آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است

آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است

از دوری تو پاره گریبان شدن بس است

کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست

یوسف!ظهور کن که پریشان شدن بس است

یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟

یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است

 گریه، فراق، گریه، فراق، این چه رسمی است؟

دیگر بس است این همه گریان شدن بس است

موی سپید و بخت سیاه مرا ببین

دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است

تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟


ادامه مطلب


[ دوشنبه 15 مهر 1392  ] [ 12:17 AM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

کجاست جای تو در جمله زمان که هنوز...

کجاست جای تو در جمله زمان که هنوز...
که پیش از این؟ که هم اکنون ؟ که بعد از آن؟ که هنوز؟

و با چه قید بگویم که دوستت دارم؟
که تا ابد؟ که همیشه؟ که جاودان ؟ که هنوز؟

چقدر دلخورم از این جهان بی موعود
از این زمین که پیاپی...و آسمان که هنوز...

جهان سه نقطه پوچی است، خالی از نامت
پر از همیشه همینطور از همانکه هنوز

همه پناه گرفتند در پس هرگز
و پشت هیچ نشستند از این گمان که *هنوز*

ولی تو حتماًی و اتفاق می افتی!
ولی تو بایدی ای حس ناگهان که هنوز...


ادامه مطلب


[ شنبه 13 مهر 1392  ] [ 9:58 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (1) ]

تنها 5 نشانه برای ظهور امام زمان(عج) باقی مانده

از 1200 نشانه آخر الزمان فقط 5 نشانه باقی مانده است.

محققی در زمینه ی مهدویت به حوادث آخر الزمان اشاره کرد و گفت : در آخر الزمان حوادث مختلفی رخ می دهد که پیامبر فرموده اند به ناگریز فتنه ای پدید خواهد داد که هر گاه در نقطه ای آرامش یابد در نقطه دیگری نا آرامی شروع می شود و این چنین ادامه می یابد تا وقتی منادی آسمانی بانگ بر آورد که امیر شما مهدی است...

 

وی تصریح کرد : از بیش از 1200 نشانه ی آخر الزمان که در روایات سخن گفته شده طبق گفته ی همه ی محققان همه ی نشانه ها رخ داده و فقط 5 نشانه ی دیگر باقی مانده که نخستین آنها «خروج سفیانی» است.

*خروج سفیانی از سوریه برای کشتار همه ی شیعیان

مسول موسسه ی فرهنگی امام عصر (عج) ادامه داد در روایات آمده است سفیانی با حمایت صهیونیست ها و غربی ها در سوریه کودتا می کند وسپس یک گروه در سوریه به نام بنی کلب از و حمایت می کنند و امروز بنی کلب جماعتی هستند که بخشی از آنها در ارتش اسراییل،بخشی در سوریه و بخشی در لبنان زندگی میکنند.

وی اضافه کرد سفیانی جنگی در ترکیه و عراق راه می اندازد و شروع به کشتن شیعیان میکند و به کوفه میرسد و در کوفه بزرگترین اتفاق رخ می دهد و چنان شیعیان را می کشند به نحوی که همسایه به همسایه رحم نمی کند. و برای گرفتن پول همسایه ی خود را شیعه معرفی می کند.

شفیعی سروستانی یاد آور شد :هنگامی که درگیری از شام به کوفه برسد از کنار شهر قزوین لشکر سید خراسانی حرکت می کند واز منطقه ی مرکزی ایران عبور کرده و به کوفه می رود و در روایات آمده اگر لشکر سید خراسانی را دیدید با او همراه شوید و از یمن نیز سید یمانی به سوی کوفه می آید.

محققی در زمینه ی مهدویت به حوادث آخر الزمان اشاره کرد و گفت : در آخر الزمان حوادث مختلفی رخ می دهد که پیامبر فرموده اند به ناگریز فتنه ای پدید خواهد داد که هر گاه در نقطه ای آرامش یابد در نقطه دیگری نا آرامی شروع می شود و این چنین ادامه می یابد تا وقتی منادی آسمانی بانگ بر آورد که امیر شما مهدی است...


ادامه مطلب


[ جمعه 12 مهر 1392  ] [ 9:44 AM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (3) ]

تازه اسیر شده بود....


تازه اسیر شده بود....
در آن اردوگاه رسم بود که به محض ورود اسرا،آنهارا با بدن برهنه از روی خرده شیشه هاغلت می دادند...آن لحظه یادحرف یکی ازدوستانش در قبل اسارت افتاد،گفته بودکه هر وقت در حین اسارت مشکلی برایت حادث شد...دستت را روی قلبت بگذار و بگو:
السلام علیک یا اباالصالح المهدی ادرکنی...

اوهم در همان زمان سلام داد...انتظار داشت که بعد از سلام گفتنش نظر افسران سنگ دل بعثی برگرددو آنها منصرف شوند اما نشدند...

اورا غلت دادند...ندانست چرا اما خیلی دردش نگرفت....اما درد شکسته شدن دل وکمک نکردن امام زمان بدجورآزارش میداد...

شب امام زمان را به خواب دید...با گلایه از آقا پرسید :چرا امروز به کمکم نیامدید؟

آقا پیراهنش را کنار زد.


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 10 مهر 1392  ] [ 9:45 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

شاید از حوصله شما خارج باشه ولی خوندنش بد نیست،

روایاتى در موضوع تعجیل ظهور امام زمان(عج) وارد شده است که نشانگر اینست که دعا اثر كاملی در امر فرج دارد.
در بعضى روایات تصریح شده است كه دعاى مؤمنین و طلب فرج آن حضرت(علیه‌السلام) موجب تعجیل در فرج مى‌شود، و ترك آن موجب تأخیر در فرج مى‌شود.

از آن جمله روایتى كه در «نجم الثاقب» از شیخ جلیل عیّاشى از فضل بن ابى قره نقل شده، كه گفت: از امام صادق(علیه‌السلام) شنیدم كه مى‌فرمود : خداوند به حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) وحى فرمود كه بزودى براى تو از ساره پسرى متولّد مى‌شود .
ساره گفت: كه من پیره‌زن و عجوزه‌ام.
خداوند فرمود: بزودى فرزندى آورد و فرزندان آن پسر تا چهارصد سال در دست دشمن من معذّب مى‌گردند، به سبب آن كه كلام مرا ردّ نمود.
پس چون بنى اسرائیل در دست فرعون مبتلا شدند تا چهل روز در درگاه خداوند ناله و گریه نمودند.
خداوند به حضرت موسى و هارون(علیهماالسلام) وحى فرمود كه: ایشان را از دست فرعون خلاص گرداند، و صد و هفتاد سال از آن چهار صد سال باقى مانده بود كه آن را از ایشان برداشت.

امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: كه اگر شما نیز چنین تضرّع و زارى مى‌كردید، خداوند فرج ما را مقدّر مى‌كرد، و چون چنین نكنید پس بدرستی كه این امر به نهایت خود خواهد رسید.


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 10 مهر 1392  ] [ 9:41 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

حضور..........

نشسته ام که بهاری به این خزان بدهی
به غصه های دل من خودی نشان بدهی
دلیل غیبت تو اشتباه های من است
چقدر جای من آقا تو امتحان بدهی؟!
نشسته ام به دعا تا ادامه ی غم را
به ما ببخشی و زین پس کمی امان بدهی
جمعه ها دل من حالت دیگری دارد
چه میشود که به آن عطر جمکران بدهی!
چقدر مانده زمان تا زمان آن برسد
که ما شکسته دلان را دوباره جان بدهی؟
وضو گرفته ام از اشک چشم منتظرم
خودت بیایی و در کربلا اذان بدهی

 


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 10 مهر 1392  ] [ 9:35 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

آنجا که نام مهدی نیست . . .


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 10 مهر 1392  ] [ 9:34 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

یا اباصالح المهدی ادرکنا

حسین فریاد می زند: "هل من ناصر ینصرنی؟"
و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاح س ی ن! لبیک...
حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند...
و من باز می گویم: لبیک یاح س ی ن!
حسین شمشیر می خورد من سر پدرم داد می زنم و می گویم:
لبیک یا ح س ی ن!
حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم: لبیک یاحسین! لبیک...
حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید و من در پس خنده های مستانه ام فریاد میزنم: لبیک...ح س ی ن
رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟
من به دوستم دروغ میگویم و باز فریاد می زنم: لبیک...ح س ی ن
سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، ح س ی ن به من نگاه می کند می گوید: تنهایم یاریم کن...
من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک...
خورشید غروب کرده است...
من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...


ادامه مطلب


[ جمعه 5 مهر 1392  ] [ 7:53 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (1) ]

شیعیان کمی همت...... ظهور نزدیک است.

توی قنوت هر نماز ، قرار همه ی محبان حضرت مهدی برای خواندن دعای فرج به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان عج. (این دستور خود آقا در یکی از تشرفات است که به یکی از علما فرمودند.)
قوم بنی اسراییل با همین دعا کردن ها , ظهور و بعثت حضرت موسی را 170 سال به جلو انداختند . مگر ما چه از آن قوم کم داریم ؟


ادامه مطلب


[ جمعه 5 مهر 1392  ] [ 7:47 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (1) ]

ویژگی های اعتراض در انتظار موعود:

با اینکه غیبت حضرت ،تقدیر خداوند حکیم است،ولی ما میتوانیم نسبت به آن معترض باشیم.
اساسا یکی از حکمت های این غیبت ،میتواند شکل گرفتن این اعتراض مقدس باشد.تا لیاقت انسان ها برای درک حضور و ظهور ایشان پدید آید.
باید به فهرست اعتراض های دعای ندبه مراجعه کردو تک تک آنها را دل رویاند.بایدنهالستانی از اعتراض به انواع آثار غیبت امام را در دلها کاشت وبا اشک چشم آنها را آبیاری کرد.

از اعتراض تا دشمنی:یک منتظر در همین عنصر اول ،یعنی اعتراض ،اهل حب و بغض می شود.*منتظر با همه ی آدم ها نسبتی مساوی ندارد ونسبت به همه ی آنها محبت نمی کند.
او اگرچه همه ی مردم عالم را دوست دارد.وقتی برای فرج گریه میکند.درواقع برای فرج همه ی آدم ها اشک میریزد.اما به وجود پلید پدید آورندگان اوضاع بد عالم هم معترض است*.نمی شود کسی خواستار فرج باشد ،ولی باستم پیشگان روزگار دشمن نباشد.
بعضی ها از ظلم بدشان می آید ،ولی وقتی پای ظلم به میان می آید.شجاعت دشمنی با اورا ندارند ویا به طمع امنیت یافتن در کنار صلح با او،دشمنی خود را فراموش میکنند.


ادامه مطلب


[ جمعه 5 مهر 1392  ] [ 7:40 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]