یار امام زمان
 
عضو باشگاه وبلاگ نویسان راسخون بلاگ
 
شهید حاج عظیم محمدی، فرمانده دلیر و باوقار، مسئول 1-ط-ل-7 ولیعصر (عج) شخصی که تمام حرکات نظامی دشمن یک لحظه از نظرش دور نبود. او شهیدی است که بیشتر صفات شهدای برجسته ای چون سرداران شهید بادروج، سیف اله، یداله صبور را د ر خود داشت و اگر حاج عظیم شهید نمی شد باید متعجب می شدیم.
رفتار و منش، صداقت و بیانش در تمام جبهه ها از غرب تا جنوب زبانزد همه بود. نه تنها لشکر 7 قرارگاه، بلکه برادران اصفهان، تهران، سمنان، کرمان، لرستان، قم و ... او را به یکی و رشادت می شناختند.
شخصیت، خلق و خوی او بر دل می نشست و الگوی خوبی برای همه ما بود. حاج عظیم به عنوان فرمانده عملیات محور جنوب و لشکر 7 در جلوترین نقطه حمله قرار داشت و غیر از این، نمی توان از او چنین انتظاری داشت. او بهترین شیوه های عملی را برای غلبه با دشمن داشتند و چشم امید لشکر 7 بود.
شهید محمدی از ابتدا، دافع مقدس را برای آزادی میهن و سرفرازی اسلام عزیز، بر خود فرض می دانست و در راستای این هدف تلاشی صادقانه و بی ریا کرد. رفتار و منش حاج عظیم به عنوان یک مسلمان متعهد، مومن و موقر در جبهه ها، انسان را به یاد شهیدان چمران، که مردی دلیر و عارفی نظامی، سیاسی و فرهنگی بود، می انداخت.
او چمران لشکر 7 بود. حاج عظیم، انسان وارسته ای بود، کسی که با دیدن او، تازه به خود می آمدیم. او مانند نگین درخشانی در میان لشکر 7 بود و برای سردار رئوفی، مالک اشتر بود و ما بو وجودش افتخار می کردیم و او را به رخ دشمن می کشیدیم. حاج عظیم سرباز گمنام امام زمان(عج)بود. او دلاورانی چون سردار حلمی، سعیدفر، کوچک شاهوار، کاج و کابلی را تعلیم داد.
در یک نبرد تنگاتنگ و نابرابر، گروهی از لشکر 7 ولی عصر به تنهایی در مقابل لشکری از عراق ایستاد تا شاهد شکست قطعی دشمن باشیم. طرح های عملیاتی حاج عظیم همیشه قبل از عملیات، با درنظر گرفتن موقعیت دشمن، طراحی شده بود و به شکست دشمن منجر شدو این پیروزی های غیر منتظره، گواه زحمات و فداکاری های حاج عظیم بود.
او عاشق امام حسین بود و به اسارت و امام خمینی(ره) عشق می ورزید. بسیجیان را دوست داشت و بسیجیان نیز شیفته او بودند. مطیع امر خدا بود و برای اقامه نماز تلاش می کرد. شهید بر این باور بود که دنیا لهو و لعب است و پیروز کسی است که برای رضای خدا و قرب الی الله گام بردارد.
حاج عظیم چون ( کونوا قوانین لله و شهدا بالقسط) بود. هرچند شهادت ایشان، کمر و ستون فقرات جنوب را شکست، ولی با تمام این وجود بچه روحیه شان را از دست ندادند و به مبارزه تا پیروزی ادامه دادند




، 
 
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 دی 1388  توسط [ra:post_author_name]