با دعای فرج، عاشقی می کنیم.

شاید مثل دوست داشتن ما، مثل دوست داشتن خاله خرسه است! دوستِ دوستیم ها، ولی شعور دوست داشتنمان در این حد است که آخرش، مغز دوستمان را به هوای کشتن یک پشه، با سنگ متلاشی کنیم!

نه این که بلد نباشیم بگوییم «دوستت دارم»؛ نه! اتفاقاً زیاد هم می گوییم. دوست هم داریم؛ برای همین بلند بلند فریادش می کنیم. از این نظر ما شبیه «گاو دو من شیر ده» هستیم. بعد از آنکه دو سطل شیر مفید دادیم، لگد حماقت می زنیم به سطلها و انگار نه انگار! شیرها روی زمین جاری می شود و صاحبمان هنوز هم دست خالی است. منظورم این است که دوست داشتن، باید نتیجه اش بشود «مفید» شدن، والّا می شود دوستی خاله خرسه.

در ادامه مطلب می خوانید.....

 


ادامه مطلب


[ شنبه 25 اردیبهشت 1395  ] [ 7:40 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

با دعای فرج، با آقایمان صمیمی می شویم

مَثل ما وقتی که دعای فرج می خوانیم، مَثل دوستی است که نمی تواند دوست قدیمی اش را ببیند ولی برای او از راه دور پیام می فرستد و امید دارد که آدرس منزلش، همان آدرس قدیمی باشد. آن دوست قدیمی، وقتی پیامهای سرشار از محبّت دوستش را می بیند، می فهمد که براستی «از دل نرود هر که از دیده رود.» همچنین می فهمد که غیر از کارت های متعددی که برای تولدش می آید، کسی هست که غیر از روز تولد، به یادش هست و سراغی از او می گیرد.

در ادامه مطلب می خوانید......

 


ادامه مطلب


[ شنبه 25 اردیبهشت 1395  ] [ 6:43 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

با دعای فرج، به عهدمان وفا می‌کنیم.

مَثَل ما وقتی که منتظریم تا خوب شویم بعد برای فرج دعا کنیم، مَثل کودکی‌های ماست؛ وقتی که دوچرخه می‌خواستیم و مادرمان می‌گفت هر وقت پولدار شدیم برایت می‌خرم! نشان به آن نشان که وقتی پولی برای دوچرخه خریدن دستمان آمد، دیگر ماشین می‌خواستیم و وقت دوچرخه بازی‌مان نبود!

در ادامه مطلب می خوانید....

 


ادامه مطلب


[ شنبه 18 اردیبهشت 1395  ] [ 9:40 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

با دعای فرج، شعائر اسلام را زنده می‌کنیم.

 

مَثل ما وقتی که برای فرج دعا می کنیم، مَثل کسی است که در میان جماعتی که خواب هستند، با صدای بلند فریاد می زند: «بیدار شوید! دیر شد! خواب ماندید!» شباهتش هم معلوم است! عدّه ای که در خواب هستند، با شنیدن صدای فرد بیدار، از خواب می پرند و  آنهایی که هدفی برای رسیدن دارند، راه می افتند. البته آنهایی که خیلی خواب آلود هستند احتمالاً تا جا دارد بد و بیراه می گویند و دوباره پتو را روی سرشان می کشند تا دوباره بخوابند. بعضی ها هم اساساً کارشان شیفت شب است و سر و کاری با تلاش در روز ندارند! آنها هم «شب زده» هستند و آنقدر در صبح خوابشان می آید که اصلاً صدای فرد بیدار را نمی شنوند.

در ادامه مطلب می خوانید......


ادامه مطلب


[ شنبه 18 اردیبهشت 1395  ] [ 9:23 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

با دعای فرج، رجعت می‌کنیم.

مَثَل ما وقتی تا دم مرگ امیدمان را از دست نمی دهیم و برای فرج دعا می کنیم، مَثل آن کسی است که در طول زندگی، برای فرزندانش جز مال حلال نیندوخته است و پس از آن هم مال حلال برای شان به ارث می گذارد. شباهتش این است که هم نتایج دعای فرج و هم نتایج مال حلال، هر دو پس از مرگ انسان، به انسان بازمی گردد. مال حرام خورها را زیر نظر بگیرید: فکر می کنید فرزندان آنها برایشان «خدا بیامرزی» به جا بگذارند؟ دعای فرج هم مثل مال حلال است، تازه وقتی سرمان را بر بالش تنهایی قبر گذاشتیم می فهمیم که چه سعادتی از دنیا با خودمان همراه ساختیم. سعادتی که می تواند مرده را زنده کند!

در ادامه مطلب می خوانید.....


ادامه مطلب


[ شنبه 18 اردیبهشت 1395  ] [ 9:09 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]

با دعای فرج، دوران غیبت کوتاه می‌شود.

 

مَثَل ما، وقتی که بدون دعا کردن، انتظار داریم که دوران غیبت پایان پذیرد، مَثل بنی اسرائیل است و حضرت موسی (علی نبینا و علیه السلام)؛ آن وقتی که به حضرت موسی (ع) گفتند: «تو و خدایت با هم بجنگید و در این فاصله ما همینجا می نشینیم!» (1) البته خدا و رسولش در نهایت پیروز می شوند امّا هر کس کمی عاقلانه فکر کند می فهمد که اگر رسول خدا، به همره لشکری از همراهانش، کارش را پیش ببرد، رسیدن به هدف با سرعت بیشتری انجام می شود.

در ادامه مطلب می خوانید....


ادامه مطلب


[ شنبه 18 اردیبهشت 1395  ] [ 8:47 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]