مبانى فلسفى نظام اقتصاد اسلامىاز ديدگاه امام على (عليهالسلام) |
نظامبراى نظام تعاريف گوناگونى ارائه دادهاند، اما تعريفى كه براى نظام اقتصادى بيشتر قابل استفاده باشد، عبارت است از: نظام در تئورى عمومى نظامها به مجموعهاى از اجزاى به هم وابسته گفته مىشود كه در راه نيل به هدفهاى معينى با هم، هماهنگى دارند. (3) اين تعريف هر مجموعهاى را كه اجزايش از دو ويژگى همآهنگى و هدفدار بودن برخوردار باشند، شامل مىشود. بر اين اساس، سه نوع نظام زير از هم قابل تفكيك مىباشد: .1 نظامهاى تكوينى غيررفتارى؛ مانند نظام آفرينش و نظام موجود در دستگاه گوارش انسان . .2 نظامهاى مصنوعى غيررفتارى؛ همانند نظام موجود در اتومبيل و هواپيما. .3 نظامهاى رفتارى؛ اجزاى اين نظامها رفتارهاى ارادى بشر است. چون اين رفتارها همواره بر اساس چهانبينى و ارزشهاى مورد قبول انسان شكل مىگيرد، بنابراين در تعريف نظامهاى رفتارى، عنصر ديگرى به نام مبانى فلسفى (جهانبينى) و مبانى مكتبى (ايدئولوژى) وارد مىشود. بر اين اساس، «نظام رفتارى، مجموعهاى از رفتارهاى ارادى انسان است كه بر اساس مبانى فلسفى و مكتبى معين، در جهت نيل به اهداف مشخص همآهنگى كامل دارند.» نظام اقتصادىنظام اقتصادى نوعى نظام رفتارى است. اجزاى نظام اقتصادى رفتارهاى ارادى انسانها در سه حوزه توليد، توزيع و مصرف مىباشد؛ رفتارهايى همانند پسانداز، سرمايهگذارى، توليد و توزيع در ارتباط با منافع اقتصادى و اموال و شركتكنندگان در نظام بر اساس الگوهاى رفتارى خاصى شكل مىگيرد. بنابراين نظام اقتصادى را مىتوان بدين نحو تعريف نمود: «نظام اقتصادى عبارت است از مجموعهاى از الگوهاى رفتارى كه شركتكنندگان در نظام را به يكديگر و به اموال و منابع براساس مبانى مشخص پيوند داده و در راستاى اهداف معينى به نحو همآهنگ براى كسب بيشترين موفقيت اقتصادى سامان يافته است.» (4) مبانى فلسفى نظام اقتصادىمنظور از آن، جهانبينى است كه حاكم بر رفتار اقتصادى است و رفتار اقتصادى مطابق با آن شكل مىگيرد و مشتمل بر قضايايى است كه با كلمه «هست» يا «نيست» بيان مىشود. موضوع آن خدا، انسان، جامعه و دنياى مادى و اخروى مىباشد. مبانى مكتبى نظام اقتصادىمبانى مكتبى به مجموعهاى از قضاياى كلى دستورى (بايدى) است كه داراى ويژگىهاى زير مىباشد: .1 زيربناى نظام و حقوق اقتصادى است؛ .2 برگرفته از مبانى فلسفى نظام اقتصادى است؛ .3 در تعيين عناصر نظام اقتصادى و چگونگى ارتباط بين آنها مؤثر است؛ .4 زمينهساز حركت به سمت اهداف مىباشد. اهداف نظام اقتصادىاين اهداف، مقاصدى است كه نظام اقتصادى براى رسيدن به آن طراحى شده است و برگرفته از مبانى فلسفى نظام اقتصادى مىباشد. به طور منطقى بايد اهداف نظام با اهداف شركتكنندگان در نظام همآهنگ باشد؛ براى مثال اگر هدف نظام اقتصادى رسيدن به رفاه مادى است، بايد اهداف دولت و مردم نيز به نحوى باشد كه فعاليت هر يك از آنها را در مسير رفاه قرار دهد . در پايان ذكر اين نكته لازم است كه هر چند اهداف و مبانى مكتبى نظام اقتصادى در اينجا مورد بحث ما نخواهد بود، اما به جهت نشان دادن اهميت بحث مورد نظر ما (مبانى فلسفى نظام اقتصادى) و ارتباط شديد آن با اهداف و مبانى مكتبى لازم بود اشارهاى كوتاه به آنها داشته باشيم. |
دوشنبه 22 فروردین 1390 توسط رضا کرمی | نظرات (0) |