
شناسایی و فهم دقیق اندیشهها، آرا، افكار و عقاید هر اندیشمندی مستلزم آگاهی و شناخت نظام و مكتب فكری است كه اندیشمند مورد نظر بدان تعلق دارد . بنابراین جهت شناخت و تبیین اندیشه اقتصادی امام خمینی (ره) باید مكتب و نظام اقتصادی كه ایشان آراء و اندیشه های اقتصادی خود را در غالب آن ارایه نموده است ، شناخت. برای نیل به این مقصود بررسی مقایسه ای بین آراء و افكار و اندیشه های اقتصادی امام خمینی (ره) و مكاتب اقتصادی جهان ضروری به نظر می رسد . نوشتار حاضر در پی آنست كه با مطالعه و بررسی تطبیقی اندیشه های اقتصادی امام (ره) با مكاتب و نظام های اقتصادی به پرسش های بنیادینی چون 1- اساساً اندیشه های اقتصادی امام خمینی (ره) در قالب كدام یك از مكاتب اقتصادی قرار می گیرد ؟ 2- چه نسبت و رابطه ای ما بین آنها برقرار است ؟ 3- وجوه تشابه و اختلاف دیدگاههای اقتصادی امام (ره) و مكاتب اقتصادی جهان كدامند ؟ و.... پاسخ دهد
اما قبل از پرداختن به مبحث اصلی ارایه پاسخی كوتاه و مختصر به آن دسته منتقدینی كه معتقدند امام (ره) فاقد اندیشه اقتصادی است ضروری به نظر می رسد . هر چند پرداختن به مسئله فرصت و مجال و مقال دیگری می طلبد و اریه ی بحثی مفصل در این باره از حوصله نوشتار حاضر خارج است ، در این جا فقط به ذكر و نكته اساسی در این باره بسنده می كنیم ( تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ) نكته اول اینكه ؛ در این باب كه امام خمینی (ره) صرفاً یك اندیشمند و متخصص امور اقتصادی نیست جای هیچ شك و شبهه ای نمی باشد . اما این امر بدان معنا نیست كه امام (ره) فاقد اندیشه اقتصادی است . و علی رغم این كه مجموعه ای منسجم و یكپارچه با موضوع صرف اقتصادی از سوی ایشان ارئه نشده است . لكن دیدگاه های حضرت امام(ره) را می توان ازمجموعه مفصلی از اندیشه ها و نظریات ایشان كه در قالب متون سخنرانیها ، استفتائات ، فتاوا ، بحث های علمی و... بیان شده است استخراج نمود
.
اما نكته مهمتر دیگری كه به عنوان نكته ای رهیافتی می تواند راهنمای درك آراء و اندیشه های مختلف امام (ره) در ابعاد و زمینه های متعدد ( فرهنگ ،سیاست ، اجتماع و ... ) و از جمله اقتصاد قرار گیرد. آگاهی از نگرشی است كه امام خمینی(ره) به حوزه های مختلف داشته اند. و آن هم این كه ؛ اساساً امام (ره) نگرشی نظامند و سیستماتیك به حوزه های مختلف و از جمله اقتصاد داشتند و معتقد بودند كه حوزه های مهم سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی در یكدیگر تأثیر و تأثری متقابل داشته و عملكردی هم سوی آنها می تواند یك نظام اجتماعی تحت عنوان نظام اجتماعی اسلام را شكل دهد . به گفته ی ایشان " حل تمامی مشكلات و پیچیدگی ها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شكل خاص حل نمی شود و نخواهد شد بلكه مشكلات را در كل یك نظام اسلامی باید حل كرد...." بنابراین امام(ره) از تك بعدی نگری و قرار دادن اقتصاد بعنوان اصل و اساس تفكر خود احتراز داشته اند كه در سطور بعدی اشاره بیشتری بدان خواهیم نمود.
اما پس از این مقدمه به بحث اصلی كه مقایسه تطبیقی آرا و اندیشه های اقتصادی امام (ره) با مكاتب و نظامهای اقتصادی است می پردازیم ؛ در این باره ابتدا باید اشاره كنیم كه بطور كلی و بصورت مكتبی می توان مكاتب اقتصادی را كه منجربه نظام اقتصادی شده اند به سه دسته تقسیم كرد ؛ 1- مكتب اقتصادی لیبرالیستی ( سرمایه داری ) 2- مكتب اقتصادی سوسیالیستی 3- مكتب اقتصادی اسلام . البته این نكته را متذكر می شویم كه تقسیم بندی فوق براساس ایدئولوژی و مبانی فكری انجام شده لذا از ذكر دیگر مكاتب كلاسیك، نئو كلاسیك و كینزی صرف نظر شده است .
علی رغم وجوه تعاریف و تعابیر گوناگون و متعدد از لیبرالیسم و سوسیالیسم به عنوان دو مكتب یا نظام اقتصادی در تعریفی بیانی ساده می توان اینگونه نوشت كه نظام سرمایه داری نظامی است كه در آن هدف اصلی دستیابی به بیشترین رفاه مادی و سود اقتصادی است و آزادی اقتصادی از وجوه مشخصه آن می باشد. اما سوسیالیسم سیستم اقتصادی است كه در آن مالكیت خصوصی ابزارهای تولید جای خود را به مالكیت دولتی یه همگانی شدن ابزارتولید می دهد و مكانیسم تخصیص عوامل تولید بگونه ای می باشد كه ارضاء خواسته های اجتماعی را به حداكثر می رساند . با ارائه این تعاریف به مقایسه دیدگاههای اقتصادی امام(ره) كه همان مبتنی بر مكتب اقتصادی اسلام است به دو مكتب عمد? اقتصادی جهان یعنی لیبرالیسم و سوسیالیسم می پردازیم در یك دیدگاه كلی و با نظری اجمالی اساسی ترین تفاوتی كه بین دیدگاه اقتصادی امام(ره) با مكاتب اقتصادی فوق الذكر جلوه گر می شود و در عین حال بنیادینی ترین تفاوت و وجه ممیزه دیدگاه امام (ره) با این نظامهاست. تفاوتی است كه ریشه در مبنای فلسفی نظامهای مذكور و نظام اقتصادی اسلام كه اندیشه های امام (ره) مهم از آن می باشد دارد. و انهم اینكه در نظامهای اقتصادی مبتنی بر لیبرالیسم و همچنین سوسیالیم ( با اندك تفاوتی در صورت ) اصالت از آن اقتصاد است و از آن به ( زیر بنا ) تعبیر می شود . اما مكتب اقتصادی اسلامی و در دیدگاه امام(ره) اقتصاد كاركردی ابزار گونه داشته و دارای اصالت نیست امام(ره) در این باره می فرماید : " نظر ما به اقتصاد نیست مگر به طور آلت نظر ما فرهنگ اسلامی است كه این فرهنگ اسلامی است كه این فرهنگ اسلامی را از ما جدا كردند...." و در جای دیگر می گویند " زیر بنا اقتصاد نیست ، برای این كه غایت انسان ،اقتصاد نیست. انسان زحمتكش فقط برای این است كه فقط شكمش را سیر كند یا جوانهایش را بدهد شكمش سیر شود و ذات انسان از اینجا تا نهایت ، انسان هست . این انسان مردنی نیست . انسان تا آخر هست ، و برنامه اسلام این است كه این انسان را جوری كند كه هم اینجا صحیح باشد و هم آنجا صحیح باشد ، راه مستقیم ، نه طرف شرق نه طرف غرب ، صراط مستقیم ، یك سرش اینجاست یك سرش در نهایت "
بنابراین اقتصاد در دیدگاه امام(ره) تنها وسیله ای است برای رسیدن اهداف تعالی اسلام با ذكر اساسی ترین تفاوت دیدگاه اقتصادی لیبرالیستی و سوسیالیستی در ادامه وجوه بارز اندیشه ی اقتصادی امام(ره) و تفاوت های آن با نظام های اقتصادی مذكور را بیان می كنیم :
1- استقلال نظام اقتصادی اسلام : به نظر امام(ره) ، نظام اقتصادی اسلان نظامی كاملأ مستقل و جدای از نظام های سرمایه داری و سوسیالیستی می باشد و جالب توجه این كه در برخی موارد نظرات اقتصادی امام(ره) با نظام های سرمایه داری هم خوانی نسبی دارد و در بعضی از مسائل قرابت گونه ای با سوسیالیسم ایجاد می كند اما در عین حال نه با سرمایه داری و نه با سوسیالیسم موافقت و مكارنت نداشته و هردو را محكوم می كند " یكی از اموری كه لازم به توصیه و تذكر است آن است كه اسلام نه با سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم كننده ی توده های تحت ستم و مظلوم موافق است ، بلكه آن را به طور جدی در كتاب و سنت محكوم می كند و مخالف عدالت اجتماعی می داند . گرچه بعضی كج فهمان بی اطلاع از رژیم حكومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاكم در اسلام ، در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود می كنند كه اسلام را طرفدار بی مرز و حد سرمایه داری غرب، مثل آمریكا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند ... و نه رژیمی مانند رژیم كمونیسم و ماركسیسم - لنینیسم است كه با مالكیت فردی مخالف و قائل به اشتراك می باشد ... بلكه اسلام ، یك رژیم معتدل با شناخت مالكیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالكیت و مصرف كه اگر به حق به آن عمل شود چرخ های اقتصادی سالم به راه می افتد و عدالت اجتماعی كه لازمه ی یك رژیم سالم است تحقق می یابد"
و در جای دیگر می فرمایند : " ما باید راه مستقیم اسلام را بگیریم كه آیا سرمایه داری تا چه حدودی در اسلام قبول شده است و اسلام درباره ی او چه می گوید ،و كمونیسم را اصلا اسلام قبول دارد یا قبول ندارد اگر یك مكتب انحرافی ما را در تحت تاثیر خودش قرار بدهد ، ما از اسلام غافل شده ایم " بنابراین یكی از اصول اساسی دیدگاه اقتصادی امام (ره) كه در عین حال آن را جدای از سایر مكاتب اقتصادی قرار می دهد اصل استقلال اقتصادی است كه بر مبنای اصول اساسی اقتصاد اسلامی قرار می گیرد و در این باره از متخصصین می خواهد با بهره گیری از اصول اقتصادی اسلام طرح جایگزین اسلامی بر سیستم اقتصادی نا صحیح حاكم ارائه دهند ایشان به كارشناسان توصیه می كند : " این به عهده ی علمای اسلام و محققین و كارشناسان اسلامی است كه برای جایگزین كردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاكم بر جهان اقتصاد ، طرح ها و برنامه های سازنده و در برگیرنده ی منافع محرومین و پابرهنه ها ارائه دهند ... " البته ایشان این امر را مستلزم حاكمیت اسلام دانسته و می گویند : " البته پیاده كردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصا برنامه های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراكی شرق ، بدون حاكمیت همه جانبه ی اسلام میسر نیست ... "
2- مالكیت مشروع و نامشروع ( مالكیت محدود و میزان دخالت دولت در اقتصاد ) به عقیده ی اما مالكیت بر دو قسم است مشروع و نامشروع ، قید مشروعیت از دیدگاه ایشان چه در اصل پیدایش ثروت ، و چه در مورد ثروت های از پیش فراهم آمده . هردو باید رعایت گردد . در دیدگاه امام خمینی (ره ) از همان دیدگاه اسلام است مالكیت خصوصی محترم شمرده می شود كه از این لحاظ به لیبرالیسم نزدیك شده و از سوسیالیسم فاصله می گیرد اما این مالكیت محدود به حدود و مقید به قیودی می شود و هیچ گاه به صورت افسار گسیخته پذیرفته نمی شود اما در این باره چنین اظهار نظر می كنند : " مساله ی مالكیت به یك معنا ، مالكیت هم مشروع و مشروط محترم است . لیكن معنی این نیست كه هر كس هر كاری می خواهد بكند و مالكیت هر جا می خواهد پیدا بشود . مشروع بودن معنایش این است كه روی موازین شرعی باشد ؛ یا در كار نباشد مال مردم استثماربی جهت نباشد ... "
در نگرش امام(ره) ، مالكیت به صورت محدود و كنترل شده به رسمیت شناخته می شود كه این به نوبه ی خود منجر به رشد بخش خصوصی به عنوان یكی از مراكز اصلی سرمایه گذار در روند رشد اقتصاد می گردد كه این دیدگاه نیز با نظام لیبرالیستی نزدیكی پیدا می كند به اعتقاد امام (ره) حوزه هایی از اقتصاد را كه بخش خصوصی می تواند در آن فعال باشد باید به این بخش سپرده شود و دولت فقط باید نظارت كند ؛ ایشان در خصوص مرز میان اقدامات مردم و دولت می گویند :" دولت باید نظارت كند... در كالاهایی كه می خواهند از خارج بیاورند مردم را آزاد بگذارند آن قدر كه می توانند . هم خود دولت بیاورد و هم مردم ، لیكن نظارت كند براین كه یك كالایی كه بر خلاف مصلحت جمهوری اسلامی است بر خلاف شرع است آنها نیاورند این نظارت است هم چون نیت كه آزادشان كنند كه فردا بازارها پر می شود ازآن لوكس ها و از آن بساطی كه در سابق بود .راجع به تجارت راجع به صنعت راجع به این ها ، اگر مردم نمی توانند انجام بدهند دولت باید انجام دهد . كارهایی راهم كه دولت می تواند انجام بدهد و هم مردم می توانند انجام بدهند مردم را آزاد بگذارید فقط یك نظارتی بكنید كه مبادا انحراف پیدا شود مبادا یك وقت كالاهایی را بیاورند كه مخالف اسلام است مخالف با صلاح جمهوری اسلامی است این ومساله ای است كه بسیار مهم است "
همان طور كه از بیانات مذكور بر می آید امام(ره) به آزادی تجارت و حق مالكیت خصوصی معتقد بودند و وظیفه ی دولت را وظیفه ی نظارتی می دانستند اما نكته مهم در حدود و شروطی است كه ایشان برای تجارت و مالكیت قائل بودند و آن حدود و شروط هم در یك دیدگاه كلی ، اسلام و مصالح آن است یعنی آزادی در تجارت به شرطی كه بر خلاف قوانین و مصالح اسلام نباشد كه این امر وجه ممیزه ای است بین دیدگاه اقتصادی امام و نظام اقتصادی لیبرالیستی كه به آزادی مطلق در تجارت معتقد است .
امام (ره) درمورد میزان دخالت دولت در اقتصاد و تعیین وجوه و مصادیق آن در عین حالی كه به مالكیت خصوصی محدود و مشروع و آرادی مشروع تجارت معتقد بودند امام نسبت به بسیاری از فقها كه با استناد به قاعده ی ( درالناس مسلطون علی اموالهم ) حتی حق مالكیت دولت بر معادن را نفی می كردند اما امام(ره) دخالت دولت در برخی حوزه های خصوصی ، البته در جهت مصالح اجتماعی و اسلامی اعتقاد داشتند در این باب و از این نقطه نظر چه بسا به دیدگاه سوسیالیستی نزدیك تر می شوند به گفته ی ایشان حكومت می تواند هر امری را چه عبادی و یا غیر عبادی باشد كه جریان مخالف مصالح اسلام است از آن مادامی كه چنین است جلوگیری كند .
3- عدالت اجتماعی : عدالت اجتماعی به عنوان محور نظام اقتصادی اسلام از جایگاه ویژه ای در اندیشه و عملكرد اقتصادی امام (ره) بر خوردار است و امام (ره) تقریبا در همه ی سخنرانی هایشان از مستضعفان و طبقات پایین جامعه حمایت كرده است . عدالت اجتماعی از مولفه هایی است كه اندیشه ی امام(ره) را متمایز و ممتاز از آرا ء مربوط به نظام های اقتصادی لیبرالیستی و سوسیالیستی قرار داده و مرزبندی دقیق و روشنی بین آنها ایجاد می كند ؛ چون بر خلاف لیبرالیسم كه مبنای تخصیص منافع در آن نه عدالت بلكه میزان سرمایه بوده و عدالت اقتصادی بدین مفهوم جایگاهی در این نظام ندارد ، در اندیشه ی اقتصادی امام (ره) عدالت نقش محوری ایفا می كند اما در مورد سوسیالیست نیز تفاوتی مهم میان عدالت از دیدگاه امام(ره) و عدالت اقتصادی سوسیالیستی وجود دارد چون از دیدگاه امام (ره) معنی عدالت اجتماعی آن نیست كه همه ی مردم در نحوه ی زندگی و ثروت و سایر مزایای انسانی برابر باشند در حالی كه آنان در استعداد و كار دانی و كار كردن برابر نیستند ؛ بلكه معنی عدالت اجتماعی آن است كه هر كس به حق خودش برسد و در برابر قانون مساوی باشند و از منافع عمومی به یك نسبت بر خوردار گردند . در ادامه با ذكر فرازهایی از سخنان امام(ره) در مورد عدالت جایگاه و مفهوم آن در اندیشه امام (ره) روشن تر بیان می گردد ؛ " اسلام تعدیل می خواهد ؛ نه جلوی سرمایه را می گیرد و نه می گذارد سرمایه آن طور بشود كه یكی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته باشد و شوفر داشته باشد و امثال ذكر ؛ و این یكی كه می رود پیش بچه هایش نان نداشته باشد . نمی شود ؛ این عملی نیست . نه اسلام با این موافق است نه هیچ انسانی با این موافق است . "
" اسلام برنامه اش است كه مابین فقیر و غنی - و نمی دانم - كرد و ترك ولی این ها فرق نگذارد ، همه برادر و همه برابر و برای همه است ."
" بنا نبوده است كه یك حاكمی وقتی حكومت كند یك جایی را از جای دیگر فرق بگذارد مگر آن وقت كه انحراف پیدا شد اگر همچون حكومتی ما فرض كنیم در یك كشوری پیدا شد كه نظر حاكم بر حسب تكلیفی مكلف است به طور تكلیف الهی موظف است به حسب قانون كه همه یكشور را با یك نظر نگاه كند در اجرای قانون مابین حاكم و محكوم یك جور باشد . در پروژه هایی كه درست می كنند برای تعمیرات برای هر چیزی ، همه جا مثل هم باشد ، به عدالت باشد "
" ثروت هایی عده ی معدودی استفاده جور بوده اند باز خواهیم گرفت . شرایط زندگی افراد محروم را بهبود خواهیم بخشید و ملت را در راه شرافت و فداكاری و به سوی یك جامعه ی آزاد و نوین رهبری خواهیم كرد "
" دشمنان می خواهند كه جیب ایشان پر بشود ؛ و اسلام جیب پر كن نیست اسلام با ضعفاست "
" اسلام با مستمندان بیشتر آشنایی دارد تا با آن اشخاصی كه چه هستند "
" اسلام كه پرچم دار آن پا برهنه گان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن محلدان و كافران و سرمایه داران و پول پرستانند ، اسلامی كه طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی بهره بودند و دشمنان حقیقی آن ، زر اندوزانی حیله گر و قدرتمندانی بازیگر و مقدس نمایان بی هنرند "
" و آنها كه تصور می كنند مبارزه در راه استقلال و آزادی و مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد ، با الفبای مبارزه بیگانه اند و آنهایی هم كه تصور می كنند سرمایه داران و مرفه های بی درد ، با نصیحت و پند و اندرز تنبیه می شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان كمك می كنند آب در هاون می كوبند بحث مبارزه و رفاه ، بحث قیام و راحت طلبی بحث دنیا خواهی و آخرت جویی ، دو مقوله ای است كه هر گز با هم جمع نمی شود .و تنها آنهایی تا آخر خط با هم هستند كه درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند فقرا و متدینین بی بضاعت گردانندگان و بر پا دارندگان واقعی انقلاب هستند . ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا بر هر صورتی كه ممكن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ كنیم . "
در یك جمع بندی كلی از مباحث مطرح شده می توان چنین نتیجه گیری كرد كه اندیشه ی اقتصادی امام خمینی ( ره ) نه تنها مبتنی بر دو نظام اقتصادی بزرگ دنیا كه هر كدام به نحوی از انحاء بخش عظیمی از اقتصاد جهان را تحت سیطره ی خود قرار داده اند و تمامی سیستم های اقتصادی حاكم در دنیا زیر مجموعه ای از یكی از دو نظام مذكور به شمار می روند ، نیست . بلكه تفاوت و تنازع اصولی و بنیادین با آنها دارد . ماالكیت در اندیشه ی امام (ره) مالكیتی است مشروع و محدود . آزادی تجارت و اقتصاد وجود دارد اما نه به صورت غیر قابل كنترل نقش دولت در اقتصاد نقشی نظارتی است اما در عین حال مصادیق دخالت مستقیم دولت در اقتصاد مشخص شده است .
برخلاف لیبرالیسم عدالت اجتماعی و اقتصادی محور بنیادین اندیشه ی اقتصادی امام (ره) را تشكیل می دهد اما به مفهوم صحیح آن و نه آنگونه كه در نظام اقتصادی سوسیالیستی وجود دارد اینها همه اركان و مولفه های نظام اقتصادی مستقلی است به نام نظام اقتصادی اسلام ، كه اندیشه های امام(ره) مبهم از آن و مبتنی بر آن است ، پس اندیشه های اقتصادی امام (ره) نه لیبرالیستی است و نه سوسیالیستی ، بلكه اندیشه ای است مبتنی بر نظام اقتصادی اسلام .
|