دولتها و حكومت هايي كه در طول تاريخ در ايران به وجود آمده اند متناسب با قدرت و وسعت حكومت داراي تشكيلات بوده و از وجود افراد مشخص و معيني جهت انجام امور گوناگون استفاده نموده اند به نحوي كه در سير تاريخ به طبقه بندي خام و كلي نظير موبدان، كشاورزان، بازرگانان و جنگجويان روبرو مي شويم .
شغل و كار در تشكيلات نظام اداري از مهمترين مباحثي است كه همواره با ديگر ابعاد نظام اداري همچون: آموزش، انتصاب، ارزشيابي و پرداخت حقوق و دستمزد در ارتباط بوده و مي تواند نقش اساسي و مؤثري در پيشبرد طرحها و برنامه هاي نظام اداري ايفا نمايد.
از طرف ديگر با توجه به پيوستگي بين شغل و شاغل در سازمانهاي دولتي و غيردولتي مي توان گفت:
شغل عبارت است از مجموعه اعمال و فعاليت هايي كه هر فرد در زندگي به منظور تأمين يك رشته اهداف مادي و معنوي به طور مداوم در پيش مي گيرد كه اين تعريف در مشاغل دولتي هم صادق است زيرا شغل دولتي در واقع مجموعه اعمال و رفتاري است كه از طرف دولت به عهده شاغل واگذار مي گردد.
بيان معني و مفهوم شغل
شغل در لغت به معني به كار و داشتن، كسب و كار، حرفه و كاري كه شخص در زندگي براي خود انتخاب كرده است.
شغل در دو معني عام و خاص به كار مي رود:
معني عام: عبارت است از آن چيزي كه مايه مشغوليت انسان مي شود خواه در اعمال دنيوي باشد يا اخروي.
معني خاص: عبارت است از نوع كار و حرفه اي كه انسان در زندگي براي خود انتخاب كرده است اعم از يدي، فكري، احساسي و عاطفي.
ارزش و جايگاه كار در اسلام: در مكتب حيات بخش اسلام كار و شغل داراي ارزش و اهميت ويژه اي بوده و از هر فردي به اندازه وسع و توانايي اش خواسته شده كه به منظور رفع نيازهاي زندگاني و همچنين نيازمندي هاي جامعه اش در جهت كسب و كار سودمند كه شارع مقدس اسلام آنرا پذيرفته باشد تلاش كند.
نقش دولت در ايجاد كار و شغل: بشر موجودي است اجتماعي و نيازمند، پس بناچار مي بايست جهت رفع نيازمندي اعم مادي و معنوي از شغل و حرفه اي برخوردار باشد تا هم بتواند نيازمندي زندگي خود را برطرف سازد و هم در رشد و خودكفايي جامعه مثمر ثمر واقع شود و در اين راستا دولت وظيفه دارد وسايل و امكانات لازم كار را در اختيار صاحبان حرفه و مشاغل قرار دهد تا هر كسي به ميزان توانايي و نوع استعدادش كار و شغل مورد علاقه خود را انتخاب نمايد خواه ايجاد اين برنامه ها در ارتباط با مشاغل دولتي و يا غيردولتي باشد. بهر صورت بر دولت است در ارتباط با اين امر مهم و حياتي چاره انديشي كند تا از بين رفتن نيروي خلاق و فعال جامعه ممانعت به عمل آيد زيرا كار و شغل مي تواند در به حركت درآوردن چرخهاي اقتصادي و ديگر ابعاد مانند بعد فرهنگي و اجتماعي و اخلاقي و تحكيم پايه هاي اساسي جامعه نقش بسزايي را ايفا نمايد. در اصل چهل و سوم قانون اساسي بند دوم آمده است: تأمين شرايط و امكانات كار به منظور رسيدن به اشتغال كامل و قرار دادن وسايل كار در اختيار همه كساني كه قادر به كارند ولي وسايل كار در اختيار ندارند «در شكل شركت تعاوني، از راه وام بدون بهره يا هر راه مشروع ديگر» كه نه به تمركز و تداول ثروت در دست افراد و گروه خاصي منتهي شود و نه دولت را به صورت يك كارفرماي بزرگ مطلق درآورد ، وظيفه دولت است .
اين اقدام بايد با رعايت ضرورت هاي حاكم بر برنامه ريزي عمومي اقتصاد كشور در هر يك از مراحل رشد صورت گيرد و در بند نهم همين اصل بر افزايش توليدات كشاورزي، دامي و صنعتي كه نيازهاي عمومي را تأمين كند و كشور را به مرحله خودكفايي برساند و از وابستگي برهاند تاكيد نموده است.
ساختار نهايي شغل
در ساختار نهايي شغل پاسخ به سؤالات زير اطلاعات مورد نياز را براي تجزيه شغل تأمين مي كند:
1- چه كاري انجام مي شود؟
با مشخص شدن نوع و ماهيت كار، فعاليت هاي مكرر جسمي لازم براي كار تعيين مي شود ممكن است كارمند به طرح ريزي يا محاسبه ذهني بپردازد و يا عمليات ديگران را رهبري، هدايت و كنترل كند يا كوشش او صورت فيزيكي داشته باشد مانند كارگري كه مواد را جابجا مي كند و اشيا را در محلي روي هم قرار مي دهد كه اين كار موجب كاهش قواي بدني و ايجاد خستگي مي شود.
در بعضي موارد مستخدمان براي انجام وظايف و تكاليف سازماني همزمان از قواي ذهني و بدني خود استفاده مي كنند.
2- كار چطور انجام مي شود؟
نحوه انجام دادن كار و شيوه استفاده از ابزار و وسايل براي انجام دادن كار مشخص مي گردد
3- چرا كار انجام مي گيرد؟
تعيين چگونگي و علت انجام دادن كار است و ارتباط وظايف و تركيب آنها را معين مي كند، افراد براي اينكه كار را به نحو مطلوب انجام دهند لازم است آگاهي از اشتباهات و جلوگيري از آنها و به كاربردن روشهاي تازه و منطقي را مدنظر قرارداده زيرا عدم آگاهي از اشتباهات موجب تكرار و درنهايت خسارات مادي و معنوي در بر خواهدداشت.
4- انجام دادن كار نياز به چه مهارتهايي دارد؟
دراين قسمت متوجه خواهيم شد كه امر تخصص مورد نظر بوده و ميزان سهولت و دشواري وظايف و مسئوليتهاي مربوط به شغل از لحاظ فكري، جسمي و فيزيكي مشخص مي شود.
شرايط احراز مشاغل دولتي
تصدي مشاغل دولتي يا به عبارت ديگر افتخار كارگزاري در نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران براي هر فردي ميسر نيست بلكه متصديان مشاغل دولتي از يك سلسله شرايط و خصوصيات بايد برخوردار باشند تا بتوانند از عهده وظايف و تكاليف محوله به نحو مطلوب برآيند.
شرايط و ضوابط احراز مشاغل دولتي
شرايط عام:
1- تعهد به اسلام
2- تخلق به اخلاق اسلامي 3- لياقت و شايستگي
شرايط خاص:
1- تخصص و كارايي
2- تجربه و مهارت
3- توانايي جسمي و قدرت روحي
شرايط عام:
1- تعهد: يكي از برجسته ترين شرايط در احراز مشاغل دولتي تعهد و اعتقاد داشتن به نظام اسلامي است. بنابراين شرط تعهد و اعتقاد به مباني اسلام در همه حالات و مراحل دستيابي به مشاغل دولتي از بالاترين تا پايين ترين امري ضروري است.
2- تخلق به اخلاق اسلامي: اخلاق اسلامي در حقيقت نموداري از مراتب ايماني و اعتقادي دروني افراد كه در ارتباط با تعهد مي باشد نشان مي دهد پيامبر عظيم الشأن اسلام حضرت محمد(ص) مي فرمايد:
كامل ترين مومنين، ازلحاظ ايمان نيكوترين آنها از لحاظ خلق است. ازطرفي ايجاد شغل همانند پياده نمودن و تحقق ارزشهاي اسلامي در راستاي ارائه خدمت به جامعه اسلامي مي باشد.
3- لياقت و شايستگي: ازديگر شرايط احراز مشاغل لياقت و شايستگي است كه هر فرد شاغل به تناسب نوع شغل كه به وي محول مي گردد بايد از اين ويژگي بهره مند بوده زيرا ممكن است فردي ازلحاظ ايمان و اعتقادات و رعايت اصول و موازين اخلاقي واجد صلاحيت بوده اما از نظر لياقت و شايستگي همچون رشد فكري و درك مسائل سياسي و اجتماعي و نيز نحوه برخورد با مشكلات و نارساييها قدرت توان انجام كار را به طور شايسته كه مدنظر مي باشد نداشته باشد. زيرا مقامات و مناسب اجتماعي فقط وفقط در گرو لياقت و شايستگي است و هرگز سن مانع از آن نيست كه در صورت شايستگي، جوان مقام و منصب اجتماعي را بدست نياورد كه نمونه بارز آن انتصاب اسامه به فرماندهي لشكر كه او هم جواني كم سن و سال بود و اين امر خود گواه زنده و قابل توجهي مي باشد.
شرايط خاص
1- تخصص و كارايي: تخصص و كارداني از مهمترين و با اهميت ترين خصوصيات است كه بايد هر شاغلي از آن برخوردار بوده تا بتواند از عهده انجام دادن شغلي كه به وي محول شده است به نحو احسن برآيد زيرا كسي كه با علم و آگاهي كاري را شروع مي كند نه تنها بر ميزان كارايي خويشتن مي افزايد بلكه از مسائل ديگري كه براي خود و براي جامعه زيانبار است جلوگيري مي نمايد، اين خود در مقوله اثربخشي كه از مباحث كليدي بهره وري سازمانهاست قابل تأمل مي باشد.
|