منجی آخرالزمان - بخش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم  

فصل دوم: تشکیل کشورهای بزرگ و شکل گیری ملت ها (ظهور دین واحد جهانی و بشارت تولد منجی)

در این مرحله با تجمیع اداره امور دولت شهرها تحت یک سازمان واحد و پذیرش مردم به تعلق در وسعتی فراتر از یک تمدن کوچک، اولین ملت ها شکل گرفتند. هرچند این تجمیع در ابتدا توسط دولت ها شکل گرفت، اما به مرور و طی چند قرن تعامل اقوام در محدوده جغرافیایی یک کشور سبب شد تا ملت تحقق یابد.

از پیشگامان این تمدن، دولت بزرگ پارس (ایران) بود که کشوری از اقوام مختلف بوجود آورده و بخش وسیعی از دنیای آن روز را زیر پرچم یک حکومت گرد آورده و با ایجاد زمینه سازگاری بین اقوام، ملتی بزرگ را بوجود آورد. در هند و چین نیز حکومت هایی از تجمیع دولت شهرها تشکیل و ملت های بزرگ دیگر پدیدار شدند. قرنها پس از این اتفاق در مشرق زمین، اروپا نیز این اقبال را یافت تا در سایه دولت روم بخش اعظم اروپای آن روز را در زیر سایه یک امپراطوری قرار داده و امکان مراودات بین مردم آن سرزمین ها را با هم فراهم سازد.

اعراب در آن روزگار، علیرغم نداشتن یک حکومت واحد و سازمانی اجتماعی قوی که بصورت قبیله ای زیست می کردند، خود را از یک ریشه مشترک دانسته و مبادلات بین قبایل، با عنوان ملل عرب در میانشان رایج بود.

اتفاقات این عصر، که از حدود چهار هزار سال پیش شروع شده و تا هزار سال پیش امتداد یافت، با توسعه دولت شهرها، مراودات بین انسان ها را بیشتر کرد و با شکل گیری ملت ها و هویت های ملی، عرصه فرهنگ و آموزش و باور توسعه پیدا کرد و انسانهای بیشتری خود را مشترک و متحد هم می دیدند.

از ویژگی این عصر بروز قیام های مردمی است. قیام هایی در حد اعتراض به وضع ظالمانه موجود بدون داشتن اندیشه ای برای ادامه مسیر و بدون اشاره به سیستم و ساختاری که روابط ظالمانه در آن حذف و تشکیل نظامی که بر اساس باور درستی بناگردیده باشد. به همین دلیل این شورش ها و خیزش ها سرکوب و در نطفه خفه می شدند. قیام اسپارتاکوس و قیام مزدکیان دو قیام بزرگ و شاخص در این مقطع از تاریخ است. البته خیلی از قیام ها ثبت تاریخی نشده و در گوشه گوشه تاریخ دفن شدند.

این قیام ها با اعتراض به روابط ظالمانه موجود، بی عدالتی، تبعیض، انحصار منابع در اختیار عده ای خاص، استثمار، تحقیر و تکبر و ... صورت می گرفت، بدون اینکه دارای ایده ی جایگزینی باشند.

در این عصر دین از محدوده یک قوم خارج شده و مخاطبان آن در وسعت یک ملت تعریف شدند:

دین یهود: پیامبران بنی اسرائیل که از اعقاب یعقوب پیامبر و نسل اسحاق پسر ابراهیم خلیل می باشند، به دلایل پیش گفته، در میان این قوم از جانب خداوند برانگیخته شده تا اینکه بصورت قومی بزرگ درآمده و حضرت موسی (ع) بزرگترین پیامبر این قوم بوده است.

دین زرتشت: که برای قوم زرتشت یعنی ایرانیان آمد و درگردش سلسله های پادشاهی ایران چندبار بازنویسی و در آخر توسط پادشاهی ساسانی در اکثریت سرزمین پهناور ایران گسترش یافت.

دین مسیحیت: با پیامبری حضرت عیسی (ع) دایره دعوت دین عیسی (ع) از محدوده قوم بنی اسرائیل فراتر رفته و به دلایل فراگیر بودن دعوت آن حضرت، به بقیه اقوام آن عصر گسترش یافته و این آغاز جهانی شدن دعوت انبیاء شد.

دین اسلام : آخرین پیام آور الهی، یعنی حضرت محمد مصطفی (ص) با دعوت به اسلام و نزول قرآن مجید که در آن صراحتا ً همه انسانها را مخاطب پیام خود ساخت، فصل نوینی آغاز شد.

اسلام طی تعلیماتش نه سیاه را بر سفید رجحان داد و نه سفید را بر سیاه مقدم دانست و با این پیام تعلقات نژادی را در صورتی که به باور برتری طلبی رسیده باشند، خرد و پایه های فکری آن را ملغی می سازند، و از طرفی نه عجم را بر عرب و نه عرب را بر عجم مقدم دانسته و همه انسانها را صرفنظر از نژاد و فرهنگ و ملیت و ... نزد خداوند برابر اعلام کرده است و تقوی را شرط نزدیکی به خدا دانسته و حتی آن را امتیازی اجتماعی به شمار نیاورده است.

در ادیان بزرگ قبل از اسلام، راجع به پیامبر خاتم به صراحت و راجع به منجی آخرالزمان به وضوح مطالبی بیان شد و در اسلام نیز این موضوع بصورت حقیقتی تمام نما آشکار گردید. پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) خود بارها به منجی بودن فرزند نهم از نواده های امام حسین (ع) بشارت داده و عنوان فرمودند که او هم نام من است و بدینگونه غیبت و آمدنش را در آخر زمان تصریح کرده اند.

با این توصیف از زمان طرح این احادیث توسط پیامبر، مسلمانان همراه با وظایف مرتبط با عصرشان که طبیعتاً با آن مواجه بودند، لحظه شماریشان برای تولد منجی آخر زمان شروع شده بود. به مرور و با شکافی که منحرفین در دین اسلام پس از رحلت پیامبر اسلام ایجاد کرده بودند، صف بندی مشتاقان مهدی (عج) و دشمنان ایشان پر رنگ و پر رنگتر می شد و امامان منتهی به مهدی موعود بیشتر و بیشتر در منگنه فشار خلفای غاصب عباسی قرار می گرفتند؛ بنحوی که امام حسن عسگری (ع) تماماً در پادگان نظامی شهری که برای استقرار نیروهای نظامی و زرادخانه آنان بنا شده بود، تحت الحبس و زیر نظر قرار داشت تا چنانچه فرزندی از او متولد گردد، به خیال باطل خویش وی را از بین ببرند. اما غافل از اینکه این اراده خداوند است که حجت ابن الحسن (ع) را در جلوی چشمان دریده و سراپا مست عباسی به دنیا می آورد و حفظ می کند و به مشتاقان و شیعیان معرفی می نماید.

به موازات دشمنی بنی عباس، مشتاقان ولایت ارتباطشان را با امامان بر حق، تحکیم و پس از غیبت صغرای امامت حضرت ولی عصر (عج) از طریق نواب اربعه ایشان با امام در ارتباط بودند.

جانشینان برحق پیامبر اسلام (امامان راستین شیعه) همچنین روایات زیادی در احوال و حالات زمان ظهور و نشانه ها و علائم ظهور آن حضرت بیان فرموده اند تا از خلال آن شیعیان همیشه مراقب و آماده قرار گرفتن در صف سربازی امامشان باشند و به هوش باشند تا هیچ قدرتی را بیهوده تائید ننمایند و آن را غاصب منصب ولایت حقه بدانند و با زیستنی پاک و سالم و بدور از زد و بندهای قدرت های سیاسی فقط گوش به زنگ امامشان باشند.

این عصر را باید عصر پایه گذاری جهانی شدن زندگی انسانها در انتهای تاریخ دانست.





[ یک شنبه 10 شهریور 1392  ] [ 8:04 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]