نغمه مستشار نظامی
آخرین مرد میرسد ناگاه
گفته بودند تو نمیآیی، شک نکردم خودت قضاوت کن
حقّ من را که سالها اینجا، منتظر بودهام رعایت کن
گفته بودند بین یارانت، جای یک دختر دهاتی نیست
باشد آقا فقط همین یک بار، چند لحظه قبول زحمت کن
دل من شور میزند آخر، که مبادا دل شما تنگ است
درد دل هم نمیکنی با من، لطف کن لااقل نصیحت کن
من همیشه به یادتان هستم، پای شالی، کنار گندمزار
اگر از این طرف گذر کردی، با درختان باغ صحبت کن
پدرم گفته بود بعد از من، تو نگهبان باغها هستی
باید این سیبها به او برسند، منتظر باش و خوب دقت کن
در بهاری که میرسد از راه، آخرین مرد میرسد ناگاه
دخترم منتظر بمان اینجا، جای من با امام بیعت کن
|