهاى سیل آسایى را به همراه داشته باشد.
پاورقی:
1- «غیبت نعمانى »/233.
2- «غیبت نعمانى »/ 240.
3- یعنى خود از مسؤولان است.
4- «موسوعة الامام المهدى - ع -»، الكتاب الثالث، 454، به نقل از «بحار».
5 - «نهج البلاغه »/1137.
6 - «بحار» 51/120.
7- «كمال الدین » 2/369.
8 - شناسایى بیشتر این افراد البته ناممكن نیست، به شرط اینكه دقتهاى فراوان به كار رود و معیارها و ضوابط دقیق انقلابى در دست باشد و به دست افراد دلسوز و قاطع و كاردان اجرا شود.
9- با قضاوت درست و حساب شده و با وجود قاضیان بصیر و مؤمن پیشگیرى از این ترفندها - بطور اكثر - نیز امكان پذیر است.
10- «بحار» 52/319; «كافى » 1/397.
11- «خورشید مغرب »/ 35 به نقل از «ارشاد مفید»/ 365 -366.
12- امام مهدى (ع) به یاران طراز اول خود علومى مى آموزد كه با كمك آن مى توانند از چنین شیوه هایى استفاده كنند.
13- در «عدم پذیرش توبه » در زمان امام مهدى (ع) حرفهایى گفته اند: در این نوشته، قدر مسلم آن كه توبه ریاكارانه صورى است مطرح گردید. علامه مجلسى در این مورد مى گوید: «توبه كسانى را قبول نمى كند كه مى داند در باطن كافرند...» «بحار» 52/349.
14- «بحار» 52/354.
15- «بحار» 52/353; «غیبت نعمانى »/ 231، با اندكى اختلاف.
16- «بحار» 52/338; مكیال المكارم 1/147.
17- در احادیث آمده است: «اصحاب المهدى شباب لاكهول فیهم الا مثل كحل العین والملح فى الزاد و اقل الزادالملح: یاران امام مهدى جوانان هستند كه سالخورده اى میان آنان نیست، مگر به مقدار سرمه در چشم و نمك در غذا، و كمترین بخش غذا نمك است.» «منتخب الاثر» 484.
ماهنامه موعودـپیش شماره2