بیایید فروشنده نباشیم…

از امام جواد علیه‌السلام سؤال شد: ما لِمَوالیکم فی مُوالاتِکم؟
چه فایده و آثاری برای دوستان شما در دوست داشتن شما می‌باشد؟

آن حضرت در پاسخ داستانی را از جد بزرگوارشان حضرت امام صادق علیه‌السلام بیان فرمودند: مردی ثروتمند از خراسان به قصد دیدار حضرت امام صادق علیه‌السلام راهی مدینه منوره شد. وقتی رسید. دق‌الباب کرد. خادم حضرت جواب داد: حضرت منزل نمی‌باشند. پس عازم مسجد شد. مرد خراسانی به در مسجد که رسید، دید جوانی به حالت انتظار و آماده ایستاده و قاطری هم بدون راکب در کنار او می‌باشد. مرد خراسانی از این جوان جویای حال حضرت شد. آن جوان جواب داد: حضرت در مسجد مشغول عبادت هستند و من غلام آن حضرت هستم.

در ادامه مطلب می خوانید..........

 

مرد خراسانی خواست از این فرصت استفاده کند پس رو به غلام کرده و گفت: من ثروت زیادی دارم و حاضرم همه آن را در اختیار شما قرار دهم و در مقابل شما منصب خود را (غلامی) به من واگذار کنید و من غلام حضرت باشم.

غلام گفت: من باید این مسئله را از امام خود سؤال کنم.

 

به مسجد رفته و درحالی‌که از طرح مسئله خجالت می کشید با حالت خاصی از امام سؤال کرد: آیا شما از خیری که برای من پیش آید ممانعت می‌کنید؟
حضرت فرمودند: ما خود خیرخواه شما می‌باشیم پس چگونه مانع خیر به سوی شما باشیم؟

 

آنگاه غلام اصل جریان را مطرح نمود. حضرت فرمودند: مانعی ندارد، اگر از اینکه پیش ما هستی، خسته شدی می توانی پیشنهاد مرد خراسانی را بپذیری.
غلام خداحافظی کرد و به نزدیک درب مسجد رفت.

 

آمد که از مسجد خارج شود حضرت او را صدا زده و فرمودند: به خاطر سابقه کاری که پیش ما داری تو را موعظه‌ای می‌کنم: روز قیامت که فرارسد نوری از طرف خداوند به سوی محشر ظاهر می‌شود و جد ما رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به طرف آن نور حرکت می‌نمایند و نیز جدم علی بن ابیطالب و سایر امامان علیهم السلام پشت سر ایشان قرار می‌گیرند. آنگاه شیعیان و دوستان ما پشت سر آن‌ها قرار می‌گیرند، ما هر جا رفتیم آن‌ها را نیز می‌بریم و در جایگاه خود قرار خواهیم داد.

غلام فکری کرده و گفت: من می‌مانم و از شما جدا نخواهم شد.
 

منبع:
بحارالانوار جلد ۵۰

 

*****

 

برای من که زیاد اتفاق افتاده، شما را نمی‌دانم…
هر وقت خواسته‌ام برای صاحب‌الزمان علیه‌السلام کاری کنم… هر چند کوچک… دنیا به من پیشنهاد فروش غلامی داده است و… چه بسیار… چه بسیار فرصت‌هایی که به ارزانی فروختم…
بیایید تمرین کنیم که غلامی صاحب‌الزمان علیه‌السلام را فروشنده نباشیم…





[ شنبه 18 اردیبهشت 1395  ] [ 10:29 PM ] [ محمد معزی زاده ]
[ نظرات (0) ]