كار وتلاش وجهاد اقتصادی



رفاه اقتصادی در نظام سرمایه داری

اقتصاد سرمایه داری با سوء استفاده از انسان ها، آنچه را تامین کننده منافع مادیش باشد، در تمام مراحل تولید مد نظر قرار می دهد، حتی اگرآنچه تولید می شود برای انسان زیان آور باشد. اقتصاد سرمایه داری بر این باور است که انسان باید آزادانه ومطابق با میل خود زندگی کند ودر بدست آوردن ثروت وچگونگی استفاده از آنها مختار است.

این نظام انسان را همه کاره ومالک حقیقی مال و ثروت ودارایی خود می داند ومعتقد است دیگران هیچگونه حق وحقوقی ندارند.براین اساس انسان برای اینکه بتواند رفاه وآسایش بیشتری بدست آورد، می تواند از هر راهی برای رسیدن به آن استفاده نماید، فقط به این شرط که تزاهم با دیگران نباشد.آدام اسمیت پدر اقتصاد جدید می گوید:

((در این نظام اقتصادی (سرمایه داری)هررد می کوشد سرمایه خود رابه نحوی به کار برد که ماحصل آن بالاترین ارزش را داشته باشد.))

رسیدن ببه مال وثروت هدف اصلی این نظام است، که تمام فعالیت های دیگر را تحت شعاع خود قرار می دهد، برهمین اساس به طرفداری از سرمایه داران وترویج فرهنگ مادی دربین مردم می پردازندودین وارزش های معنوی را بی اهمیت جلوه می دهند.سیسمونی بهعنوان یکی از طرفداران این نظام می گوید:

((انسان ثروتمند ولو آنکه ثروت خورا به وسایل ناپسند گردآورده باشد الزاما دشمن اجتماع نیست ،چرا که ثروت او می تواند عامل بهزیستی ورفاه افرادجامعه گردد.))

طبق این نظریه اگر کسی ثروتی را به دست آورد که در آن حق وحقوق افراد بسیاری پایمال شده باشد وباعث فقرو بدبختی دیگران را فراهم کند چون می تواند جامعه را به رفاه برساند، این ثروت خوب و پسندیده است، غافل از اینکه چنین ثروتی هرگز نمی تواند رفاه افراد جامعه را فراهم کند زیرا ازیک طرف باعث می شود که فقرا با تحت فشار قرار گرفتن چنین افراد سود جویی فقیرتر گردند واز طرفی این ثروت باعث رفاه افراد سرمایه دار می شود نه همه مردم.

طبق آنچه بیان شد پی می بریم که در نظام سرمایه داری، رفاه اقتصادی از جایگاه خاصی برخوردار است واین باعث شده که تمام برنامه ریزی های آن به نوعی تحت شعاع آن هدف قرار گیرد. البته به این نکته باید توجه داشت که رفاه اقتصادی در این ئگونه جوامع صرفا به افرادی تعلق می گیرد که دارای سرمایه بوده واز طبقات اجتماعی بالایی هستند نه همه مردم.

همچنین مشخص شد که امور معنوی وارزش های والای انسانی در اینگونه جوامع از جایگاهی برخوردار نیستند. نیچه به عنوان یک مادی گرا می گوید:

قدرت(مال وثروت) منشاء وریشه همه ی صفات نیک در انسان است. به طوری که بدون تحقق قدرت در انسان هیچ صفت پسندیده ای را نمی توان انتظار داشت .... به هیچ روی بین مردم تساوی نیست.بعضی از انسانها برای فرماندهی وآقایی وحکومت بر خلایق ،خلق شده اند(که همان ثروتمندان هستند) وبعضی دیگر خلق شده اند که آلت و وسیله در جنگ اقویا باشند.

با توجه به آنچه بیان شد مال وثروت ورفاه اقتصادی مشخص کننده جایگاه ومنزلت افراد در اینگونه جوامع می باشد. به عبارتی ملاک خوبی وبدی اعمال ، ثروت سرمایه افراد است.براین اساس هرکاری که ثروتمندان انجام دهند خوب و پسندیده است وهرکاری که تهی دستان انجام دهند فاقد ارزش است.

با چنین طرز فکری جامعه سرمایه داری سعی می کند که تمام امکانات و برنامه هایش را طبق تمایلات مادی تنظیم نماید وآن را در راس تمام اهداف خود قرار می دهندو در جهت بعد معنوی انسان هیچگونه قدمی برداشته نمی شود.

لذا بر همین اساس است که امروز قدرت های سرمایه داری با به رخ کشیدن قدرت مادی خود هرگونه ظلم وستم را به دیگر ملت های ضعیف روا می دارند وآن ها را به نوعی به استعمار واستثمار در می آورند وفرهنگ پوچ مادی خود را بر دیگر جوامع تحمیل می کنند وبه غارت ثروت های آنها می پردازند.نیچه به عنوان طرفدار ویکی از تئوری پردازان ککتب مادی می گوید:

خود را باید خواست وخود را باید پرستید وضعیف و ناتوان را باید رها کرد تا از میان برود و درد و رنج کاسته شودوناتوان بردوش توانا بار نباشد وسنگ راهش نشود.مرد برتر آن است که که نیرومند باشد.به نیرومندی زندگی کند و هوی و تمایلات خویش را برآورده سازد ، خوش باشد وخود را خواجه و خداوند بداند وهر مانعی را که برای خواجگی در پیش بیاید از میان بردارد.

با بررسی ظریات فوق می توان گفت فقرا وتهی دستان در چنین جوامعی هیچ گونه جایگاهی ندارند واز ارزش ومنزلتی برخوردار نیستند وحتی آن ها را مانعی در جهت منافع مادی خود می دانند.لذا هر کس در این فکر است که به هر طریق خود را از دیگری جلوتر بکشاند وبرای رسیدن به این منظور تمام اصول اخلاقی  وارزشهای انسانی را زیر پا می گذارند.

ماحصل این بحث این است که رفاه اقتصادی در این گونه جوامع به شدت مورد تعقیب قرار گرفته  اما این رفاه برای یک قشر خاص جامعه است وآن ثروتمندان و سرمایه داران هستندکه از آن بهره مند می گردند ودیگر مردم وفقرا وتهی دستان باید در خدمت سرمایه داران بوده وبازیچه دست آنان باشند.

لذا بین فقیر وغنی وطبقه مرفه جامعه ودیگران فاصله زیادی است که هر روز این فاصله طبقاتی زیادتر می شود.از همه این ها مهم تر این است که امور معنوی هیچ ارزش ومنزلتی در زندگی مادی افراد ندارد.

 



دوشنبه 15 فروردین 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)





عدالت
جهاد اقتصادی
عدالت اقتصادی
ريشه کني «ربا»
عدالت امام علی(ع)
نفی سرمایه سالاری
جهاد براي رشد اقتصادي
مبارزه با مفاسد اقتصادی
موانع تحقق جهاد اقتصادی
آموزه های اقتصادی اسلام
مفهوم­شناسی جهاد اقتصادی
جهاد اقتصادي با محوريت بازرگاني خارجي
آرایش جهادی اقتصاد كشور
اخلاق‌گرايي و بي‌توجهي به علم اقتصاد
دانلودکتاب مفید اقتصادی
مفهوم و الزامات جهاد اقتصادی

رضا کرمی

كل بازديدها : 577400
كل مطالب : 745

تعداد كل نظرات : 30

تاريخ ايجاد وبلاگ : چهارشنبه 10 فروردین 1390 

آخرين بروزرساني : شنبه 28 اردیبهشت 1392 

RSS 2.0 این صفحه را به اشتراک بگذارید