یار امام زمان
 
عضو باشگاه وبلاگ نویسان راسخون بلاگ
 

دیدارفرزند


پدر همیشه دوست داشت به جز من فرزند دختر دیگری داشته باشد و خداوند به او خدیجه را عطا كرد. یك‌بار در نامه‌اش نوشت: «برایم بنویسید، خدیجه چه شكلی شده، چگونه می‌خندد و چگونه گریه می‌كند. برایش در نامه از خدیجه نوشتم، اما پدر هیچ وقت نامه را نخواند. او در عملیات بدر در حالی‌كه دست بر سینه با صدای بلند به امام حسین (ع) سلام داده بود، آسمانی شد.
پیكرش را به خانه آوردند. مادر خدیجه را نزدیك تابوت برد. ناگهان پدر در مقابل چشمان ناباور مردم چشم باز كرد و به دخترش خیره شد. مردم یكدیگر را كنار می‌زدند تا این صحنه را ببینند. خدا كه شوق پدر را برای دیدار خدیجه می‌دانست یك لحظه به او مرحمت نمود تا چهره‌ی زیبای فرزند را به چشم ببیند.

منبع: كتاب نوازشگران جان




، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 11 آبان 1388  توسط [ra:post_author_name]