35264- حاجت طاعت ميخواهد، رحمت زحمت. (تهراني)
87315- نان کار و زحمت، گوشت به در ميکند. (هزارهاي)
97218- هيچ گلي بيزحمت خار نيست. (طوطينامه: 185)
93526- هرکس زحمت بکشد به جايي ميرسد. (رامسري)
21- آبادي خدا، آتش خدا، همت شما. (دليجاني)
1314- آدم بايد چون شير درآورد و چون گرگ بخورد. (فرهنگنامه)
2118- آدم مال و ثروت توليد ميکند، مال که مولّد آدم نيست. (آذري)
2592- آري به فيل صيد نمايند فيل را . (صائب)
2685- آسان گردد هر آنچه همت بستي (دهخدا)
2755- آسمان وزيرپاي خود آرد/ هرکه راهست همّت عالي (ابن يمين)
3319- آخرين بر جان درويشي که صاحب همت است (کمال خجندي)
4323- آن که در تابستان سرش از گرماي زياد بسوزد، در زمستان آش وي پخته است. (آذري)
6170- از پرنده بال زدن، از آدميزاد همت کردن. (شوشتري)
7967- از قله کوهي به قله کوه مجاور رفتن نزديکترين راه است ولي پاي درازي ميخواهد. (فرهنگنامه)
8839- از همت است هر که به هرجا رسيده است. (صائب)
8840- از همت بلند به دولت توان رسيد. (صائب)
9182- اسب رهوار، جوي خودش را به دست ميآورد. (سوادکوهي)
10433- اگر پرورش بدهي، برگ توت، اطلس ميشود. (آذري)
13855- اهل همت را ز ناهمواري گردون چه باک/ سير انجم را چه غم کاندر زمين جوي و جر است؟ (اميرعلي شيرنوايي، دهخدا، شکورزاده)
16155- بازوي کزار بايد وقت کار. (عطار)
16158- بازويم کار ميکند، دهانم ميخورد. (آذري)
16159- بازوي همّت به از دست زور. (سعدي)
20205- بلبل به باغ و جغد به ويرانه تاخته (ساخته) / هرکس به قدر همت خود خانه ساخته.
21493- به چوگان همت توان برد گوي. (بهمنياري، ...)
23357- به هرکاري که همت بسته گردد/ اگر خاري بود گلدسته گردد. (بدايع لوقايع 1/272، تکلمه،...)
23410- به همت کارها آسان برآيد. (صائب)
25479- پشت پا بر عرش اعلا ميزنم. (احمدجام: 300)
27471- تأثير ميکند به تنم مشت روزگار/ خم ميکنم به همت خود پشت روزگار (کوچه)
28018- تا عرق نريزي، نان نميخوري. (لري)
32780- چراغ هيچ کس تا صبح روشن نميماند الا آسيابان. (ابهري)
36038- حرکت کن تا برکت يابي (عوام)
38038- خدا رزق توي زنبيل نميکند. (سورقمي)
42187- دامن مردي به کمر ببند. (خوانساري)
43803- در زمستان بدون کشت و کار و در تابستان بدون کمک راه نيفت. (آذري)
45305- دستت را سر زانويت بگذار، بگو يا علي. (دماوندي، خوانساري)
48880- ذره را همت عالي به فلک راه نمود. (امثال موزون)
49784- رنج، راحتدان چو شد مطلب بزرگ . (شيخ بهايي،...)
50354- روزي به قدر همّت هرکس مقدّر است. (بهمنياري،...)
51724- زر از معدن به کان کندن برآيد. (دهخدا، ...)
52389- زنبور عسل را پرورش بده تا چشمت زردي (عسل) را ببيند. (آذري)
55105- سرمايه جاوداني است کار (بهار)
55104- سرماية تعيش، همت بُوَد نه مکنت. (واعظ قزويني)
58027- شاه چو برکند دل زمزم و گلستان / آسان آرد به چنگ، مملکت آسان (ابوخليفه اسکاقي)
62695- عزت هرکس به قدر همت والاي اوست. (قاسم انوار ...)
2697- آسايش کارگر ز کاراست. (پروين اعتصامي)
2894- آسياب کار ميکند، به سود آسيابان است. (بختياري)
4178- آن کس که کار نکند، نميخورد. (آذري)
4396- آن که کارش گرفته است آهويي زيبا سر راهش سبز ميشود. (ترکمني)
4758- آهني که کار کند زنگ نزدند. (آذري)
5146- احمق در خوردن، جوان در کار و مرد در جنگ شناخته ميشود.
29204- تلاش از تقدير جلو افتاده است. (قشقايي)
15686- با دسته جمعي تلاش کردن کار پيش ميرود. (لري)
29207- تلاش کن که طلبکار باشي نه بدهکار. (لري)
|