الگوی مصرف از دیدگاه رهبر
_ اسلام عزيز و همه عقلاي عالم، بر اين نكته تأكيد مي كنند كه مصرف بايد مدبرانه و عاقلانه مديريت شود.
_همه ما بخصوص مسئولان قواي سه گانه، شخصيتهاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار "مهم، حياتي و اساسي" يعني"اصلاح الگوي مصرف در همه زمينهها"، برنامه ريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجسته اي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حالها، ظهور و بروز يابد.
_مقابله با اسراف و صرفه جویی صحیح ، با حرف امکان پذیر نیست و قوای مقننه و مجریه موظفند با قانونگذاری صحیح و اجرا و پیگیری قاطعانه ، الگوی مصرف را از " تولید تا مصرف و باز یافت " اصلاح کنند
_این حرکت ، گامی اساسی در روند پیشرفت و عدالت است چرا که بیماری اسراف ، از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، آسیبها و مشکلات گوناگونی بوجود آورده و آینده کشور را تهدید می کند .
_مصرف بيهوده و مصرف هرز، در حقيقت هدر دادن مال است. جامعهى ما بايد اين مطلب را به عنوان يك شعار هميشگى در مقابل داشته باشد؛
_هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمانها بايستى نگاه عيبجويانهى به اسراف وجود داشته باشد.
18سال تلاش رهبري براي اصلاح الگوي مصرف
خبرگزاري
فارس: شايد شما هم با نامگذاري امسال به عنوان "اصلاح الگوي مصرف " گمان كرديد اين
بحث تازه اي است كه رهبر معظم انقلاب پيش روي ملت گشوده اند، اما با كمي بررسي
متوجه خواهيد شد، اصلاح الگوي مصرف و تصحيح رفتاراسراف گرايانه ما دغدغه 18 ساله
مقام معظم رهبري است.
رهبر انقلاب از روزهاي نخستين سال 1370، همزمان با
شروع نبرد زر و تزوير در بين مسئولان ، نسبت به اين قضيه هشدار دادند.همان روزهايي
كه "ديگر نوبت رفاه مسئولان " رسيد و كوخ نشيني رجايي به كاخ نشيني ها تبديل شد.
ايشان در سال 82 حتي از صدا و سيما و هيئات وزيران خواستند تا در جهت اصلاح الگوي
مصرف گام جدي بردارند و به مبارزه با تبيلغ هاي مصرف گرايانه بپردازند، كه متاسفانه
با بي توجهي مسئولين نتيجه اي در برنداشت.
شايد شما هم با نامگذاري
امسال به عنوان "اصلاح الگوي مصرف " گمان كرديد اين بحث تازه اي است كه رهبر معظم
انقلاب پيش روي ملت گشوده اند، اما با كمي بررسي متوجه خواهيد شد، اصلاح الگوي مصرف
و تصحيح رفتاراسراف گرايانه ما دغدغه 18 ساله مقام معظم رهبري است.
ايشان
از روزهاي نخستين سال 1370، همزمان با شروع نبرد زر و تزوير در بين مسئولان ، نسبت
به اين قضيه هشدار دادند.همان روزهايي كه "ديگر نوبت رفاه مسئولان " رسيد و كوخ
نشيني رجايي به كاخ نشيني ها تبديل شد.
اين هشدارها همچنان ادامه داشت و
رهبر انقلاب در فرصت هاي گوناگون به اين نكته اشاره مي كردند كه بايد فرهنگ قناعت و
شيوه صحيح مصرف جايگزين شيرفه مصرف مسرفانه اي شود كه دامنگير جامعه شده است.
در سال 82 حتي از صدا و سيما و هيئات وزيران خواستند تا در جهت اصلاح الگوي
مصرف گام جدي بردارند و به مبارزه با تبيلغ هاي مصرف گرايانه بپردازند، كه متاسفانه
با بي توجهي مسئولين نتيجه اي در برنداشت.
اينك در آغاز دهه چهارم انقلاب
اسلامي كه به شعار پيشرفت و عدالت مزين گشته است، بيش از پيش به اصلاح الگوي مصرف
براي ايجاد عدالت و پيشرفت نيازمنديم. اصلاحي كه اگر صورت گيرد مي تواند نقش اساسي
در ايجاد عدالت در بين طبقات جامعه و پيشرفت براي كشور داشته باشد.
سخنان
گهربار رهبري در اين 18 سال خود بيش از همه تحليل ها مويد اين نكته است.
در
اينجا نكاتي كه در لابلاي سخنان رهبري در اين 18 سال راجع به اصلاح الگوي مصرف
آورده اند، جمع آوري كرده ام:
ديدار با اقشار
مختلف مردم (روز بيستونهم ماه مبارك رمضان)
26/1/1370
برادران! اميرالمؤمنين مىگويد زندگى به سمت زهد بايد برود. امروز در
جمهورى اسلامى، اگر ما احساس بكنيم كه زندگى به سمت اشرافيگرى مىرود، بلاشك اين
انحراف است؛ بروبرگرد ندارد. ما بايد به سمت زهد حركت بكنيم. … مردم هم نبايد اسراف
و تجملگرايى بكنند. اينطور نيست كه زهد فقط مخصوص مسؤولان باشد. اين مهريههاى
گرانقيمت كه براى عقدهاى دخترهايشان مىگذارند، خطاست. نمىگويم حرام است، اما
پديدهى بد و زشتى در جامعه است؛ زيرا ارزشهاى انسانى را تحتالشعاع ارزش طلا و پول
قرار مىدهد.
ديدار گروهى از زنان، به
مناسبت فرخنده ميلاد حضرت زهرا(س) و «روز زن»
25/9/1371
من
به خانمهاى مسلمان، به خانمهاى جوان و به خانمهاى خانهدار عرض مىكنم: سراغ اين
مصرفگرايى كه غرب مثل خوره بهجان جوامع دنيا و از جمله جوامع كشورهاى درحال توسعه
و كشورهاى رو به پيشرفت و از جمله كشورما انداخته است، نرويد. مصرف بايد در حدّ
لازم باشد، نه در حدّ اسراف. خانمهاى كسانى كه همسرانشان يا خودشان مسؤوليتهايى در
بخشهاى مختلف كشور دارند، بايد از لحاظ دورى از اسراف، نسبت به ديگران الگو باشند.
بايد براى ديگران درس باشند و نشان دهند كه شأنِ زن مسلمان بالاتر از اين حرفهاست
كه اسير زر و زيور و جواهر آلات و از اين قبيل شود. نمىخواهيم بگوييم اينها حرام
است؛ مىخواهيم بگوييم شأن زن مسلمان بالاتر از اين است كه در دورانى كه بسيارى از
مردم جامعه ما محتاج كمكند، كسانى بروند پول بدهند طلا بخرند، زينتآلات بخرند،
وسايل زندگى رنگارنگ بخرند و در انواع و اقسام روشها و منشهاى زندگى، اسراف كنند.
اسراف، الگوى زن مسلمان نيست.
خطبه هاى
نماز عيد سعيد فطر
4/1/1372
در اين روز مبارك و در اين محشر
عظيم مردمى، طبق رويّهاى كه در سالهاى گذشته در مثل چنين روزى داشتهايم، با
استفاده از اين فضاى روحانى، موردى را از دهها مورد كه در زندگى ما مىتواند مطرح
شود، مطرح مىكنم و آن، اجتناب از اسراف و زيادهروى است. به برادران و خواهران
مسلمانمان در سراسر كشور عرض مىكنم كه موضوع قناعت را جدّى بگيريد. منظورم از
قناعت اين نيست كه دست به نعمتهاى الهى نزنيد و از آنها بهرهمند نشويد. مقصود اين
است كه حدّ و اندازه نگه داريد؛ زيادهروى و اسراف نكنيد؛ نعمتهاى الهى را ضايع
ننماييد؛ كه متأسفانه بسيارى مىكنند. در جمهورى اسلامى، كسانى هستند كه دستشان به
نعمتهاى الهى نمىرسد. نه به خاطر اينكه كم داريم. به خاطر اينكه بسيارى به
خودشان حق مىدهند كه نعمتهاى الهى را بىحساب و كتاب مصرف كنند؛ بىاندازه مصرف
كنند؛ هيچ ملاحظهاى نكنند؛ هيچ حدى نگه ندارند و حتّى نعمتهاى الهى را ضايع كنند.
چقدر نان ضايع مىشود! چقدر غذاى طبخ شده ضايع مىشود! چقدر ميوه مصرف نشده ضايع
مىشود و از خانهها بيرون ريخته مىشود! چقدر لباس زيادتر از اندازه لازم - چند
برابر اندازه لازم - خريدارى مىشود و در خانهها و صندوقها مىماند، براى اينكه
يك بار در مراسمى پوشيده شود! اينها اسراف است.
مىخواهم اين مطلب را ملت
عزيزمان بدانند كه اسراف، فعل حرام است؛ گناه است؛ خلاف شرع است؛ آنجايى كه اسراف
باشد و اسراف مال و اسراف نعمتهاى الهى انجام گيرد، تضييع و تلف كردن نعمت است.
تصميم بگيريد اين كار را نكنيد. البته خانوادههاى كم درآمد، شايد وسعشان هم نرسد
كه بخواهند اسراف كنند؛ اما خانوادههاى پردرآمد و حتّى بسيارى از خانوادههاى
متوسّط، متأسفانه اسراف مىكنند. من اين جمله را عرض كردم، برآن تأكيد و پافشارى
مىكنم و خواهشمندم كه ملت عزيزمان، اين سخن را مورد توجّه قرار دهند، به آن اهميت
دهند، براى آن حسابى باز كنند و سعىشان بر اسراف نكردن باشد.
خطبه هاى نماز جمعه سوم رمضان 1415
14/11/1373
بايد روحيه اسرافى كه در بعضى از مردم به صورت
روز افزون پيدا مىشود، مهار گردد.
اجتماع
بزرگ مردم در صحن امام خمينى(ره) مشهد مقدّس رضوى
1/1/1376
من ديروز در پيام اوّلِ سال، به ملت ايران عرض كردم كه صرفهجويى را شعار
خودتان قرار دهيد. صرفهجويى به معناى گدابازى نيست كه بعضى بگويند چرا نمىگذاريد
مردم از نعمتهاى خدا استفاده كنند. نه؛ استفاده كنند، ولى اسراف و زيادهروى نكنند.
اسراف در جامعه، لازمه اشرافيگرى و تقسيم نابرابر ثروت و مايه تضييع اموال عمومى و
نعمت الهى است. صرفهجويىِ صحيح - همان كه در اسلام به آن قناعت مىگويند - به
معناى نخوردن نيست. به معناى زيادهروى نكردن، مال خدا را حرام نكردن و نعمت الهى
را ضايع نكردن است. اگر جامعهاى بخواهد قناعت و صرفهجويى را - كه يك دستور اسلامى
است - عمل كند، بايد متوجّه باشد كه در شكل كلّى به عدالت اجتماعى و مسأله عدالت
پرداخته شود. براى اين كه بشود اين راه را ادامه داد، همه و همه بايد كوشش كنند
در صحن مطهّر حضرت ثامن الحُجج، امام رضا (ع)
1/1/1377
ببينيد اسراف چه كار مىكند! اسراف در نان، اسراف
در آب، اسراف در برق، اسراف در مصالح ساختمانى، اسراف در انواع و اقسام كالاهاى
گوناگون، اسراف در اسباب بازى بچه و در وسايل تجمّلاتى! عزيزان من! اين اسراف همان
كارى را با كشور مىكند كه دشمن مىخواهد! او از آن طرف به وسيله نفت، بهوسيله
تحريم اقتصادى و انواع و اقسام ضربهها بر ملت ايران ضربه وارد مىكند؛ از اين طرف
هم خودِ ما با اسراف و صرفهجويى نكردن، ضربه او را تكميل مىكنيم! حرف من اين است.
من در پيام گفتم كه مردم را به رياضت اقتصادى دعوت نمىكنم؛ ابداً! چه
رياضتى؟ بحمداللَّه ملت ما احتياج به رياضت ندارد. من آنها را به قناعت، به
صرفهجويى و به اسراف نكردن دعوت مىكنم. اسراف، حرام است. اين هم نمىشود كه من و
شما، مرتّب ديگران را نصيحت كنيم. همه بايد سعى كنند كه اسراف را از زندگى شخصى و
از زندگى كارى خودشان دور كنند.
من در پيام عرض كردم كه مسؤولين دولتى بايد
فهرستى درست كنند و موارد اسراف را به مردم ياد دهند. اين يك مطلب از مطالبى كه ما
در پيام امسال عرض كرديم؛ حال هم تأكيد مىكنيم و توقّع داريم كه مردم، توجّه و
دنبال كنند. انشاءاللَّه از آن، سود كشور حاصل شود.
خطبه هاى نمازجمعه تهران
23/2/1379
ارزش
ديگر، دورى از اسراف و تجمّل در سطح زمامداران است. البته تجمّل و اسراف در همه جا
بد است؛ اما آن چيزى كه مردم را وادار مىكرد كه نسبت به اين قضيه حسّاسيت نشان
دهند، رفتارهاى مسرفانه و متجمّلانه و ولخرجيها با مال مردم در سطح حكومت بود. اين
از آن چيزهايى بود كه مردم نمىخواستند. نظام اسلامى بر اساس اين ارزش بهوجود آمد
كه چنين چيزى نباشد.
در خطبه هاى نماز جمعه
تهران
25/9/1379
منكراتى كه در سطح جامعه وجود دارد و
مىشود از آنها نهى كرد و بايد نهى كرد، از جمله اينهاست: اتلاف منابع عمومى، اتلاف
منابع حياتى، اتلاف برق، اتلاف وسايل سوخت، اتلاف مواد غذايى، اسراف در آب و اسراف
در نان. ما اين همه ضايعات نان داريم؛ اصلاً اين يك منكر است؛ يك منكر دينى است؛ يك
منكر اقتصادى و اجتماعى است؛
در خطبه هاى
نماز عيد فطر
15/9/1381
مصرفگرايى براى جامعه بلاى بزرگى
است. اسراف، روزبهروز شكافهاى طبقاتى و شكاف بين فقير و غنى را بيشتر و عميقتر
مىكند. يكى از چيزهايى كه لازم است مردم براى خود وظيفه بدانند، اجتناب از اسراف
است. دستگاههاى مسؤولِ بخشهاى مختلف دولتى، بخصوص دستگاههاى تبليغاتى و فرهنگى -
بهويژه صدا و سيما - بايد وظيفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرفگرايى
و تجمّلگرايى سوق ندهند؛ بلكه در جهت عكس، مردم را به سمت قناعت، اكتفا و به
اندازهى لازم مصرف كردن و اجتناب از زيادهروى و اسراف دعوت كنند و سوق دهند.
مصرفگرايى، جامعه را از پاى درمىآورد. جامعهاى كه مصرف آن از توليدش بيشتر باشد،
در ميدانهاى مختلف شكست خواهد خورد. ما بايد عادت كنيم مصرف خود را تعديل و كم كنيم
و از زياديها بزنيم.
ديدار معلّمان و
كارگران
10/2/1382
توصيه من به وزيران محترمى كه اينجا
هستند و به ديگر مسؤولان دولتى، امروز اين است و قبلاً هم هميشه همين بوده است كه
روى مسأله تقويت پول ملى و به نظام آوردن خرجها و هزينههاى دولتى تلاش كنند و جلوِ
ريخت و پاشها و خرجهاى زيادى و اسرافگونه را بگيرند و در يك دايره محدودتر وزارتى،
رعايت كمال عدالت را بكنند و تبعيضهاى بيجا را بردارند
ديدار با رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت
6/6/1385
«اجتناب از اسراف و ريختوپاش» جزو برنامههاى بسيار خوب شماهاست
ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاههاى استان
سمنان
18/8/1385
آنچه كه پيشرفت هست، اين است كه ما از هر
كه و هر جور، همهى دانشهاى مورد نيازمان را فرا بگيريم؛ اين دانش را به مرحلهى
عمل و كاربرد برسانيم، تحقيقات گوناگون انجام بدهيم، براى اينكه دامنهى علم را
توسعه بدهيم، تحقيقات بنيادى انجام بدهيم، تحقيقات كاربردى و تجربى انجام
دهيم،.............دربارهى مشكلات اجتماعىاى كه در كشور وجود دارد، تحقيق كنيم و
راه ريشه كردن اينها را پيدا كنيم و به دنبال اين برويم كه راه مبارزه با اسراف
چيست. اسراف يك بيمارى اجتماعى است. راه مبارزه با مصرف گرايى چيست؟ راه مبارزه با
ترجيح كالاى خارجى بر كالاى ساخت داخل چيست؟ اينها تحقيق مىخواهد. در دانشگاهها
پروژههاى تحقيقى بگيريد، استاد و دانشجو كار كنيد، نتيجهى تحقيق را به مسئولان
كشور بدهيد؛ به رسانهها بدهيد تا سرريز شود و فرهنگسازى شود. اين، مىشود پيشرفت.
ديدار مسئولان اقتصادى و دستاندركاران اجراى
اصل 44 قانون اساسى
30/11/1385
اگر ضرورتهايى هم اين كار
را در آن دوره ايجاب مىكرد، نبايد ديگر اين كارها در دورهى بعد از جنگ، در دههى
دوم و سوم، انجام مىگرفت؛ نبايد بيخود شركت توليد مىشد؛ نبايد از واگذارى شركتهاى
دولتى به مردم، در آن بخشى كه قانون اساسى تصريح به آن كرده بود، كوتاهى مىشد؛
بايد مىداديم. بايد مالكيت دولت را روزبهروز كمتر مىكرديم. اينطور نشد، بلكه
بيشتر و گستردهتر شد! و خيلى از درآمدهايى كه بايد در خدمت توليد، در خدمت گردش
صحيح پول در جامعه قرار مىگرفت، صرف كارهاى غيرلازم شد؛ فعاليتهاى اسرافآميز،
ساختمانسازيهاى بيخودى. و حتماً به اقتصاد كشور لطمه خورد.
خطبه هاى نماز عيد سعيد فطر
21/7/1386
ما
مردم مسرفى هستيم؛ ما اسراف ميكنيم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل
گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزين. كشورى كه توليد كنندهى نفت است، وارد كنندهى
فرآوردهى نفت - بنزين - است! اين تعجبآور نيست؟! هر سال ميلياردها بدهيم بنزين
وارد كنيم يا چيزهاى ديگرى وارد كنيم براى اينكه بخشى از جمعيت و ملت ما دلشان
ميخواهد ريخت و پاش كنند! اين درست است؟! ما ملت، به عنوان يك عيب ملى به اين نگاه
كنيم. اسراف بد است؛ حتى در انفاق راه خدا هم ميگويند. خداى متعال در قرآن به
پيغمبرش ميفرمايد: «لا تجعل يدك مغلولة الى عنقك و لا تبسطها كل البسط»؛ در انفاق
براى خدا هم اينجورى عمل كن. افراط و تفريط نكنيد. ميانهروى؛ ميانهروى در خرج
كردن. اين را بايد ما به صورت يك فرهنگ ملى در بياوريم. قرآن ميفرمايد: «و الّذين
اذا انفقوا»؛ كسانى كه وقتى ميخواهند خرج كنند، «لم يسرفوا و لم يقتروا»؛ نه اسراف
ميكنند - زيادهروى ميكنند - نه تنگ ميگيرند و با فشار بر خودشان، زندگى ميكنند؛
نه، اسلام اين را هم توصيه نميكند. اسلام نميگويد كه مردم بايستى با رياضت و زهد
آنچنانى زندگى كنند؛ نه، معمولى زندگى كنند، متوسط زندگى كنند. اينكه مىبينيد بعضى
از فضولهاى خارجى، دولتهاى خارجى، دائم و دمبهساعت، چندين سال است كه ملت ما را
تهديد ميكنند كه تحريم ميكنيم، تحريم ميكنيم، تحريم ميكنيم - بارها هم تحريم
كردهاند - به خاطر اين است كه چشم اميدشان به همين خصوصيت منفى ماست. ما اگر
آدمهاى اهل اسراف و ولنگارى در خرج باشيم، ممكن است تحريم براى آدم مسرف و ولنگار
سخت تمام بشود؛ اما ملتى كه نه، حساب كار خودش را دارد، حساب دخل و خرج خود را
دارد، حساب مصلحت خود را دارد، زيادهروى نميكند، اسراف نميكند. خوب، تحريم كنند.
بر يك چنين ملتى از تحريم ضررى وارد نميشود. اين نكته را از ماه رمضان به ياد نگه
داريم و انشاءاللَّه عمل كنيم.
ديدار هزاران
نفر از مردم و عشاير شهرستان نورآباد ممسني
15/2/1387
من در
شيراز اشاره كردم: اگر ما اسراف نكنيم، ميتوانيم نياز كشور را برآورده كنيم. يكي
از چيزهايي كه ما در اين كشور نتوانستيم بر خودمان فائق بياييم و اصلاح كنيم،
مسئلهي اسراف است
ديدار رئيس جمهوري و اعضاى
هيئت دولت
2/6/1387
سادهزيستى - بخصوص در خود آقاى
رئيسجمهور - خوب و برجسته است و چيز باارزشى است؛ در مسئولين هم - كما بيش؛ يك
جايى كمتر، يك جايى بيشتر - بحمداللَّه هست. سادهزيستى چيز بسيار باارزشى است. ما
اگر بخواهيم تجمل و اشرافيگرى و اسراف و زيادهروى را - كه واقعاً بلاى بزرگى است -
از جامعهمان ريشهكن كنيم، با حرف و گفتن نميشود؛ كه از يك طرف بگوئيم و از طرف
ديگر مردم نگاه كنند و ببينند عملمان جور ديگر است! بايد عمل كنيم. عمل ما بايستى
مؤيد و دليل و شاهد بر حرفهاى ما باشد تا اينكه اثر بكند. اين خوشبختانه هست.
فاصلهتان را با طبقات ضعيف كم كردهايد و كم نگه داريد و هر چه كه ممكن است آن را
كمتر كنيد.
نويسنده: محمدرضا باقري
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8801190224
مصرفگرايي از ديدگاه امام خميني(ره)
11/7/1388
خبرگزاري فارس:از ديدگاه امام خميني(ره) ايجاد
فرهنگ مصرفزدگى، نقشهاي حسابشده و استعماري براي غارت و چپاول ثروتهاي دنياي
اسلام است كه به تبع آن، جوامع اسلامي از رشد و پيشرفت بينصيب ميمانند.
دين اسلام، نظام جامعي براي سعادت دنيا و آخرت دارد كه به جنبههاي گوناگون
زندگي فرد و جامعه توجه ميكند. يكي از اصول نظام اقتصادي اسلام، الزام و پايبندي
فرد به رعايت اخلاق اقتصادي است كه مصرف، يكي از مصداقهاي آن است.
امام
خميني(ره) كه يكي از پرورشيافتگان مكتب انسانساز اسلام بود، در سيره عملي خود،
رفتار و منش اخلاقي داشت. اين ويژگي امام(ره) نهتنها در امور اجتماعي و سياسي وجود
داشت، بلكه ايشان در امور اقتصادى، چه در جنبه فردي و چه اجتماعي نيز به اصول
اخلاقي پايبند بودند.
امام خميني(ره) كه از اوضاع دنياي معاصر بهخوبي آگاه و
به مسائل آن دقيق بود، يكي از علتهاي توسعهنيافتگي جوامع مسلمان را وابستگي
اقتصادي آنان ميدانست. ايشان براي رهايي مسلمانان از اين بند و بحران ذلتآور، عمل
به آموزههاي اسلامي را كه متضمن زندگي شرافتمندانه است، چارهساز ميدانست.
از
ديدگاه امام خميني(ره) ايجاد فرهنگ مصرفزدگى، نقشهاي حسابشده و استعماري براي
غارت و چپاول ثروتهاي دنياي اسلام است كه به تبع آن، جوامع اسلامي از رشد و پيشرفت
بينصيب ميمانند.
در ايران پس از انقلاب اسلامى، به بركت وجود رهبران دلسوز و
هدايت خردمندانه آنان و خودباوري مردم و حضور آنها در صحنههاي گوناگون كشور از نظر
اقتصادي با وجود مشكلات فراوان، رشد بسياري يافته است. با اين همه، رسوبات
فرهنگهاي غيراسلامي بهطور مطلق از بين نرفته است. مثلاً در مصرف، جامعه و مردم به
لحاظ اقتصادي خسارتهاي سنگيني ميبينند.
هدايت و هوشياري رهبران و رهنمودهاي
آنان به جامعه در زمينه رعايت الگوي مصرف، امري راهگشا و ضروري است. ازاينرو،
ديدگاههاي امام خميني(ره)، بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران را درباره مصرفزدگي و
مصرفگرايي كه برگرفته از وصيتنامه و سخنان ايشان است، مرور ميكنيم.
ايجاد فرهنگ مصرفزدگى، نقشه استعمارى
"از جمله نقشهها، كه معالاسف
تأثير بزرگي در كشورها و كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زيادي به جا
مانده، بيگانه نمودن كشورهاي استعمارزده از خويش، و غربزده و شرقزده نمودن آنان
است. ...
قصه اين امر غمانگيز طولاني و ضربههايي كه از آن خورده و اكنون نيز
ميخوريم، كُشنده و كوبنده است؛ و غمانگيزتر اينكه آنان ملتهاي ستمديده زيرسلطه
را در همهچيز عقب نگهداشته و كشورهايي مصرفي بار آوردند. ... وارد كردن كالاها از
هر قماش و سرگرمكردن بانوان و مردان، خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتى،
از قبيل ابزار آرايش و تزئينات و تجملات و بازيهاي كودكانه، و به مسابقه كشاندن
خانوادهها و مصرفي بار آوردن هر چه بيشتر، كه خود داستانهاي غمانگيز دارد، و
سرگرم كردن و به تباهي كشاندن جوانها، كه عضو فعال هستند... و دهها از اين مصائب
حساب شده، براي عقب نگهداشتن كشورهاست ".[1]
اسلام تنها راه نجات از فرهنگ
مصرفزدگي و ستمپذيرى
"وصيت مشفقانه ميكنم كه از اسلام، كه يگانه استقلال و
آزاديخواهي است و خداوند متعال همه را با نور هدايت آن به مقام والاي انساني دعوت
ميكند، چنانچه امروز وفاداريد، در وفاداري استقامت كنيد، كه شما را و كشور و ملت
شما را از ننگ وابستگيها و پيوستگيها به قدرتهايي كه شما را جز براي بردگي خويش
نميخواهند و كشور و ملت عزيزتان را عقبمانده و بازار مصرف و زير بار ننگين
ستمپذيري نگه ميدارند، نجات ميدهد؛ و زندگي انساني شرافتمندانه را، ولو با
مشكلات، بر زندگاني ننگين اجانب، ولو با رفاه حيوانى، ترجيح دهيد و بدانيد مادام كه
در احتياجات صنايع پيشرفته دست خود را پيش ديگران دراز كنيد و به دريوزگي عمر را
بگذرانيد، قدرت ابتكار و پيشرفت در اختراعات در شما شكوفا نخواهد شد؛ و بهخوبي و
عينيت ديديد كه در اين مدت كوتاهِ پس از تحريم اقتصادى، در همانها كه از ساختن هر
چيز خود را عاجز ميديدند و از راه انداختن كارخانهها آنان را مأيوس مينمودند،
افكار خود را به كار بستند، و بسياري از احتياجات ارتش و كارخانهها را خود رفع
نمودند ".[2]
وظيفه جوانان و دولتها در برابر فرهنگ مصرفزدگى
"بر
دولتها و همه دستاندركاران است، چه در نسل حاضر و چه در نسلهاي آينده، كه از
متخصصين خود قدرداني كنند و آنان را با كمكهاي مادي و معنوي تشويق به كار نمايند؛
و از ورود كالاهاي مصرفساز و خانهبرانداز جلوگيري نمايند؛ و به آنچه دارند بسازند
تا خود همهچيز بسازند.
و از جوانان، دختران و پسران، ميخواهم كه استقلال و
آزادي و ارزشهاي انساني را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فداي تجملات و عشرتها و
بيبندوباريها و حضور در مراكز فحشا، كه از طرف غرب و عمال بيوطن به شما عرضه
ميشود، نكنند، كه آنان، چنانكه تجربه نشان داده، جز تباهي شما و اغفالتان از
سرنوشت كشورتان و چاپيدن ذخاير شما و به بند استعمار و وابستگي كشيدنتان و مصرفي
نمودن ملت و كشورتان به چيز ديگر فكر نميكنند؛ و ميخواهند با اين وسايل و امثال
آن، شما را عقبمانده و به اصطلاح آنان "نيمه وحشي " نگه دارند ".[3]
كالاهاي دشمنان در بازار مسلمانان
"اكنون بازارهاي كشورهاي اسلامى،
مراكز رقابت كالاهاي غرب و شرق شده است، و سيل كالاهاي تزييني مبتذل و
اسباببازيها و اجناس مصرفي بهسوي آنها سرازير شده است. همه ملتها را آنچنان
مصرفي بار آوردهاند كه گمان ميكنند بدون اين اجناس امريكايي و اروپايي و ژاپني و
ديگر كشورها زندگي نميتوان كرد. معالاسف، مكه معظمه و جده و مشاهد مشرفه حجاز،
... مملو از كالاهاي بيگانگان و بازار براي دشمنان اسلام و پيامبر بزرگ شده است
".[4]
پي نوشت :
[1]. وصيتنامه موضوعي امام خميني(ره)، تهران،
مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، 1377، صص28-30.
[2]. همان، ص 44.
[3]. همان، صص 30 و 31.
[4]. صحيفه امام، ج 19، ص 344.
برگرفته از :
ماهنامه گلبرگ - شماره 111