آسيبشناسي شعر انتظار
قربان وليئي، سيد عباس سجادي، عباس علي وفايي و غلامرضا کافي به آسيبشناسي شعر انتظار پرداختهاند.
ادبيات فارسي با مفاهيم و مباني قرآني و اسلامي پيوند خورده است و ابهام شاعرانه و ملکوتي که در مفهوم انتظار وجود دارد بسياري از شاعران را به سوي خود جلب ميکند. مفهوم انتظار انگيزهاي
آسيبشناسي شعر انتظار
قربان وليئي، سيد عباس سجادي، عباس علي وفايي و غلامرضا کافي به آسيبشناسي شعر انتظار پرداختهاند.
ادبيات فارسي با مفاهيم و مباني قرآني و اسلامي پيوند خورده است و ابهام شاعرانه و ملکوتي که در مفهوم انتظار وجود دارد بسياري از شاعران را به سوي خود جلب ميکند. مفهوم انتظار انگيزهاي براي تحمل زندگي و سختيهاي آن در راه حق ايجاد کرده است و زندگي انسان را هدفمند خواهد کرد. فراز و فرودهاي زيادي در اشعار شاعران فارسيگو نسبت به فلسفه و انديشهي انتظار وجود دارد و به مراتب وجودي سرايندگان مربوط ميشود و در مجموع از مضامين موفق و چشمگير ادبيات فارسي و شعر معاصر محسوب ميشود.
وليئي: آثار سفارشي جايگاه شعر انتظار را متزلزل ميکنند
قربان وليئي، شاعر و مدرس دانشگاه، معتقد است سفارشي شدن آثار مربوط به حوزه انتظار و مطالعه اندک بسياري از شاعران در اين زمينه، مهمترين آسيب در حوزه شعر انتظار است که کيفيت اين آثار را کاهش ميدهد.
در آثار ادبي گذشته، کم و بيش اشارههايي به موضوع انتظار شده است اما به اين صورت و با گستردگي و عمق اکنون، به مسئله انتظار پرداخته نشده بود و بيشتر در 30 يا 40 سال اخير اين گونه ادبي ظهور يافته و فراگير شده است. بنابراين از نظر کميت و کيفيت، اشعار انتظار در دوره معاصر جايگاه بالاتري دارند.
اغلب اشعار انتظار در قالب غزل و برخي نيز در قالب قصيده و شعر نو هستند. البته گاهي اشعاري در ديگر قالبهاي شعري نيز ديده ميشوند.
اين که شاعران بيش از پيش متوجه اين حوزه مفهومي از ادب آييني شدهاند، به نوعي ريشه در شرايط سياسي و اجتماعي دارد. به عبارت ديگر احساس ضرورت وجود منجي به شدت در وجود مردم و شاعران ريشه دوانده است.
جنبه سفارشي پيدا کردن اشعار، بزرگترين آفت خلاقيت شاعران است. اخيراً داوري جشنواره شعر انتظار را بر عهده داشتم و متوجه گسترش اين موضوع در ميان آثار شدم. بر همين اساس به راحتي ميتوانم 60 درصد اشعار اين حوزه را فاقد ارزش و جايگاه شاخص بدانم.
اغلب اين اشعار تنها يک ارتباط کليشهاي با موضوع انتظار دارند. کمبود مطالعه و آگاهي نداشتن از موضوع حضرت موعود(عج) و دوران و شرايط ظهور از نظر روايات و احاديث، اشعار اين حوزه را به آثاري بيارزش که تکرار مکرراتند تبديل ميسازد.
در نهايت اغلب اشعاري از اين دست، دعوت به ظهور را مطرح ميکنند و کل مفهوم شعر در چنين مسئلهاي خلاصه ميشود. بنابراين تا زماني که شاعران از نظر آگاهي و انديشه تسلطي بر اين موضوع نداشته باشند، با تکرار و کليشه روبرو خواهيم بود.

سجادي: صميميت بيش از حد به شعر انتظار آسيب ميرساند
سيد عباس سجادي، شاعر آييني، صميميت بيش از حد شاعران در زبان شعري خود را يکي از بزرگترين آسيبهاي شعر آييني و به ويژه شعر انتظار ميداند و معتقد است اين صميميت نبايد سبب شود تا کلماتي يا لحن غيرمحترمانه در شعر به کار گرفته شود.
به طور طبيعي پرداختن به موضوع انتظار و مهدويت در شعر معاصر و به ويژه چند دهه اخير بيش از گذشته بوده است.
بر همين اساس و به دليل متفاوت بودن حال و هواي اشعار چه از نظر زباني و چه از نظر مفهومي نميتوان مقايسه دقيقي ميان اشعار انتظار در زمان گذشته و معاصر صورت داد.
بنابراين از جهت کمي شعر انتظار در دوره معاصر جايگاه بالاتري از شعر انتظار در زمان گذشته دارد. اما از نظر کيفي بسيار زود است که بخواهيم جايگاه آنرا بررسي کنيم و اين کار نيازمند گذشتن زمان بيشتري است.
صميميت بيش از اندازه با موضوع انتظار به شعر آسيب ميرساند. به عنوان مثال بسياري از شاعران واژههايي چون «آقا جون» را به کار ميگيرند و اين در شان شعر آييني و شعر انتظار نيست.
به طور کلي در شعر آييني و شعر انتظار که از زيرمجموعههاي آن به حساب ميآيد رعايت ادب و احترام اساسيترين اصل است و نبايد احساس نزديکي به ائمهاطهار(ع) سبب شود تا با زباني غير شايسته و غيرمحترمانه درباره اين افراد به سرايش شعر يا نوشتن هر مطلب ديگري بپردازيم.
وفايي: برداشتهاي شخصي از مهدويت در شعر جايي ندارد
عباس علي وفايي، برداشتهاي شخصي شاعران از موضوع مهدويت و جاري ساختن آنها در قالب تصاوير شعري در سرودههاي خود را اساسيترين آفت شعر انتظار ميداند؛ چرا که به باور او اين برداشتهاي بدون بنيان تاريخي و اعتقادي صحيح به رواج خرافات در شعر منجر ميشوند.
به طور طبيعي در چند دهه گذشته تجلي شعر انتظار نسبت به دوران کلاسيک بسيار بيشتر است.
در دورههاي نخستين شعر فارسي يعني عهد سلجوقيان و خوارزمشاهيان به دليل حاکميت پادشاهان اهل تسنن و نبودن فضاي کافي براي گسترش انديشه شيعي موضوع انتظار در اشعار کمتر ديده ميشود. اگرچه واژه «مهدي» فراواني بسياري در شعر فارسي و حتي اشعار شاعران سني دارد.
شعر انتظار به صورت گسترده و با ملاکهاي امروزي از قرن دهم به بعد در ساحت شعر رواج يافته و به طور مشخص در دوره صفويه و قاجاريه بيشترين رشد را داشته است.
در دوران پس از انقلاب تجلي مفهوم انتظار در اشعار بسيار بيشتر ديده ميشود و حتي اوج آنرا پس از شکلگيري اشعار دفاع مقدس به دليل ويژگيهاي اين نوع شعر ميتوان ديد.
باورها و آيينهاي ما بنمايههاي شعر انتظار به حساب ميآيند. همچنين در دوران معاصر تأثيرپذيري از قرآن و احاديث بسيار بيشتر است. حتي ميتوان گفت شعر انتظار در دوران معاصر از نظر درونمايه و مفهوم فخيمتر شده است.
در حوزه شعر سخن نخست با احساس و عاطفه است. بر اين اساس ممکن است شاعران در بيان احساس خود از برخي تصاويري استفاده کنند که نه بنيان تاريخي و نه بنيان اعتقادي و ايماني دارند.
اين احتمال وجود دارد که شاعري برداشتهاي شخصياش را بدون فکر در شعر جاري سازد در حالي که هيچيک از برداشتها و تصويرسازيهاي او بر پايه اصول اساسي مهدويت شکل نگرفته باشند.
اين مسئله يکي از بزرگترين آفتهاي شعر انتظار به حساب ميآيد؛ چرا که در گذر زمان سبب ميشود خرافات و برداشتهاي بيپايه و اساس در شعر انتظار راه يابند و از رهگذر شعر به مخاطبان نيز منتقل شوند.

کافي: معرفت مهمترين عنصر شعر انتظار است
غلامرضا کافي، شاعر آييني و پژوهشگر ادبي، بر لزوم معرفت ديني و شناخت تاريخ و جغرافياي اسلام توسط شاعران آييني تاکيد کرد. او معتقد است نگاهي جهاني به شعر انتظار وجود دارد و نا آگاهي در اين حوزه به رواج خرافات در شعر انتظار منجر ميشود.
از آنجا که شعر آييني زير مجموعه شعر فارسي است به طور عمومي نقاط قوت و ضعفش از شعر عمومي فارسي متأثر است. اگر شعر آييني در قرن هفتم و هشتم هجري را بررسي کنيم متوجه ميشويم همان شناسههاي سبک عراقي نيز در آن وجود دارد و چون شعر عمومي فارسي از استحکام برخوردار است.
تنها تفاوت شعر آييني و شعر انتظار در دورههاي مختلف از نظر فراواني آنهاست. اين نوع شعر از جهت بروز، ظهور و فراواني تابع وضعيت سياسي و اجتماعي است.
شعر انتظار بيش از ديگر موضوعات شعر آييني تحت تأثير وضعيت سياسي و اجتماعي قرار دارد؛ چرا که گاهي موضوع انتظار و مهدويت در مذاهب غير شيعه انکار ميشود و هنوز برخي از مذاهب معتقدند که موعود به دنيا نيامده است.
گرچه ميتوان آغاز شعر انتظار را از قرن هفتم و با خواجوي کرماني دانست اما اين گونه شعري پس از انقلاب مشروطه مورد توجه بيشتري قرار ميگيرد. به عبارت ديگر در دوران منازعات سياسي همواره توجه بيشتري به اين نوع شعر ميشود؛ چرا که انسان در شرايط سخت و دشوار بيش از پيش به ياد منجي و نجاتدهنده ميافتد.
پس از انقلاب شناخت و معرفت نسبت به اين موضوع بيشتر و متفاوتتر شد. همچنين جنبه نياز عمومي به موعود که يکي از دلايل ظهور است بيشتر مورد توجه قرار گرفت. از سوي ديگر جنبههاي ارزشي در اين نوع شعر بيش از پيش حفظ شد.
نکته قابل توجه در شعر انتظار معاصر اين است که نسل دوم و سوم پس از انقلاب گاه بيش از نسل نخست به موضوع مهدويت و شخص موعود توجه دارند. شايد آشوبهاي جهاني يکي از دلايلي باشد که اين نسل به شعر انتظار بيشتر روي آورده است.
برخي از شاعران موضوعات تاريخي و جغرافيايي را در اين نوع شعر اشتباه بيان ميکنند. معرفت ديني، معرفت تاريخي و معرفت جغرافيايي را شامل ميشود. بنابراين شاعران آييني بايد تاريخ و جغرافياي اسلام را به خوبي بشناسند.
در زمينه شعر انتظار شاعران بايد با مفهوم انتظار، مهدويت و موعود آشنا باشند.
نگاه جهاني نسبت به موضوع مهدويت وجود دارد و اگر نسبت به اين حوزه شاعران شناخت کافي نداشته باشند احتمال رواج خرافات در شعر انتظار وجود دارد.
در اين حوزه اگر قريحه شعري شاعر برگرفته از آموزههاي عمومي است بايد مستقل از خرافات باشد. از سوي ديگر در تمام اديان به موضوع انتظار و موعود اشارهاي شده است، اما گاهي شاعران ديدگاههاي اديان مختلف را در شعر بيان ميکنند. اين موضوع نيز يکي از تهديدات جدي شعر انتظار است.
منابع: خبرگزاري دانشجويان ايران، ايکنا