هرچند در کشور ما مفهوم و نقش رسانهها، شامل رادیو و تلویزیون، مطبوعات و حتی اینترنت در عصری که ما آن را عصر ارتباطات و تبادل تکنولوژی میدانیم، هنوز نامفهوم و گنگ است، اما امروزه ما نمیتوانیم سرعت فراگیری، گسترش و نقش این فاکتورها را در توسعه و امنیت ملی نادیده بگیریم. با گذشت 15 سال از عمر تبلیغات در ایران همچنان یک برنامهریزی متقن در این زمینه وجود ندارد و به تبلیغات به عنوان یک حرفه و صنعت نگاه تخصصی نمیشود. تبلیغات حرفهای تخصصی است که مرتبط با جامعهشناسی، فرهنگ، روانشناسی و اطلاعات آماری دقیق از بازار، تولید، مصرف و شاخصهای دیگر اقتصاد است. نیاز به دانستن و حس دانشطلبی یا کنجکاوی شهروندان و مشارکت سیاسی آگاهانه آنان در سرنوشت سیاسی و اجتماعیشان باید از طریق گسترش وسایل مذکور مرتفع شود؛ دولت نیز ناگزیر به پرداختن به این مسائل است. هرچند حکومت با چالشهای فراوانی روبهرو است، اما به زعم اکثر اندیشمندان سیاسی، رشد وسایل ارتباط جمعی، پیش شرط اساسی در ایجاد تحولات مهم در جامعه و زمینهای برای توسعه همهجانبه است.
از طرف دیگر، آنچه امروز باعث موفقیت در توسعه و رقابت میشود، مواردی است كه به فنآوری مربوط میشود. اگر در كشورمان بخواهیم نیروهای انسانی متخصص را جذب كنیم، كیفیت بالای محصول، كارآیی و قدرت كاهش هزینه داشته باشیم، باید به فنآوری توجه كنیم. همچنین در بعد اجتماعی، امروز غرور ملی ما بستگی به این دارد كه بتوانیم فنآوری را توسعه دهیم، بهطوری كه مردم در زندگی خود آن را لمس كنند و احساس پیروزی و افتخار كنند. بنابراین اگر معضلات جامعه را به خوبی بشناسیم و اهمیت فنآوری را در حل مشكلات درنظر بگیریم، كمبودهای فكری، دیدگاههای غلط و موانع مفهومی و فرهنگی را كه وجود دارد، به جامعه معرفی خواهیم كرد. در این بین رسانهها عملاً در توسعه پایدار جوامع نقش بسیار مهمی برعهده دارند، چنانچه در زمینه رشد فرهنگی، نقش رسانهها پیوند زدن نوآوریها به درخت كهنسال و بارور سنتها است. آنچه در حال حاضر در رسانهها در قبال فنآوری انجام میشود، آنچه كه باید، نیست و با آنچه متناسب با شأن كشور است، فاصله بسیاری دارد. این موضوع را میتوان از مقایسه حجم كیفیت برنامههای رسانههای كشور در حوزه فنآوری با سایر حوزهها، مثل حوزه ورزش متوجه شد.
مقوله اقتصاد با عنایت به این نكته كه یكی از بازوان قدرت یك نظام مستقل و مقتدر است، این روزها مورد توجه خاص رسانههای غرب و دستگاه دیپلماسی ایشان قرار گرفته است، به گونهای كه حجم وسیعی از اخبار و تحلیلهای خود را به گزارشها و تحلیلهایی از وضعیت اقتصاد ایران و پیشبینیهای توأم با جهتدهی خاص خود اختصاص دادهاند. با توجه به شرایط زمانی خاصی كه در آن قرار گرفتهایم و با یادآوری لزوم حفظ و جذب سرمایه برای بهكارگیری در طرحهای زیربنایی كشور، فضایی لازم است تا اطمینان خاطر و آرامش لازم را به سرمایهگذاران داخلی و خارجی بخشیده و فضای اقتصادی كشور را برخلاف آنچه كه رسانههای غربی معرفی میكنند، با صداقت و شفافیت بیشتری منعكس نماید. اطلاعرسانی شاید فوریترین كار رسانه باشد و از نقش تعیینكننده و حساسی برخوردار است. اطلاعرسانی درست میتواند جهتگیرییها را اصلاح كند و فضای اقتصادی را آشفته و غیرهدفمند یا برعكس موجب هدایت توانمندیها به مسیر درست باشد.
همچنین از دیگر اقداماتی که میتوانیم در جهت نیل به مصرفی پایدار در جامعه صورت دهیم، میتوان به اینگونه موارد اشاره کرد: رسانه میبایست فرهنگ مصرف پایدار، یعنی تأمین نیازهای اساسی بشر بدون صدمه محیط زیست و حفظ آن برای نسل حاضر و آینده را نهادینه نماید؛ ترویج فرهنگ تقاضا برای كالاهایی كه دارای ویژگیهای كارآیی بیشتر، دوام، قابلیت بازیافت، قابلیت تعمیر، قابلیت استفاده مجدد و ایمن هستند؛ رسانهها باید نظرات جامعه مدنی را در سیاستگذاری بهینه توسط دولت در جهت نیل به تولید و مصرف پایدار لحاظ كنند؛ توسعه تكنیك سواد رسانهای؛ حمایت از برنامههای جلوگیری از تولید بیرویه زباله و تشویق سرمایهگذاران بخشهای خصوصی و دولتی جهت توسعه تسهیلات مربوط به بازیافت پسماندها؛ برحذر داشتن مخاطبین از مصرف محصولات زیانبار برای محیط زیست مانند CFC، D.D.T و برخی دیگر از كودهای شیمیایی و سموم و مواد حاوی فلزات سنگین؛ نظارت، تحلیل و ارزیابی كارآیی و اثربخشی سیاستهای دولت در ترویج مصرف پایدار و همینطور تغییر نگرش در دولتمردان و جامعه برای حفاظت و استفاده كارآمد از انرژی و ترویج فرهنگ استفاده از انرژی پاك و غیرفسیلی، شامل انواع انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی و آبی).
در واقع اگر بخواهیم در كشورمان توسعه یا پیشرفتی صورت پذیرد، باید نسبت به مزیتهای فرهنگی و ضعفهای فرهنگیمان آگاهی کامل داشته باشیم. نمایاندن ضعفها و اشكالات و نشان دادن نقاط قوت و توانمندیها، از جمله اقداماتی است كه رسانه میتواند در بحث اقتصادی انجام دهد. مثلاً اگر ضعف ما خودباوری است، در مورد آن چارهای بیاندیشیم. به عنوان مثال، پیشرفتهایی را که ممکن است در كشور بهوجود آید، در جهت ارتقاء خودباوری روی آنها تبلیغ نماییم یا تصورات نادرستی را كه در مورد فنآوری در كشور وجود دارد، اصلاح كنیم. رسانهها بهخصوص صدا و سیما میتوانند حتی جهتگیریهای نادرستی را كه مسئولان در این زمینه دارند، اصلاح كنند.
نهایتاً آنچه واضح است، امروز باید بر اساس یك برنامهریزی و تفكر جمعی تمامی تهدیدها را به فرصتی برای رشد و شكوفایی تبدیل نماییم. در این میان باید از قدرت جادویی هنر و رسانه به عنوان یكی از تأثیرگذارترین شیوههای جذب مخاطب جهت توسعه كشورمان استفاده نماییم تا آینده درخشان و پرامیدی را در به ثمر رسیدن زیرساختهای فكری ـ فرهنگی شاهد باشیم.
• روزنامه دنیای اقتصاد، شماره 2042، 27 اسفند 1388
نقش تبلیغات دراقتصاد
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 17 فروردین 1390 توسط [ra:post_author_name]