هر سازماني كه در متن جامعهاي پديد ميآيد، بر اساس يك نياز اجتماعي و دارا كاركردهايي درخدمت جمع و جامعه است، تا بتواند به صورتي همانگ، خدمات خود را به جامعه كه منشا آن است،عرضه كند. انتخاب شيوههاي معرفي در سرح افكار عمومي بر عهده روابط عمومي يك سازمان است كهبراي انجام اين مهم نيز وظايفي بر عهده دارد.
- حراست از محيط سازمان
- انتقال ميراث فرهنگ خود از نسلي به نسل ديگر
- ايجاد همبستگي بين اجزاي جامعه در پاسخ به نيازهاي محيطي
- اشاعه فرهنگ خاص سازمان در سطح جامعه
در اين راستا نقش هايي را نيز بر عهده دارد. اين نقشها عبارتند از: وظيفه اخلاقي (حمايت ازهنجارهاي سازماني)، امكان اعطاي پايگاه اجتماعي (با واگذاري اختيارات و امتيازات خاص به افراد وگروهها با آشكار كردن واقعيات يا ارتقاي پايگاههاي آنان) و همچنين برخي وظايف ديگر نظيرتأثيرگذاري بر جامعه، ايجاد حس مشاركت و همراهي نقشها و...
براي دست يابي به اهداف فوق لازم است برنامه ريزي دقيقي شكل گيرد. روابط عمومي با تعيينسياستهاي خاص براي ساماندهي افكار عمومي در زمينه معرفي يك محصول يا خدمت بايد سره اصلرا به عرصه اجرا در آورد:
- معرفي
- تكرار نام و اعلام ويژگيهاي و خصوصيات
- وفاداري به نام با رعايت سه صال ميتوان اطمينان يافت كه زمان بهره برداري در سطح گسترده ازارتباطات و انگيزههاي ايجاد شده در سطح افكار عمومي فرا رسيده است.
اما آنچه در اين زمينه فعاليت را دشوار ميسازد، آن است كه در جامعه امروز ما به دليل عدمشناخت و آگاهي در زمينه مقوله تبيغات از سوي افكار عمومي، اين واژه بار منفي بر خود گرفته است.سازمانها "تبليغات" را معادل "هزينه" ارزيابي ميكنند. حال آنكه تبليغات چنانچه در مسير واقعي خود وبر مبناي اصول علمي حركت كند، به نوعي سرمايه گذاري تبديل ميشود. اما چگونه ميتوان فرهنگتبليغات را نهادينه كرد؟
اين موضوع نه تنها بايد به عنوان طرح هايي بلند مدت و ميان مدت براي سياست گذارانمحسوب شود، بلكه كليه دستگاههاي فرهنگ ساز و مجريان آنها نيز بايد استراتژيهاي شفاف و روشنيبراي تبيين اين مطلب داشته باشند. از جمله موانعي كه به راحتي قابل گذشت نيست و به صورتغيرمحسوس و نامرئي عمل ميكند همان موانع غير فرهنگي بر سر راه تبليغات است. حتي واژههاي بهكار گرفته شده در عرصه تبليغات طي دهههاي اخير به گونهاي است كه دست اندركاران اجرايي تبليغاترا "سوادگر" و عمل آنان را "سوداگرانه" تعبير كردهاند. اين در حالي است كه ميدانيم صنعت تبليغات يكصنعت استراتژيك در توسعه اقتصادي ميباشد. آيا اين ترمزي بر سر راه تبليغات نيست؟
در يك كلام براي نهادينه كردن فرهنگ تبليغات بايد به افكار عمومي تفهيم كنيم كه دستاندركاران عرصه تبليغات جزيي از فرهنگ سازان اين مرز و بوم هستند و از سوي ديگر از دست اندركارانعرصه تبليغات بخوايم كه فرهنگ اين عرصه را رعايت كنند و با رفتارهاي حرفهاي در جهت نهادينهكردن فرهنگ حرفهاي خود كوشا باشند.
منبع: ژورنال تبلیغات
بررسي جايگاه تبليغات ( رسانه اي و فردي)در اقتصاد سرمايه داري و مقايسه آن با مباني فكري اقتصادي اسلامي