كار وتلاش وجهاد اقتصادی



سیاست­های اقتصادی امام علی(ع)

الهی تمام نیازمندان را بی نیاز بگردان

 

 

 

 

 

 

 


 

سیاست­های اقتصادی امام علی(ع) را می­توان به شش صورت تبیین نمود:  


1- تقسیم عادلانه بیت‏المال‏


یکى از اقدامات انقلابى امام (ع)، تقسیم عادلانه بیت‏المال بود. فرداى روز بیعت، آن حضرت بر فراز منبر فرمود: «... مسلمانان بدانند که امتیاز معنوى نزد خداست و مسلمانان از نظر مادى تفاوتى ندارند. همگى بندگان خدایند، دارایى‏ها از آنِ خداست و میان شما به صورت مساوى تقسیم خواهد شد...».(1)


على (ع) پس از رسیدن به خلافت، به هر مسلمان، در هر رشته و رده و نژادى که بود، سه درهم داد و به« عمار بن یاسر» و«ابو الهیثم بن التیهان» کتباً ابلاغ کرد: عرب، عجم، انصار و مهاجر... و تمام کسانى که جزء حوزه اسلام هستند، با هم مساوى‏اند.


سهل بن حنیف، غلام سیاه پوستى را به محضر آن حضرت آورد و گفت: «به این غلام چقدر مى‏دهى؟» امام (ع) فرمود: تو خود چه اندازه گرفتى؟ گفت: سه دینار. امام (ع) فرمود: به این غلام نیز سه دینار بدهید.(2)


ابن اسحاق نقل مى‏کند: دو خانم، یکى عرب و یکى عجم براى گرفتن بیت‏المال به امام (ع) مراجعه کردند، ایشان به هر دو یک‏سان داد. زن عرب اعتراض کرد: چرا من که از نژاد عرب هستم با این زن که از موالیان و نژاد عجم است، یک‏سان ببریم؟! امام (ع) در پاسخ فرمود: من در اموال عمومى، امتیازى براى فرزندان اسماعیل نسبت به فرزندان اسحاق نمى‏یابم.(3)


به گفته ابو جعفر اسکافى، اولین اقدام على (ع) امتیازخواران را وادار به مقابله با حکومت علوى نمود و موجب برافروخته شدن آتش کینه آنان گردید.(4) از این رو سران عرب کم کم لب به اعتراض گشودند و در میان آنان طلحه و زبیر، عبد الله بن عمر و سعید بن عاص تا آن‏جا پیش رفتند که بیعت خود را شکسته و با عنوان خون خواهى عثمان با امام (ع) اعلام جنگ کردند.(5)


2- برگرداندن اموال تاراج شده به خزانه عمومى‏


امام على (ع) در روز دوم بیعت با اعلام سیاست مساوات و رفع تبعیض، استرداد اموال نامشروع را به خزانه عمومى اعلام نمود. آن حضرت خود مى‏دانست که این اقدام براى حکومت وى خطرساز است، ولى با قاطعیت این سیاست را اجرا کرد.


ابن ابى الحدید مى‏گوید: عمر و عثمان اموال فراوانى داشتند و زمین‏هاى بیت‏المال را به اقوام و خویشاوندان خود بخشیده بودند،(6) لذا على (ع) در روز دوم خلافت گفت: «بدانید بخششى که عثمان از بیت‏المال داشته است، به خزانه عمومى مسترد خواهد شد».(7) آن گاه صحبت خود را چنین ادامه داد: به خدا سوگند، بیت‏المال تاراج رفته را هر کجا بیابم به صاحبان اصلى آن باز مى‏گردانم، گرچه با آن ازدواج کرده و یا کنیزى خریده باشند، زیرا عدالت، براى گشایش است و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم براى وى سخت‏تر است».(8)


ابن ابى الحدید سپس مى‏نویسد: على (ع) فرمان داد تا ابزار جنگى و شترانى را که به عنوان زکات در خانه عثمان بود، به بیت‏المال برگردانند و به اموال شخصى عثمان تعرض نکنند. وقتى این خبر به گوش عمروعاص رسید، نامه‏اى براى معاویه نوشت به این مضمون: هر کارى که ممکن است انجام بده، چرا که پسر ابى طالب (ع) همه اموالى را که جمع آورى کرده‏اى، خواهد گرفت.(9)


3- فقرزدایى‏


آن حضرت مى‏دانست که یکى از آسیب‏هاى جامعه اسلامى، فقر و ندارى است که ناهنجارى‏هایى به وجود آورده و مردم را سخت آزرده است. بدین منظور امام (ع) در گام نخست، فرهنگ انفاق و کمک‏هاى مالى را ترویج نمود. از ثروت‏مندان درخواست کرد فقیران را شریک مال خود قرار داده و حق آنان را ضایع نکنند. امیر مؤمنان (ع) فرمود: «خداوند بر ثروت‏مندان واجب کرده است تا از اموالشان به اندازه کفایت فقیران هزینه کنند. بنابراین، اگر فقیران گرسنه ماندند یا پوشاک نداشتند، به سبب منع ثروت‏مندان است و خداوند از آنان حساب مى‏کشد و مجازاتشان مى‏کند.»(10)


از سوى دیگر، امام (ع) مسئولان حکومتى را موظف نمود که به حمایت از محرومان بپردازند. ایشان خطاب به مالک اشتر فرمود: پس خدا را! خدا را! درباره طبقه فقیران از مردم؛ آنان که چاره ندانند و از نیازمندان و بینوایان و از بیمارى بر جاى ماندگانند، که در این طبقه مستمندى است خواهنده و مستحق عطایى است به روى خود نیاورنده. پس براى خدا پاسدار حقى باش که خداوند براى این طبقه معیّن فرموده است. بخشى از بیت‏المال و بخشى از غلّه‏هاى زمین‏هاى غنیمتى اسلام را در هر شهرى به آنان واگذار...».(11)


به گفته برخى از محققان، امام على (ع) برنامه فقرزدایى را بر اساس آمار دقیق و به دست مأموران بصیر و دانا انجام مى‏داد.(12) او خود را پدر یتیمان معرفى مى‏کرد و همچون پدر با ایشان رفتار مى‏نمود.(13) توجه آن حضرت فقط به بینوایان و از کار افتادگان مسلمانان نبود، بلکه اقلیت‏هاى مذهبى همچون نصرانیان نیز از مهربانى و حمایت امام (ع) برخوردار بودند. روزى امام (ع) پیرمردى نابینا را دید که گدایى مى‏کرد. از حاضران پرسید: او کیست؟ گفتند: مردى نصرانى است.


حضرت فرمود: او را به کار گرفته‏اید تا این‏که پیر و ناتوان شده و آن‏گاه رهایش نموده‏اید. سپس دستور داد از بیت‏المال به او کمک کنند.(14)


چقدر فاصله است بین دیدگاه امام على (ع) درباره حمایت از محرومان و برخى از نظریه پردازان سرمایه‏دارى! اسپنسر مى‏گوید: «وظیفه قوى‏هاى اقتصادى این است که ضعیفان اقتصادى را از صفحه روزگار براندازند، و اقدامات درمانى و تأمین اجتماعى نه تنها دردى را دوا نمى‏کند، بلکه بر دامنه و دوران درد و رنج انسان‏ها مى‏افزاید، زیرا جمعیت رو به افزایش است و سرانجام همگى از گرسنگى خواهند مرد.»(15)


4- نظارت و کنترل‏


این استراتژى على (ع) در قالب‏هاى مختلفى مانند: نظارت بر خویشاوندان، مدیران و بازار اسلامى صورت امام گرفت و در تحقق عدالت اقتصادى بسیار تأثیر گذار بود. روزى على (ع) یکى از خویشاوندان خود را که به بیت‏المال خیانت کرده بود تهدید نمود و خطاب به وى فرمود: «به خدا سوگند، اگر حسن و حسین هم دست به چنین خیانتى مى‏زدند، هرگز از آنان هواخواهى و پشتیبانى نمى‏کردم و ذرّه‏اى در تصمیم‏گیرى من تأثیر نمى‏گذاشت.»(16)


امام به مدیران حکومتى خود نیز دستور داد از هرگونه رانت خوارى و سوء استفاده از بیت‏المال پرهیز نمایند. آن حضرت در نامه‏اى خطاب به مصقلة بن هبیره شیبانى فرمود: از تو به من خبر رسیده است که غنیمت مسلمانان را به عرب‏هایى مى‏دهى که خویشاوندان تو هستند و تو را برگزیده‏اند... بدان مسلمانانى که نزد تو و ما به سر مى‏برند، حقشان از این غنیمت یک‏سان است.


براى گرفتن آن نزد من مى‏آیند، حق خود را مى‏گیرند و باز مى‏گردند».(17)


امام در جهت شکل‏گیرى فرایند عدالت، شخصاً اوضاع بازار را زیر نظر داشت و در مناطق دیگر نیز افرادى را براى نظارت و کنترل بر بازار گمارده بود.(18) از امام باقر (ع) روایت شده است که آن حضرت، بامداد هر روز از منزل خارج شده و به طرف بازار کوفه مى‏رفت و در حالى که تازیانه‏اى بر دوش آویخته بود نزد سودگرایان مى‏ایستاد و ندا مى‏داد: اى گروه تجار! از خداوند بترسید.


5- پیش‏گیرى از پیدایش ثروت‏هاى غیر مشروع‏


یکى از شیوه‏هاى کاربردى امام در تحقق عدالت، جلوگیرى از ثروت‏اندوزى‏هاى غیر مشروع بود. بدین منظور آن حضرت در قدم اول، مردم را از دنیاگرایى بر حذر داشته و آنان را به معنویت‏گرایى فرا خواند. متأسفانه بعد از رحلت پیامبر (ص) برخى از مردم و صاحبان قدرت، به ثروت‏اندازى روى آوردند. به نقل مورّخان، روزى که عثمان کشته شد، صد و پنجاه هزار دینار و یک میلیون درهم پول نقد داشت. قیمت املاکش در وادى القرى و حنین و... بالغ بر صد هزار دینار مى‏شد و اسب‏ها و شترهاى فراوانى از او باقى مانده بود.(19)


امام (ع) به منظور جلوگیرى از این آفت خطرناک در نامه‏اى به مالک اشتر تأکید مى‏کند که مردم را از ثروت‏اندوزى و دنیاگرایى بر حذر دارد.(20) هم چنین ایشان برنامه‏هاى اقتصادى نظام یافته‏اى را ارائه داد تا از پیدایش ثروت‏هاى غیر مشروع جلوگیرى شود؛ این برنامه‏ها در قالب مبارزه با رباخوارى و احتکار صورت گرفت.(21)


مضافاً این‏که آن حضرت با صدور بخش‏نامه‏هاى مختلف، مدیران و مسئولان حکومتى را از ثروت‏اندوزى و سوء استفاده از بیت‏المال برحذر داشت. افزون بر آن، با متخلفان اقتصادى برخورد نمود و مهم‏تر از همه، به توزیع عادلانه ثروت‏ها و اموال عمومى براى همه مردم و شهرها پرداخت.
مطلب قابل توجه آن است که امام (ع) خود از هرگونه ثروت‏اندوزى پرهیز نمود و زهدگرایى خویش را به نمایش گذاشت. پارسایى و زندگى ساده امام به گونه‏اى بود که عمل‏کرد خلفاى پیشین نزد مردم زیر سؤال رفت. آن حضرت درباره وضع زندگى خود خطاب به مردم کوفه فرمود: «اى مردم! اگر من از شهر شما با چیزى بیش از مرکب سوارى و بار و بُنه و غلام خود بیرون روم، به شما خیانت کرده‏ام.»(22)


6- کار و تولید


امام على (ع) در کنار فعالیت‏هاى ذکر شده، زمینه‏ها و عوامل کار و تولید را نیز فراهم نمود، چرا که اجراى سیاست‏هاى اقتصادى مستلزم جامعه‏اى درآمدزا و برخوردار از سرمایه است. بدین منظور آن حضرت دیگران را به کار و افزایش تولید تشویق نمود و خود نیز به کار و تولید پرداخت.
ایشان فرمود: «کارى در نظر خدا محبوب‏تر از کشاورزى نیست».(23) آن حضرت بسیارى از خدمات و انفاق‏هاى خود را از درآمد کشاورزى انجام مى‏داد.(24) امام صادق (ع) مى‏فرماید: پیامبر اکرم (ص) زمینى از انفال را در اختیار على (ع) قرار داد. حضرت در آن زمین قناتى حفر کرد که آبش همچون گردن شتر فوّاره مى‏زد... آن‏گاه فرمود: آب این قنات وقف زائران خانه خدا و رهگذران است و کسى حق فروش آن را ندارد.(
24)


امام (ع) موقوفات متعددى داشت که در کتاب‏هاى تاریخى و حدیثى بیان شده است. طبق نقل مورّخان، درآمد سالانه این موقوفات چهل هزار دینار بوده که تماماً صرف بینوایان مى‏شد.(26)
این نوشتار را با عبارت حکیمانه‏اى از امام على (ع) به پایان مى‏بریم: «قسم به خدا! اگر بر روى خارهاى سعدان به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم، خوش‏تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالى ملاقات کنم که به بعضى از بندگان ستم و چیزى از اموال را غصب کرده باشم».(27)


پی نوشت ها:


1. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 40 - 36.


2. بحارالانوار، ج 40، ص 107.


3. محمد محمدى رى‏شهرى، موسوعة الامام على بن ابى طالب، ج 4، ص 194.


4. مجله حکومت اسلامى (ویژه حکومت علوى) شماره 18، ص 65.


5. سیداصغر ناظم‏زاده قمى، تجلى امامت، ص 101.


6. مجله حکومت اسلامى، شماره 17، ص 340.


7. همان، شماره 18، ص 64.


8. نهج البلاغه، خطبه 15؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 27.


9. همان.


10. محمد محمدى رى‏شهرى، موسوعة الامام على بن ابى طالب، ج 4، ص 204.


11. نهج البلاغه، نامه 53، با استفاده از ترجمه دکتر شهیدى و محمد دشتى.


12. ر.ک: محمد محمدى رى‏شهرى، موسوعة الامام على بن ابى طالب، ج 4، ص 204.


13. اصول کافى، ج 1، ص 406.


14. مجله حکومت اسلامى، شماره 18، ص 89.


15. دانشنامه امام على (ع)، ج 7، ص 90.


16. نهج البلاغه، نامه 41.


17. محمد محمدى رى‏شهرى، موسوعة الامام على ابن ابى طالب، ج 4، ص 124.


18. دانشنامه امام على (ع)، ج 7، ص 333 - 332.


19. شهید مطهرى، سیرى در نهج البلاغه، ص 259.


20. نهج البلاغه، نامه 53.


21. دانشنامه امام على (ع)، ج 7، ص 95.


22. مجله حکومت اسلامى، شماره 18، ص 69.


23. بحارالانوار، ج 23، ص 20.


24. جعفر سبحانى، فروغ ولایت، ص 296.


25. همان، ص 297.


26. مناقب، ج 1، ص 323.


27. نهج البلاغه، خطبه 224.



دوشنبه 22 فروردین 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)





عدالت
جهاد اقتصادی
عدالت اقتصادی
ريشه کني «ربا»
عدالت امام علی(ع)
نفی سرمایه سالاری
جهاد براي رشد اقتصادي
مبارزه با مفاسد اقتصادی
موانع تحقق جهاد اقتصادی
آموزه های اقتصادی اسلام
مفهوم­شناسی جهاد اقتصادی
جهاد اقتصادي با محوريت بازرگاني خارجي
آرایش جهادی اقتصاد كشور
اخلاق‌گرايي و بي‌توجهي به علم اقتصاد
دانلودکتاب مفید اقتصادی
مفهوم و الزامات جهاد اقتصادی

رضا کرمی

كل بازديدها : 575719
كل مطالب : 745

تعداد كل نظرات : 30

تاريخ ايجاد وبلاگ : چهارشنبه 10 فروردین 1390 

آخرين بروزرساني : شنبه 28 اردیبهشت 1392 

RSS 2.0 این صفحه را به اشتراک بگذارید