یار امام زمان
 
عضو باشگاه وبلاگ نویسان راسخون بلاگ
 

هر سازمانی که در متن جامعهای پدید میآید، بر اساس یک نیاز اجتماعی و دارا کارکردهایی درخدمت جمع و جامعه است، تا بتواند به صورتی همانگ، خدمات خود را به جامعه که منشا آن است،عرضه کند. انتخاب شیوههای معرفی در سرح افکار عمومی بر عهده روابط عمومی یک سازمان است کهبرای انجام این مهم نیز وظایفی بر عهده دارد. - حراست از محیط سازمان - انتقال میراث فرهنگ خود از نسلی به نسل دیگر - ایجاد همبستگی بین اجزای جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی - اشاعه فرهنگ خاص سازمان در سطح جامعه در این راستا نقش هایی را نیز بر عهده دارد. این نقشها عبارتند از: وظیفه اخلاقی (حمایت ازهنجارهای سازمانی)، امکان اعطای پایگاه اجتماعی (با واگذاری اختیارات و امتیازات خاص به افراد وگروهها با آشکار کردن واقعیات یا ارتقای پایگاههای آنان) و همچنین برخی وظایف دیگر نظیرتأثیرگذاری بر جامعه، ایجاد حس مشارکت و همراهی نقشها و...برای دست یابی به اهداف فوق لازم است برنامه ریزی دقیقی شکل گیرد. روابط عمومی با تعیینسیاستهای خاص برای ساماندهی افکار عمومی در زمینه معرفی یک محصول یا خدمت باید سره اصلرا به عرصه اجرا در آورد: - معرفی - تکرار نام و اعلام ویژگیهای و خصوصیات - وفاداری به نام با رعایت سه صال میتوان اطمینان یافت که زمان بهره برداری در سطح گسترده ازارتباطات و انگیزههای ایجاد شده در سطح افکار عمومی فرا رسیده است. اما آنچه در این زمینه فعالیت را دشوار میسازد، آن است که در جامعه امروز ما به دلیل عدمشناخت و آگاهی در زمینه مقوله تبیغات از سوی افکار عمومی، این واژه بار منفی بر خود گرفته است.سازمانها "تبلیغات" را معادل "هزینه" ارزیابی میکنند. حال آنکه تبلیغات چنانچه در مسیر واقعی خود وبر مبنای اصول علمی حرکت کند، به نوعی سرمایه گذاری تبدیل میشود. اما چگونه میتوان فرهنگتبلیغات را نهادینه کرد؟ این موضوع نه تنها باید به عنوان طرح هایی بلند مدت و میان مدت برای سیاست گذارانمحسوب شود، بلکه کلیه دستگاههای فرهنگ ساز و مجریان آنها نیز باید استراتژیهای شفاف و روشنیبرای تبیین این مطلب داشته باشند. از جمله موانعی که به راحتی قابل گذشت نیست و به صورتغیرمحسوس و نامرئی عمل میکند همان موانع غیر فرهنگی بر سر راه تبلیغات است. حتی واژههای بهکار گرفته شده در عرصه تبلیغات طی دهههای اخیر به گونهای است که دست اندرکاران اجرایی تبلیغاترا "سوادگر" و عمل آنان را "سوداگرانه" تعبیر کردهاند. این در حالی است که میدانیم صنعت تبلیغات یکصنعت استراتژیک در توسعه اقتصادی میباشد. آیا این ترمزی بر سر راه تبلیغات نیست؟ در یک کلام برای نهادینه کردن فرهنگ تبلیغات باید به افکار عمومی تفهیم کنیم که دستاندرکاران عرصه تبلیغات جزیی از فرهنگ سازان این مرز و بوم هستند و از سوی دیگر از دست اندرکارانعرصه تبلیغات بخوایم که فرهنگ این عرصه را رعایت کنند و با رفتارهای حرفهای در جهت نهادینهکردن فرهنگ حرفهای خود کوشا باشند.
 
 
منبع:سایت آفتاب

نقش تبلیغات دراقتصاد





، 
 
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 17 فروردین 1390  توسط [ra:post_author_name]