كار وتلاش وجهاد اقتصادی



جهاد اقتصادي ابتدا اقتصاد جهادي ميخواهد..

اقثصاد از كلمه قصد مي آيد و در قرآن كريم به معني ميانه روي و اعتدال در انجام امور  زندگي آمده است و (اقصد في مشيك)  يعني در راه رفتن چندان تند راه نرو كه به قلب آسيب برساند و نه چندان كند كه زمان از دست برود. اما اصطلاحا اقتصاد درايران به معني اكونوميك ترچمه شده است و معادل كتابي است كه از سوي پل ساموئلسون نوشته شده است . لذا در بررسي اين مقوله ما با چالش بزرگي روبرو هستيم كه درك آن براي بسياري از اقتصاد دانان  مشكل است اما وقتي كلمه جهاد به آن اضافه مي شود چه موصوفا عنه و چه اضافا به  يعني اقتصاد جهادي يا جهاد اقتصادي ميتواند مكتب يا محتوا ويا درون و ظرفيت آن را بهتر و روشن تر بيان كند . يعني با اضافه شدن يك كلمه راه براي كلمات ديگر بسته مي شود لذا وقتي ما از اقتصاد جهادي صجبت مي كنيم يا جهاد اقتصادي يعني با انواع ديگر جهاد يا اقتصاد كاري نداريم . مانند كلمه جمهوري اسلامي كه مانع از جمهوريت خالي يا جمهوريت انواع ديگر مي شود. لذا بايد دانست كه اين نوع تقسيم بندي بار ارزشي يك موضوع علمي را بيشتر مي كند. ما حتي مي توانيم دراين تعريف به تعريف هاي قبلي بي توجه باشيم . يعني آن ها را درنظر نگيريم: مثلا ما دراقتصاد جهادي لازم نيست بدانيم كه پل ساموئلسون چه گفته و يا ديگر دانشمندان غربي چه فرموده اند و اين امر مارا از شريك بودن در اشتباهات آن ها برحذر مي داند . گرچه بسياري از دانشمندان با وعده هاي توخالي براجراي اصول كشف كرده عودشان اصرار مي ورزيدند اما اكنون به اندازه كافي زمان داشته ايم تا تئوري هاي آنان را تجربه كنيم . خوشبختانه همه اين تئوري ها زمان مصرف داشته اند و با پيدايش عقيده جديد اقتصادي عقايد اقتصادي قبلي به تاريخ عقايد اقتصادي سپرده مي شده است . مثلا زماني كه آدام اسميت كتاب ثروت ملل را نوشت گويي آسمان شكاف برداشته و اين كتاب از آن بيرون افتاده حتي از قران مسلمان ها يا انجيل مسيحي ها بالاتر بود ه است . اما با گذشت زمان باهمان سلاحي كه كشتار مي كرد كشته شد!

(عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده      حیران شد وبگرفت به دندان سرانگشت   
گفتا که اي كسته  که راکشتی تا کشته شدی زار    تا بازکجا کشته شود آنکه ترا کشت) 

كشته شد سلاح اين كتاب آن بود كه همه عقايد فبلي خود را به كهنه بودن متهم مي كرد و خود را نو معرفي مي كرد اما بلافاصله اساتيد ديگر كه كتاب اقتصاد نوشتند عقايد اورا قديمي خواند و خود را نو دانستند. بطوري كه اكنون هيچيك از كتابهاي گذشته معيار اقتصاد نوين نيست و اغلب به عنوان تاريخ اقتصادي مورد مطالعه قرار مي گيرند و بسياري از دانشجويان جديد حتي نام آن ها را نشنيده اند يا اصلا قادر به تلفظ صحيح نمي باشند. اكنون در اقتصاد موفقيت و سود بالا در بدست آوردن سود آني مطرح است . استفاده از بازار هاي مالي و پولي  وپشت سرگذاشتن نرخ سود بانكي و يا كار با اينترنت همه نشان عجول بودن اقتصاد دانان در رسيدن به درآمدهاي نجومي در فرصت كوتاه است درواقع اقتصاد امروز را مي توان اينطور تعريف كرد: استفاده ازحداقل زمان براي به دست آوردن در آمد هاي كلان .  و نسبت اين رابطه را موفقيت ارزيابي مي كنند يعني هرچه درآمد ها بيشتر و زمان به دست آورده آن كوتاهتر باشد شخص موفقيت بيشتري دارد. علت دست يابي به اين تعريف يا اين هدفگذاري شكست همين تئوري هاي قبلي است يعني اقتصاد دانان براين باورند كه تمام اصولي كه اقتصاد بيان مي كند غير واقعي و غير علمي است لذا اگر جايي توانستند كاري انجام دهند بايد بدانند اين آخرين كاري است كه ميتوانند انجام دهند و بايد انتقام كليه شكست هاي گذشته و آيده را بگيرند و به اصطلاح عاميانه باهمين يكبار بار شان براي هميشه  ببند ند.

چنين ذهنيت بيماري كار را به آنجامي كشاند كه اقتصاد به روزمرگي دچار شده و اقتصاد دانان هم نان را به نرخ روز مي خورند و برنامه ريزي و تفكرات درازمدت اهميت خود را بطور كلي از دست مي دهد. فقط تعجب اينجاست كه چرا برخي اين شكست ها را نمي بينند. ما شاهد ورشكستگي بانك ها و موسسات مالي در آمريكا بوديم ولي اروپا ئي ها به آن توجه نكردند تا اينكه به آن دچار شدند و حتي ژاپني ها و چيني كه خصار به دور خودشان تنيده بودند با فاصله اندك به همان بيماري دچار شدن و كسري تراز و كاهش رشد اقتصادي  و ورشكستگي را تجربه كردند. حتي كشور ژاپن كه ظاهر مقاومت مي كرد با انجام يك خودكشي ظاهرا طبيعي بنام سونامي همان انفجار برج هاي دوقلو را تجربه نمود و بعدا معلوم خواهد شد كه اين سونامي نيز مانند انفجار دوقلوها فقط جنبه اقتصادي داشته و براي ازبين بردن مدارك ورشكستگي چند كمپاني بزرگ به راه انداخته شده بود. ما براي داشتن اقتصاد جهادي يا جهاد اقتصادي نبايد در اين دور باطل اسير شويم و نبايد مسير اشتباهي را كه اين ها رفته اند را از ابتدا مرور كنيم ! حركت اقتصادي ما بايد جهشي باشد يا همان جهادي باشد يعني مانند فناوري هاي ديگر كه با بومي شدن به رشد بالاي استاندارد رسيدند در اقتصادنيز بايد همه محفوظات ذهني خود را از غرب فراموش كنيم و آن ها را از ذهن خود پاك كنيم . زيرا كوچكترين آلودگي به ويروس تئوري هاي اقتصاد غربي مانند سرطان بزرگ و بزرگتر شده و تمام ذهن را اشغال مي كند . به عبارت ديگر جهان بيني اسلامي را بايد زير بناي اقتصاد قرار دهيم نه اينكه با جهان بيني غربي سراغ ايدئولوژي اسلامي برويم. به همين منظور حتي پيشنهاد ميشود مكاسب شيخ انصاري به عنوان اصول اقتصاد اسلامي و تئوري هاي بازرگاني اسلام تدريس و تفهيم شود . فقه اقتصادي يا اقتصاد فقهي به جاي اقتصاد غربي تدريس شود. نميتوان ذهن را از اقتصاد غربي پركرد و بعد به سراغ اقتصاد اسلامي رفت زيرا ذهن اشغال شده جايي براي تحليل درست ندارد. مانند اين است كه شما ابتدا زبان انگليسي را فرا بگيريد و بعد بخواهيد فارسي را ياد بگيريد! در اين صورت يادگيري فارسي براي شما آنقدرمشكل خواهد شد كه ترجيح ميدهيد آن را فراموش كنيد. كسي كه اقتصادغربي را درعنفوان جواني در ذهن خود حك مي كند در سنين بالا نمي تواند اقتصاد اسلامي را درك كند....لذا مانند طلاب بايد دانست ابتدا مسائل و عقايد بومي را آموزش داد و در دوران فقاهت يا اجتهاد و يا باصطلاح دانشجويي در دوران فوق ليسانس و دكترا به عقايد ديگران پرداخت.

درحاليكه به گفته محمود صادقي خبرنگار ما در ررسي هاي به عمل آمده نشان داده شده كه در عرض 60سال قبل از انقلاب يا حدود يك سده جو عمومي جهاني كاملا برعكس شده است وي كه از گردهمايي انجمن نخبگان  ماهيين گزارش تهيه كرده مي گويد دراين گردهمايي گفته شد كه در هنگامي كه سازمان ملل تاسيس شد شعار اصلي جهانيان يك قطعه شعر فارسي بود! حتي اقبال لاهوري در آن زمان گفت كه جامعه ملل يا سازمان ملل بايد بجاي ژنو در تهران تشكيل شود . در آن موقع ايران با اينكه توسط آمريكا و روسيه وانگليس اضغال شده بود اما آن ها ميدانستند شير اگر پير هم شد شير است لذاروساي جمهور اين سه كشور يعني چرچيل و روزولت و استالين  سه نفري در تهران گرد آمدند و تهران را پل پيروزي ناميدند. از آن زمان دولت هاي قجر و پهلوي كه دلباخته غرب بودند كاري كردند كه شعار سعدي نه تنها محو شد بلكه امروز شاهديم كه افتخار هر ايراني خود باخته اين است كه كودكش قبل از اينكه زبان باز كند انگليسي ياد بگيرد! وهمين امر در دانشگاه خود باخته جلوه گري مي كند مخصوصا در علوم انساني بويژه در علوم اقتصادي ! لذا بايد راه رفته را از همان مسير برگشت يعني بايد كاري كرد كه ايراني به تئوري هاي اقتصادي خودش بيش از تئوري هاي غربي يا شرقي اهميت دهد. براي درك بهتر موضوع به مسئله اشتغال مي پردازيم :

در اقتصاد و علوم اقتصادي فرضيه برمبناي اشتغال كامل است زيرا تعادل اقتصادي وجود دارد اما اين فرضيه هرگز مورد اظمينان اساتيد اقتصاد نبوده و نيست به دليل آنكه همگي از نبود اشتغال يا بالابودن آمار بيكاري صحبت مي رانند و بدون توجه به استدالال هاي خود در كتب اقتصادي در جو سياسي گرفتار مي آيند. دانشجويان دوره دكترا ميدانند كه چه مقدار بايد رياضيات وارد باشند تا آن همه استدلال هاي محكم را هم درك كنند وهم تدريس نمايند. اما وقتي از كلاس بيرون مي آيند مي بينند خودشان بيكار ند چه رسد به جامعه ! و اين تضاد دائمي يك دانشمند با محيط بيرون است. تمام وصله هايي از قبيل ارتباط صنعت با دانشگاه يا امور اشتغال فارغ التحصيلان و غيره نمي تواند براين شكاف مرهمي بگذارد. اما مشكل كجاست؟ مشكل در زمينه فكري اقتصاد است نه علم يا عملكرد فرمول هاي آن . زيرا فارغ التحصيل دوره دكترا مثلا كشاورزي را شغل نمي داند و حاضر نيست به كار زمين بپردازد. دولت ها هم كه از همين فارغ التحصيلان تشكيل شده اند حاضرند مسائل امنيتي و روابط بين الملل را زير سوال ببرند واز مهاجرين براي كار روي زمين استفاده كنند ولي به فارغ التحصيلا ن كمك هزينه بدهند! تا كار پيداكنند! وام هاي كلان فارغ التحصيلان نيز همگي به نام فارغ التحصيلان ولي به كام نزولخواران است . به گزارش آزاده حسيني خبرنگار مناقصه و مزايده در ستون نيازمنديهاي روزنامه ها حتي مدرك فارغ التحصيلي هم در بازار كسب و كار جابجا مي شود. حالا اگر ذهنيت عوض شود وكار براي كسب روزي حلال يك عبادت محسوب شود همانطور كه در اسلام آمده است بازهم اين مشكلات باقي مي ماند؟ بنده خوب يادم است وقتي محسن رضائي فرمانده سپاه شد اولين كاري كه كرد تسويه تمام فرماندهان قبلي بود بدون پرداخت حتي يك ريال سنوات يا حقوق! همگي با انگ اينكه طرفدار مرتضي رضائي هستند اخراج شدند و چيزي هم بدهكار. ولي آن نيروهاي مخلص چكار كردند؟ از نظام بريدند ؟ نه همگي رفتند به كار كشاورزي پرداختند و مشهور شد كه به كار بيل زدن مشغولند! اين عيب و عار نبود براي يك فرمانده سپاه كه كشاورز شود.  اگر اين فرهنگ نهادينه شود چرا بايد 4 ميليون افغاني زن و كودك و بزرگ وپير در ايران شغل داشته باشند اما 3 ميليون جوان ايراني بيكار باشند.. پس انديشه و جهاد در تفكر و تغغر آن مهمتر است

مثال ديگر در مورد ارزش پول ملي است . براساس نظريه اقتصاد دانان بايد پول ملي تضعيف شود تا صادرات رونق گيرد و تورم به اقتصاد تزريق كنند تا رونق اقتصادي داشته باشيم ! اما اينطور نيست مردم ما مردم ريا كاري نيستند كه بخواهند با هر ترفندي پولدار شوند آن ها حلال و حرام سرشان مي شود با تغيير مصنوعي نرخ ارز پول حرام در جيب مردم ريخته مي شود ممكن است خيلي ها كه دستشان به بيت المال بند است و باهر سرفه اي دلار پاداش مي گيرند ازاين كار راضي باشند ولي نهايت آن خالي شدن سفره مردم و به فقر رسيدن آن هايي است كه دستي در بيت المال ندارند و خرماي دلار برنخيل است!

ويا د رمورد اختراعات : قبلا در اختراعات همه به اسم امریکا یا اروپا ثبت شده واین از منظر ما بعید نبود زیرا معمولا کار را کسی می کند و پرونده را کس دیگری زیربغل می زند!مثلا اديسون 2500اختراع دارد او اگر سه روز ي يك اختراع هم مي كرد 20 سال بايد دائما در اختراع باشد و اين بعيد است اما مي گويند علت آن بوده كه خودش مسئول اداره ثبت اختراعات بوده ولذا هركس اختراعي را مي آورد با او شريك مي شد و يا اينكه مي گفت به درد نمي خورد و بعد به اسم خودش ثبت مي كرده است

اخیرا در نمایشگاه اختراعات ترکیه معلوم شد بسیاری از اختراعات کار ایرانی ها بوده که بنام اروپائی ها ثبت شده و بتازگی هم در نمایشگاه اختراعات مسکو معلوم شد اختراع رادیو و تلفن ودیگر خرده ریز ها کار روسیه بوده است ولی بنام اروپا ثبت شده ! رشد 11 درصدي علم در سال گذشته درايران ثابت كرد كه علم در دست ايرانيان بوده است ولي بنام اروپائيان ثبت مي شده است..

بگزارش Mahinnewsبگزارش Mahinnews



سه شنبه 13 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)





عدالت
جهاد اقتصادی
عدالت اقتصادی
ريشه کني «ربا»
عدالت امام علی(ع)
نفی سرمایه سالاری
جهاد براي رشد اقتصادي
مبارزه با مفاسد اقتصادی
موانع تحقق جهاد اقتصادی
آموزه های اقتصادی اسلام
مفهوم­شناسی جهاد اقتصادی
جهاد اقتصادي با محوريت بازرگاني خارجي
آرایش جهادی اقتصاد كشور
اخلاق‌گرايي و بي‌توجهي به علم اقتصاد
دانلودکتاب مفید اقتصادی
مفهوم و الزامات جهاد اقتصادی

رضا کرمی

كل بازديدها : 579584
كل مطالب : 745

تعداد كل نظرات : 30

تاريخ ايجاد وبلاگ : چهارشنبه 10 فروردین 1390 

آخرين بروزرساني : شنبه 28 اردیبهشت 1392 

RSS 2.0 این صفحه را به اشتراک بگذارید