ضربالمثلها در الگوی مصرف

• اگر ريگ بيابان درشود چشم گدايان پر نشود.
• پول داده ام مي خورمش.
• پول را كاغذ نمي برد.
• پول علف خرس نيست.
• خواري زطمع خيزد و عزت زقناعت.
• چيزي بخور چيزي بده چيزي بنه.
• شكم زير دست است، به هر چه بدهي مست است.
• سودا گر پنير در شيشه مي خورد.
• قناعت هر كه كرد آخر غني شد.
• مرده از جوع، به كه زنده به قرض.
• نكاهد به پرهيز افزودني.
• نانت را با آب بخور ، منت آب دوغ مكش.
• هر چه نخوري، يخني بود.
• هر چه صرفهكني، گر به بود.
• نسيه خور بسيار خورد.
• يكشاهي هم يكشاهي است.
• يك سال بخور نان و تره هر سال بخور نان و كره [ يك سال بخور نان و تره هر سال بخور مرغ و بره].
• اگر خواهي بيرنج توانگر باشي بسنده كار باش.
• طوري بخور كه هميشه بخوري