كار وتلاش وجهاد اقتصادی



مسئوليتي بنام اقتصاد اسلامي

الَّذِينَ إِن مَكَّنَّاهُمْ فِي الاْءَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الاْءُمُورِ ياران خدا كساني هستند كه چون در زمين به آنان توانايي دهيم، نماز به‏پامي‏دارند. زكات مي‏دهند. به كارهاي پسنديده وامي‏دارند، و از كارهاي ناپسند باز مي‏دارند و فرجام همه كارها از آن خدا است.
به اعتقاد مفسّران، اين آيه، ترسيم‏گر چهره حكومت صالحان و ياران راستين خدا در زمين است؛ آنان كه پس از پيروزي، همچون خودكامگان و جبّاران، به عيش و نوش و لهو و لعب نمي‏پردازند و در غرور و مستي فرو نمي‏روند؛ بلكه پيروزي‏ها و كاميابي‏ها را نردباني براي ساختن خويش و جامعه قرار مي‏دهند. آن‏ها پس از قدرت يافتن، به طاغوت تبديل نمي‏شوند. ارتباطشان با خدا محكم و با خلق خدا مستحكم است؛ چرا كه برپادارنده نماز (جلوه پيوند با آفريدگار) و گستراننده زكات (نماد پيوند با آفريدگان خدا) و برپاي دارنده خوبي‏ها و شايستگي‏ها و از بين برنده زشتي‏ها و ناشايستگي‏ها هستند.
از مصاديق روشن كارهاي پسنديده و معروف، آموزه‏هاي عدالت گستر و مناسب با شأن و كرامت انساني اسلام در عرصه اقتصاد است؛ چنان كه استمرار حاكميّت نظام سرمايه‏داري در كشورهاي اسلامي به ويژه ايران از مصاديق بارز كارهاي ناپسند و منكر به شمار مي‏رود. گواه اين سخن، بيان گهربار مصلح عصر، مصداق واقعي آيه پيشين، حضرت امام خميني قدس‏سرهم است كه با عنايت تمام، از زشتي چهره نظام اقتصادي حاكم پرده برمي‏دارد:
سرمايه‏داران با ايجاد رابطه گرم با جهانخواران، حقّ حيات و ابتكار عمل را از عامّه مردم سلب كرده‏اند و با ايجاد مراكز انحصاري و چندملّيّتي، عملاً نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته و همه راه‏هاي صدور و استخراج و عرضه و تقاضا و حتّي نرخ‏گذاري و بانكداري را به خود منتهي نموده‏اند و با القاي تفكّرات و تحقيقات خود ساخته، به توده‏هاي محروم باورانده‏اند كه بايد تحت نفوذ ما زندگي كرده و الاّ راهي براي ادامه حيات پابرهنه‏ها، جز تن دادن به فقر باقي نمانده است و اين مقتضاي خلقت و جامعه انساني است كه اكثريّت قريب به اتّفاق گرسنگان در حسرت يك لقمه نان بسوزند و بميرند و گروهي اندك هم از پرخوري و اسراف و تعيّش‏ها جانشان به لب آيد. به هر حال، اين مصيبتي است كه جهانخواران به بشريّت تحميل كرده‏اند و كشورهاي اسلامي به واسطه ضعف مديريّت‏ها و وابستگي، به وضعيّتي اسف‏بار گرفتار شده‏اند؛
سپس تحقّق آموزه‏هاي اقتصادي اسلام را به صورت مسؤوليّتي خطير متوجّه همه انديشمندان مسلمان مي‏داند:
بر عهده علماي اسلام و محقّقين و كارشناسان اسلامي است كه براي جايگزين كردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام، طرح‏ها و برنامه‏هاي سازنده و دربرگيرنده منافع محرومين و پابرهنه‏ها را ارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين را از تنگنا و فقر معيشت به در آوردند؛ البتّه پياده‏كردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصا برنامه‏هاي اقتصادي آن و مقابله با اقتصاد بيمار سرمايه‏داري غرب و اشتراكي شرق، بدون حاكميّت همه جانبه اسلام ميسّر نيست و ريشه‏كن شدن آثار سوء و مخرّب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حكومت اسلامي، همچون جمهوري اسلامي ايران، نيازمند به زمان باشد؛ ولي ارائه طرح‏ها و اصولاً تبيين جهت‏گيري اقتصاد اسلام در راستاي حفظ منافع محرومين و گسترش مشاركت عمومي آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگ‏ترين هديه و بشارت آزادي انسان از اسارت فقر و تهيدستي به‏شمار مي‏رود.
حال پس از گذشت بيست و چند سال از انقلاب اسلامي، پرسش اين است كه آيا اقتصاد ايران، اسلامي است، و اگر نيست، آيا در جهت اسلامي شدن حركت مي‏كند. تا چه اندازه به آن نزديك شده است و موانع اصلي اين تحوّل كدامند؟
اگر حوزه‏هاي علميه و دانشگاه‏ها و دانشكده‏هاي اقتصاد را مسؤول علمي اقتصاد اسلامي، و مجلس شوراي اسلامي، شوراي نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام را مسؤول تدوين قوانين برآمده از آموزه‏هاي اقتصادي اسلام و دولت (متشكّل از وزارت اقتصاد، وزارت بازرگاني، بانك مركزي، شوراي اقتصاد، شوراي پول و اعتبار و از همه مهم‏تر، سازمان مديريّت و برنامه‏ريزي) را مسؤول برنامه‏ريزي و اجراي اهداف، آموزه‏ها و قوانين اقتصاد اسلامي بدانيم و رسانه‏هاي عمومي چون راديو، تلويزيون، مطبوعات را همچون چشمان تيزبين و زباني گويا، مسؤول نقد و بررسي، انتقاد و پيشنهاد در اين عرصه بشناسيم، در نقدي منصفانه، كدام‏يك از اين عناصر به مسؤوليت خود در برابر اين بشارت آزادي انسان از فقر و تهديستي عمل و تا چه ميزان موفّق بوده‏اند؟
در مراكز آموزشي دانشگاهي، جايگاه مباحث اقتصاد اسلامي در دوره كارشناسي، در حدّ پنج واحد از 140 واحد درسي است كه در قالب درس سه واحدي تاريخ اقتصادي صدر اسلام و درس دو واحدي مباني فقهي اقتصاد اسلامي ارائه مي‏شود. درس نخست، بيش‏تر به گزارش تاريخي از وضعيّت اقتصادي عربستان پيش و پس از اسلام و بيان تاريخي برخي تدابير اقتصادي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و خلفاي پس از وي مي‏پردازد و چندين سال، كتاب اقتصاد صدر اسلام، تأليف دكتر سيدكاظم صدر، محور آن درس است و وضعيّت به گونه‏اي است كه نه از طرف نويسنده و نه از طرف ديگران، احساس نياز چنداني براي اصلاح و تكميل آن نمي‏شود. درس دوم، به تبيين چند مسأله فقهي و حقوقي در زمينه معاملات پرداخته، در بيش‏تر موارد، كتاب مباني فقهي اقتصاد اسلامي، نوشته محمود عبداللّهي محور بحث است. در دوره كارشناسي ارشد، درس سه واحدي اختياري تحت عنوان موضوعات انتخابي در اقتصاد اسلامي مطرح است كه در اغلب موارد، به دليل نبود استاد، درس ارائه نمي‏شود ودر صورت ارائه، منبع مناسبي براي تدريس وجود ندارد و در دوره دكتري فقط در برخي دانشگاه‏ها به جهت علايق شخصي بعضي دانشجويان، برخي پايان‏نامه‏ها حال و هواي اسلامي دارد.
در مراكز آموزشي حوزوي نيز وضعيّت از اين نامطلوب‏تر است. فقط در بعضي از سال‏هاي تحصيلي در كنار دروس جنبي حوزه، مادّه‏اي به نام اقتصاد اسلامي به چشم مي‏خورد كه در حدّ هفته‏اي يك ساعت و در حدّ جزوه‏اي كوتاه براي طلاب تدريس مي‏شود و در بيش‏تر موارد، درس، چنان سبك و كم رمق است كه افراد به مطالعه جزوه و شركت در جلسه آزمون بسنده مي‏كنند و روشن است كه هر علمي با چنين جايگاهي، چقدر رشد و شكوفايي خواهد داشت!
در حوزه قانون‏گذاري، مجلس شوراي اسلامي در تبصره 54 قانون بودجه 1360، دولت را موظّف به ارائه لايحه‏اي جهت حذف بهره از نظام بانكي كرد. در اين تبصره آمده است:
دولت موظّف است از تاريخ تصويب اين قانون، براي حذف ربا از سيستم بانكي و اصلاح سيستم بانكي، در اسرع وقت، مطالعات لازم را انجام داده و لايحه مربوط را به مجلس شوراي اسلامي تقديم نمايد.
به دنبال اين مصوّبه، جلسات متعدّدي با حضور استادان اقتصاد و صاحب‏نظران بانكداري و فقيهان شوراي نگهبان تشكيل و مطالعات گسترده آغاز شد و نتيجه آن، قانون بانكداري بدون ربا بود كه‏در شهريور 1362 به تصويب نهايي رسيد و پس از تنظيم آيين‏نامه‏ها، از ابتداي سال 1363 به اجرا درآمد. اين حركت با تمام نواقصي كه دارد، حركت روشني در جهت اسلامي كردن بانك‏ها به شمار مي‏آيد؛ امّا پرسش اين است كه چرا مجلس شوراي اسلامي اگرچه با فاصله‏هاي چند ساله، براي بخش‏هاي ديگر اقتصاد، چنين مأموريّت‏هايي به دولت نداد. آيا لازم نيست در زمينه «نظام تأمين اجتماعي» «نظام مالياتي» «بازار كار و عوامل توليد» و «جايگاه و نقش دولت» از ديدگاه اسلام، مطالعه، و فعّاليت‏ها اسلامي شود؟
در حوزه اجرا، آيا ديده شده است كه رئيس جمهوري، وزير اقتصاد يا معاون وزيري نگران عدم اجراي آموزه‏هاي اقتصادي اسلام باشد؟ اگر هم در مواردي به‏سبب انتخاباتي يا شبه انتخاباتي، مطالبي اظهار شده، به طور عمده به مباحث شعاري چون عدالت اجتماعي اسلام بسنده، و از ارائه هر گونه برنامه مشخّصي خودداري شده است. آيا تاكنون شنيده شده است برنامه‏هاي پنجساله توسعه كه از ابعاد گوناگون نقد و بررسي مي‏شوند، پيش يا پس از اجراي برنامه به وسيله چند اقتصاددان مسلمان از زاويه آموزه‏هاي اقتصادي اسلام تجزيه و تحليل شده باشند؟
در حوزه نظارت و رسانه‏هاي گروهي، برخي روزنامه‏ها و مجلّات و برخي برنامه‏هاي تلويزيوني، گاه به طرح مباحث اقتصادي اسلام و در مواردي به نقد و بررسي عملكردها از اين زاويه مي‏پردازند؛ امّا كمّ و كيف آن به اندازه‏اي نيست كه وزير يا معاون وزيري را براي جوابگويي متقاعد كند. آيا فقر و بيكاري صدها هزار خانواده كه در معرض انواع مفاسد و گرفتاري‏هاي بهداشتي و رواني هستند و اين مشكل، هر روز به شكل‏هاي گوناگون صدها قرباني به‏جاي مي‏گذارد و به اعتقاد اقتصاددانان مسلمان، از كنار گذاشتن آموزه‏هاي اقتصادي اسلام سرچشمه مي‏گيرد، به اندازه برخي مسائل سياسي و جناحي ارزش ندارد كه گاه هفته‏ها و ماه‏ها، جنجال مطبوعاتي مي‏شود و بخش معظمي از فكر و انديشه كشور را به خود مشغول مي‏كند؟!
مطلب را با سخنان مقام معظم رهبري خطاب به مسؤولان نظام به پايان مي‏بريم:
اين يك سال هم گذشت؛ مثل همه چيزهاي ديگر. عمر خدمت‏ها و عمر ما كوتاه است و مانند برق و باد مي‏گذرد. در هر مسؤوليتّي هستيم، آن‏چه براي ما بايد مهم شمرده شود، اين است كه سعي كنيم گذر عمر و ايّام مسؤوليّت، براي ما ذخيره‏اي داشته باشد. ... به هر حال ما، هم فرصت استغفار و هم فرصت عمل داريم. آن‏هايي كه رفتند، ديگر اين فرصت‏ها را ندارند: و في الآخرة عذاب اليم و مغفرة من اللّه‏ و رضوان. بايد براي يكي از اين دو، هدفگيري كرد. از اين دو حالت خارج نيست، يا مغفرت و رضوان الاهي است يا خداي نخواسته خشم و سخط الاهي. تأمين كننده هم جز خود ما، كس ديگري نيست



یک شنبه 18 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)





عدالت
جهاد اقتصادی
عدالت اقتصادی
ريشه کني «ربا»
عدالت امام علی(ع)
نفی سرمایه سالاری
جهاد براي رشد اقتصادي
مبارزه با مفاسد اقتصادی
موانع تحقق جهاد اقتصادی
آموزه های اقتصادی اسلام
مفهوم­شناسی جهاد اقتصادی
جهاد اقتصادي با محوريت بازرگاني خارجي
آرایش جهادی اقتصاد كشور
اخلاق‌گرايي و بي‌توجهي به علم اقتصاد
دانلودکتاب مفید اقتصادی
مفهوم و الزامات جهاد اقتصادی

رضا کرمی

كل بازديدها : 577963
كل مطالب : 745

تعداد كل نظرات : 30

تاريخ ايجاد وبلاگ : چهارشنبه 10 فروردین 1390 

آخرين بروزرساني : شنبه 28 اردیبهشت 1392 

RSS 2.0 این صفحه را به اشتراک بگذارید