اندیشه اقتصاد اسلامى هم اكنون به عنوان یك موضوع مورد توجه اقتصاددانان مسلمان و غیرمسلمان قرار گرفته است و بررسى تاریخچه این اندیشه و مراحل رشد آن مى تواند ما را در شناخت خاستگاه ها، نقاط ضعف و قوت آن یارى رسانده و رشد آن را تسریع نماید. ادبیات اقتصاد اسلامى در اوایل قرن بیستم بشدت مورد توجه قرار گرفت و گسترش یافت، مهم ترین دلایل توجه به اقتصاد اسلامى عبارت بود از: ۱) استقلال كشورهاى اسلامى، كشور پاكستان در، ۱۹۴۷ اندونزى در ۱۹۴۵ و همین طور كشور الجزایر، تونس و سایر كشورها در این دهه ها كه از استعمار كهنه نجات پیدا مى كنند و تنظیم اقتصاد خویش را برعهده مى گیرند. ۲) در این دوران جهان به بلوك غرب و شرق تقسیم شده بود، بلوك شرق به رهبرى شوروى آموزه هاى ماركس را تبلیغ كرده و گسترش مى دهد. عالمان دینى با مراجعه به اندیشه هاى ماركس درمى یابند كه ایده هاى وى مخالف دین و اسلام بوده و پذیرفتن الگوهاى كمونیستى مستلزم دست كشیدن از دین و آئین اسلام مى باشد. ۳) كشورهاى غربى كه داراى نظام سرمایه دارى بودند درگیر بحران بزرگ ۱۹۲۹ مى شوند، میزان بیكارى بسیار افزایش یافته، كارخانجات ورشكسته شده و اقتصاد سرمایه دارى درگیر ركودى مى شوند كه توانایى تفسیر و برون رفت از آن را ندارند. علماى دین الگوبردارى از نظام سرمایه دارى را نیز نمى پذیرند زیرا علاوه بر وجود بحران داراى نهادهاى ربوى است كه صریحاً مورد نهى اسلام مى باشد. با توجه به این سه حادثه توجه اندیشمندان به اقتصاد مثبتى بر تعالیم اسلام جلب مى شود مخصوصاً وجود سابقه تمدن اسلامى در قرون اولیه را دلیل روشنى بر عملى شدن آن مى یابند. اولین كتاب ها به زبان اردو نوشته مى شود، مى توان از كتاب الاقتصاد الاسلامى نوشته سیدمناظر احسن جیلانى و كتاب النظام الاقتصاد الاسلامى نوشته محمد حفیظ الرحمن كه به زبان اردو بودند نام برد. در شبه جزیره هند، پاكستان، اقتصاد اسلامى توسط ابوالاعلى مودودى و در شمال آفریقا توسط سیدقطب و حسن البنا گسترش پیدا مى كند. اینان شخصیت هاى برجسته اى بودند كه افكار مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده و راه بازگشت به تعالیم اسلام را معرفى نمودند. نویسندگان دهه سوم و چهارم قرن بیستم عموماً تحصیلات دانشگاهى نداشتند و اغلب از علماى دین بودند. نوشته هاى این دوره عموماً به انتقاد از مكاتب سرمایه دارى و كمونیستى مى پرداخت و مباحث اقتصاد اسلامى را به صورت پراكنده مورد توجه قرار مى داد. در دهه پنجم قرن بیستم برخى از دانشگاهیان نیز به اقتصاد اسلامى مى پردازند. از پیشتازان این گروه دكتر انور اقبال قریشى مى باشد كه با تألیف كتاب «الاسلام و نظریه الفائده» در ۱۹۴۶ سعى نمود، نظریه بهره را مورد انتقاد قرار دهد. در این دوران مباحثى همچون تحریم ربا، فریضه زكات، نقش دولت و توزیع ثروت مهم ترین موضوعاتى هستند كه محافل علمى مسلمانان را مشغول نموده است. در دهه ششم قرن گذشته میلادى، كتابى تحت عنوان «اقتصادنا» توسط شهید محمدباقر صدر تألیف مى شود، این كتاب نقطه عطفى در رشد دانش اقتصاد اسلامى به شمار مى آید زیرا توانست مباحث پراكنده را براساس اصول معینى سازماندهى نموده و مكتب اقتصاد اسلامى را تدوین نماید، وى در این كتاب علاوه بر این كه بنیان اندیشه هاى اقتصادى معاصر را مورد نقد قرار مى دهد استخراج مكتب اقتصادى اسلام را نیز روشمند مى نماید. این كتاب مورد توجه اندیشمندان زیادى قرار گرفت و تأثیرات آن تاكنون نیز باقى مانده است. در این دوره اقتصاد اسلامى پیشرفت آرامى در برخى از دانشگاه ها مخصوصاً دانشگاه اسلامى در شهر «ام درمان» از كشور سودان و دانشگاه هاى عربستان سعودى مى نماید و كشورهاى اسلامى براساس شرایط اقتصادى و مشكلات خویش به جوانب خاصى از این دانش توجه مى نمایند به طورى كه در پاكستان بر زمین، رشد و اداره فعالیت هاى اقتصادى، در تركیه و كشورهاى عربى بر جنبه هاى اجتماعى تأكید مى شود. اما موانعى بر سر راه رشد این دانش قرار داشت از جمله تنوع زبان مسلمانان، عدم ارتباط محققین مسلمان با یكدیگر، عدم دسترسى به منابع و تحقیقات یكدیگر را مى توان نام برد. علاوه بر اینها مشكل دیگرى نیز وجود داشت و عبارت از این بود كه اقتصاددانانى كه تحصیلات دانشگاهى داشتند از تحصیلات منظم در منابع دینى بى بهره بودند و به همین دلیل نمى توانستند از منابع دینى حداكثر استفاده را ببرند. از طرف دیگر عالمان دینى تسلط كافى به منابع درسى دانشگاهى نداشتند. براى از میان برداشتن این موانع سمینارهاى بین المللى مورد توجه قرار گرفت. نخستین سمینار بین المللى اقتصاد اسلامى در ۱۹۷۶ در مكه مكرمه و به ریاست دكتر محمد عمرالزبیر (رئیس دانشگاه ملك عبدالعزیز) برگزار شد. در این سمینار ۴۰۰ اقتصاددان مسلمان شركت كردند، مقالات زیادى مورد بحث قرار گرفت و نتیجه سمینار به صورت كتاب هاى مختلف چاپ و منتشر شد. یكى از چهره هاى برجسته این سمینار دانشمندى پاكستانى به نام خورشید احمد مى باشد. استمرار سمینارهاى بین المللى در سال هاى بعد و مشاركت علماى دینى و دانشمندان اقتصادى در این سمینارها با ملیت هاى مختلف بسیارى از موانع پیش گفته را از بین برد. تحقیقات اقتصاد اسلامى رشد زیادى پیدا كرد و جایزه اى نیز تحت عنوان جایزه فیصل براى تحقیقاتى كه گامى در پیشبرد اقتصاد اسلامى بردارند اختصاص یافت، یكى از برندگان این جایزه دكتر نجات الله صدیقى مى باشد. در دهه هاى هشتم و نهم توجه دانشگاه ها به مباحث اقتصاد اسلامى افزایش مى یابد و مواد درسى مربوط به اقتصاد اسلامى در برنامه هاى آنان قرار مى گیرد، گسترش ادبیات اقتصاد اسلامى موجب مى شود گرایش هاى خاص در مقاطع دكترى ایجاد شود و پایان نامه هاى زیادى در این زمینه نوشته شود، پایه هاى علمى اقتصاد اسلامى تقویت شد و مقالات مربوطه در نشریات معتبر بین المللى همچون صندوق بین المللى پول (IMF) چاپ شده است. همپاى تحقیقات علمى، نهادهاى پولى و مالى مبتنى بر تعالیم اسلام نیز به وجود آمد. بانك توسعه اسلامى براى حمایت و كمك به توسعه كشورهاى مسلمان تأسیس شد. مواد موافقتنامه این بانك در كنفرانس وزراى كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى در ۱۹۷۴ تصویب و در ۱۹۷۵ به مرحله اجرا درآمد، سرمایه اولیه این بانك توسط دولت هاى عربستان سعودى، كویت، بحرین، پاكستان، بنگلادش، تركیه و اندونزى تأمین شده است. در سال ۱۹۷۸ ضیاءالحق رئیس جمهور پاكستان، بانك ها و رهبران مذهبى را بر آن داشت كه نظام بهره متداول را كنار زده و مؤسسات مالى اسلامى را كه براساس مشاركت در سود و زیان فعالیت هاى اقتصادى مى باشد جایگزین آن نمایند. در سال ۱۹۸۳ انجمن بین المللى بانك هاى اسلامى (IAIB) با شركت ۱۱ شركت سرمایه گذارى اسلامى و بیمه اى تأسیس شد كه از جمله اعضاى آن مى توان به بانك همبستگى اسلامى (سودان)، بانك اسلامى فیصل (بحرین)، بانك اسلامى قبرس، بانك اسلامى وین (اتریش) و تعدادى از بانك هاى اسلامى در سنگال، نیجر و باهاما و شركت هاى سرمایه گذارى اسلامى اشاره كرد. در ایران به سال ۱۹۸۵ همزمان با نوروز تمامى عملیات بانك ها اسلامى شد. به جز ایران و پاكستان در سایر كشورهاى اسلامى بانك هاى ربوى و غیرربوى كنار هم فعالیت هاى خویش را انجام مى دهند، بانك هاى غیرربوى و اسلامى توانستند در رقابت با بانكدارى ربوى ادامه حیات داده و رشد یابند. اندیشمندان اسلامى پس از موفقیت نسبى بانكدارى اسلامى براى حل مشكلات نقدینگى، گسترش و تعمیق فعالیت هاى مالى به فكر طراحى ابزارهاى مالى اسلامى افتادند. در دهه ۱۹۹۰ استفاده از ابزارهاى اسلامى شدت گرفت دارایى هاى مالى به اوراق بهادار تبدیل شده و مورد استفاده قرار گرفتند همانند صكوك سلف، مرابحه، اجاره، مضاربه، مشاركت، حق الامتیاز، مساقات، مزارعه و غیره كه در كشورهاى مختلف مورد استفاده قرار مى گیرند. منبع: روزنامه ایران |
پنج شنبه 8 اردیبهشت 1390 توسط رضا کرمی | نظرات (0) |