یار امام زمان
 
عضو باشگاه وبلاگ نویسان راسخون بلاگ
 
اتاق استراحت

ساعت حدود چهار بعدازظهر بود كه يك انترن از اورژانس خط مراجعه كرد. به دنبال بمباران، مجروح شده و شانه‌اش آسيب ديده بود. داشتم برايش بانداژ ولپو مي‌كردم كه صداي انفجار وحشتناكي برخاست و بعد گرد و خاك شديد. صداي تكبير و فرياد بچه‌ها بلند شد. بيمارستان قديمي به علت اصابت راكت ويران شده و سقف اتاق استراحت ما پايين آمده و بچه‌ها زير آوار مانده بودند. دو نفر از بچه‌هاي بيمارستان دكتر شريعتي هم بين آن‌ها بودند. وقتي شهيد غلام‌علي را از زير آوار خارج كرديم كاملاً كبود بود. لوله‌گذاري شد. قلب وي برگشت ولي دچار مرگ مغزي شد. او را به اروميه منتقل كردند. چند نفر از بچه‌هاي اصفهان شهيد شدند و يك رزيدنت سال اول بيهوشي اصفهان به نام دكتر برخوري از اتاق زنده بيرون آمد. او كه كنار شوفاژ خوابيده بود سر و گردنش توسط شوفاژ محفوظ مانده بود. بچه‌هاي بيمارستان دكتر شريعتي بعد از يك روز كار در اتاق عمل براي چند لحظه استراحت به اطاق بالا رفته بودند تا فرمان حق را بپذيرند. فرمان بازگشت: يا ايها انفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي. منبع: كتاب پرندگان مهاجر - صفحه: 114




، 
 
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 15 مهر 1388  توسط [ra:post_author_name]